مجله رگارگ

مضرات عسل برای قلب

مصرف عسل حاصل از شهد گیاه خرزه هندی که با نام «عسل دیوانه» شناخته می‌شود، به دلیل داشتن سم گرایانوتوکسین می‌تواند ضربان قلب را در کمتر از یک ساعت به زیر ۶۰ رسانده و منجر به بلوک کامل دهلیزی-بطنی شود. اگرچه عسل در فرهنگ عمومی همواره به عنوان شفا شناخته شده، اما برای بیماران قلبی و افرادی که داروهای خاص مصرف می‌کنند، مرز باریکی بین درمان و مسمومیت وجود دارد. شناخت دقیق این خطرات که در مباحث تخصصی [مجله کاردیولوژی رگارگ] نیز به عنوان بخشی از پروتکل‌های تغذیه بیماران قلبی مورد توجه قرار گرفته، برای هر کسی که نگران سلامت قلب خود است، حیاتی خواهد بود. دکتر بهراد هستم و در این نوشتار حاصل سال‌ها تجربه و تحلیل داده‌های پزشکی را برای روشن کردن زوایای تاریک این ماده غذایی بررسی می‌کنیم.

مسمومیت حاد قلبی با «عسل دیوانه» و مکانیزم توقف قلب

 

یکی از جدی‌ترین خطراتی که کمتر درباره آن صحبت می‌شود، مسمومیت با عسلی است که زنبورها شهد آن را از گل‌های خانواده رودودندرون یا خرزه هندی جمع‌آوری کرده‌اند. این نوع عسل که در اصطلاح پزشکی به آن Mad Honey گفته می‌شود، حاوی ترکیبات سمی به نام گرایانوتوکسین نوع یک و سه است. وقتی شخصی این عسل را مصرف می‌کند، سموم موجود در آن مستقیماً به کانال‌های سدیم در غشای سلول‌های عصبی متصل می‌شوند. برخلاف عملکرد طبیعی که کانال‌ها باز و بسته می‌شوند، این سم باعث می‌شود کانال‌های سدیم در حالت باز باقی بمانند. نتیجه این اتفاق، دپولاریزاسیون مداوم سلول‌ها و تحریک بیش از حد عصب واگ است. عصب واگ مسئولیت کاهش ضربان قلب را بر عهده دارد و وقتی بیش از حد تحریک شود، بدن وارد فاز برادی‌کاردی شدید می‌شود.

طبق گزارش‌های ثبت شده در ژورنال‌های معتبر پزشکی از جمله مطالعه‌ای که در سال ۲۰۲۲ در PMC منتشر شد، مصرف دوزی معادل تنها ۱۵ تا ۳۰ گرم از این عسل می‌تواند علائم مسمومیت را آشکار کند. بیماری که دچار این مسمومیت می‌شود، ابتدا با علائمی مثل سرگیجه و تهوع مواجه شده و سپس افت شدید فشار خون یا هیپوتانسیون را تجربه می‌کند. خطر اصلی زمانی رخ می‌دهد که سیستم هدایتی قلب مختل شده و گره سینوسی دهلیزی از کار می‌افتد. در این شرایط، پزشکان در بخش اورژانس با بیماری روبرو هستند که ضربان قلبش به شدت افت کرده و در نوار قلب او شواهد بلوک دهلیزی-بطنی دیده می‌شود. درمان این وضعیت نیازمند تزریق فوری آتروپین سولفات و سرم سالین برای بازگرداندن ریتم قلب و افزایش حجم خون است. نکته مهم اینجاست که سم‌شناسی بالینی نشان می‌دهد علائم معمولاً بین نیم ساعت تا سه ساعت پس از مصرف ظاهر می‌شوند و اگر تشخیص درست داده نشود، خطر ایست قلبی وجود دارد.

خطر مرگبار عسل‌های غنی‌شده با داروهای غیرمجاز

 

در سال‌های اخیر بازار محصولات تقویت جنسی که با نام‌هایی فریبنده مثل «عسل شاهانه» یا «عسل سلطنتی» عرضه می‌شوند، داغ شده است. اما پشت پرده این محصولات یک خطر مرگبار برای بیماران قلبی نهفته است. سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) در هشدارهای مکرر خود که آخرین مورد آن در سال ۲۰۲۴ منتشر شد، اعلام کرده که بسیاری از این محصولات به‌طور مخفیانه و غیرقانونی با مهارکننده‌های آنزیم PDE5 مانند سیلدنافیل (ماده موثره ویاگرا) یا تادالافیل آغشته شده‌اند. مشکل اصلی اینجاست که این داروها بر روی برچسب محصول ذکر نمی‌شوند و بیمار قلبی بدون آگاهی از وجود آن‌ها، عسل را مصرف می‌کند.

فاجعه زمانی رخ می‌دهد که فرد مصرف‌کننده همزمان از داروهای قلبی حاوی نیترات مانند نیتروگلیسیرین یا ایزوسورباید مونو نیترات برای کنترل آنژین صدری استفاده کند. تداخل سیلدنافیل پنهان در عسل با نیترات‌ها، یک واکنش زنجیره‌ای شیمیایی در بدن ایجاد می‌کند که منجر به گشادی شدید و ناگهانی عروق می‌شود. این وضعیت که در پزشکی به آن Refractory Hypotension می‌گویند، باعث افت فشار خونی می‌شود که به درمان‌های معمول پاسخ نمی‌دهد و خون‌رسانی به عضله قلب و مغز را مختل می‌کند. گزارش‌های متعددی در مراجع پزشکی قانونی ثبت شده که مرگ‌های ناگهانی در اثر مصرف این نوع عسل‌ها را تایید می‌کند. بنابراین برای بیماران قلبی که نیترات مصرف می‌کنند، خرید و مصرف هرگونه عسل بسته‌بندی شده با ادعاهای درمانی خاص بدون تاییدیه دقیق آزمایشگاهی، بازی با جانشان است. ایمنی دارویی حکم می‌کند که هرگز به برچسب‌های پرزرق‌وبرق این محصولات اعتماد نکنید، زیرا محتویات واقعی آن‌ها می‌تواند قاتل خاموش شما باشد.

تداخل با داروهای ضد انعقاد و تغییرات خطرناک INR

 

بیمارانی که تحت درمان با داروهای رقیق‌کننده خون مانند وارفارین یا کلوپیدوگرل هستند، باید بدانند که عسل یک ماده غذایی خنثی نیست. تحقیقات منتشر شده در منابع دارویی معتبر نظیر WebMD نشان می‌دهد که ترکیبات موجود در عسل می‌تواند بر فعالیت آنزیم CYP3A4 در کبد تأثیر بگذارد. این آنزیم مسئول متابولیسم و شکستن بسیاری از داروها در بدن است. وقتی عسل فعالیت این آنزیم را تغییر می‌دهد (چه با مهار کردن و چه با القای آن)، غلظت دارو در خون تغییر می‌کند. در مورد وارفارین، حتی کوچک‌ترین تغییر در متابولیسم دارو می‌تواند اثرات بزرگی داشته باشد.

مصرف مداوم و زیاد عسل ممکن است باعث بالا رفتن عدد INR در آزمایش خون شود. افزایش INR به این معنی است که خون بیش از حد رقیق شده و خطر خونریزی‌های داخلی، خونریزی لثه یا خونریزی گوارشی به شدت افزایش می‌یابد. علاوه بر این، گرده‌های موجود در عسل‌های خام و تصفیه نشده ممکن است خود دارای اثرات خفیف ضد پلاکتی باشند که وقتی با داروهایی مثل آسپرین یا پلاویکس ترکیب می‌شوند، اثر آن‌ها را تشدید می‌کنند. پزشکان توصیه می‌کنند بیمارانی که وارفارین مصرف می‌کنند، اگر قصد دارند عسل را به رژیم غذایی خود اضافه کنند، حتماً این کار را با پایش دقیق آزمایشگاهی انجام دهند و از تغییر ناگهانی میزان مصرف پرهیز کنند، زیرا ثبات رژیم غذایی در کنترل دوز وارفارین نقش کلیدی دارد.

نارسایی متابولیک و رابطه فروکتوز عسل با فشار خون بالا

 

یک باور غلط وجود دارد که چون قند عسل طبیعی است، برای فشار خون مشکلی ایجاد نمی‌کند. اما وقتی با دیدگاه پاتوفیزیولوژی متابولیک به موضوع نگاه کنیم، واقعیت پیچیده‌تر است. عسل به‌طور متوسط حاوی ۴۰ درصد فروکتوز است. تفاوت فروکتوز با گلوکز در نحوه پردازش آن توسط کبد است. سلول‌های بدن می‌توانند گلوکز را مصرف کنند، اما فروکتوز تقریباً به‌طور انحصاری در کبد متابولیزه می‌شود. وقتی حجم زیادی فروکتوز وارد کبد می‌شود، فرآیند شکستن آن باعث مصرف سریع منابع انرژی سلولی (ATP) و تولید اسید اوریک به عنوان یک محصول جانبی می‌شود.

مطالعات بالینی در ژورنال تغذیه بالینی آمریکا نشان داده‌اند که افزایش اسید اوریک در خون، تنها باعث نقرس نمی‌شود، بلکه یک اثر مخرب مستقیم بر دیواره عروق دارد. اسید اوریک مانع از تولید نیتریک اکساید (NO) توسط لایه داخلی رگ‌ها می‌شود. نیتریک اکساید گازی است که وظیفه شل کردن و باز نگه داشتن رگ‌ها را بر عهده دارد. وقتی سطح این گاز کاهش می‌یابد، عروق منقبض و سفت می‌شوند که نتیجه مستقیم آن افزایش فشار خون یا هیپوتانسیون است. برای بیمارانی که زمینه سندرم متابولیک یا فشار خون بالا دارند، مصرف روزانه بیش از ۵۰ گرم فروکتوز (که می‌تواند با مصرف چند قاشق عسل و سایر میوه‌ها تامین شود) یک ریسک فاکتور جدی محسوب می‌شود. بنابراین کنترل دقیق میزان مصرف عسل برای جلوگیری از این زنجیره بیوشیمیایی ضروری است.

شوک آنافیلاکسی و خطر کلاپس قلبی-عروقی

 

شاید فکر کنید حساسیت به عسل تنها با خارش پوست یا تورم لب‌ها همراه است، اما در موارد شدید، واکنش آلرژیک می‌تواند مستقیماً سیستم قلبی-عروقی را هدف قرار دهد. این واکنش که آنافیلاکسی نام دارد، معمولاً ناشی از پروتئین‌های گرده گل یا بقایای زهر زنبور است که در عسل‌های خام و فیلتر نشده وجود دارد. در بدن فرد حساس، برخورد با این پروتئین‌ها باعث می‌شود سیستم ایمنی به شدت واکنش نشان داده و سلول‌های ماست‌سل ناگهان مقادیر عظیمی هیستامین آزاد کنند.

هیستامین یک گشادکننده عروق بسیار قوی است. وقتی به صورت ناگهانی در کل بدن آزاد شود، باعث می‌شود تمام رگ‌های خونی همزمان گشاد شوند. این اتفاق منجر به افت شدید فشار خون و نشت مایعات از رگ‌ها به بافت‌ها می‌شود. در این حالت خون کافی به قلب باز نمی‌گردد و فرد دچار شوک توزیعی یا کلاپس قلبی-عروقی می‌شود. قلب برای جبران این افت فشار، شروع به تپش بسیار سریع (تاکی‌کاردی) می‌کند، اما چون حجم خون در گردش کم شده، پمپاژ موثر نیست. طبق گزارش‌های کلینیک مایو، این وضعیت یک اورژانس تمام‌عیار پزشکی است و اگر تزریق سریع اپی‌نفرین انجام نشود، می‌تواند مرگبار باشد. افرادی که سابقه حساسیت به نیش زنبور دارند باید با احتیاط بسیار زیادی عسل مصرف کنند، زیرا خطر واکنش متقاطع وجود دارد.

تپش قلب واکنشی و پدیده طوفان آدرنالین

 

بسیاری از افراد پس از خوردن صبحانه‌ای که شامل مقدار زیادی عسل است، احساس تپش قلب و بی‌قراری می‌کنند و نگران سلامت قلب خود می‌شوند. در اکثر موارد، این پدیده ناشی از یک واکنش اندوکرینولوژی یا هورمونی است تا بیماری قلبی. عسل دارای بار گلایسمی بالایی است و مصرف حجم زیاد آن باعث می‌شود قند خون به سرعت بالا برود. لوزالمعده برای مدیریت این قند، مقدار زیادی انسولین ترشح می‌کند. این موج انسولین باعث می‌شود قند خون به سرعت به داخل سلول‌ها رانده شود و گاهی سطح قند خون ناگهان افت می‌کند (هیپوگلیسمی واکنشی).

بدن برای مقابله با این افت قند و تأمین انرژی مغز، سیستم عصبی سمپاتیک را فعال می‌کند و هورمون‌های استرس مانند آدرنالین و کورتیزول ترشح می‌شوند. آدرنالین مستقیماً روی گیرنده های قلب اثر گذاشته و باعث افزایش قدرت و سرعت انقباض قلب می‌شود. فرد این حالت را به صورت کوبش قلب در قفسه سینه احساس می‌کند. اگرچه این تاکی‌کاردی سینوسی معمولاً خطرناک نیست، اما برای کسی که اضطراب دارد یا بیماری عروق کرونر دارد، این فشار ناگهانی بر قلب می‌تواند ناخوشایند و استرس‌زا باشد. راه حل جلوگیری از این وضعیت، پرهیز از مصرف عسل به تنهایی و همراه کردن آن با پروتئین یا چربی و محدود کردن مقدار مصرف در هر وعده است.

بوتولیسم نوزادان و اثرات بر سیستم عصبی خودکار قلب

 

یکی از ممنوعیت‌های مطلق در پزشکی اطفال، دادن عسل به نوزادان زیر یک سال است. دلیل این ممنوعیت، خطر بوتولیسم است که ناشی از اسپورهای باکتری کلستریدیوم بوتولینوم می‌باشد. دستگاه گوارش نوزادان هنوز اسیدیته و فلور میکروبی لازم برای از بین بردن این اسپورها را ندارد. وقتی اسپور در روده نوزاد جوانه می‌زند، سمی تولید می‌کند که یک نوروتوکسین قدرتمند است. این سم مانع آزاد شدن استیل‌کولین در محل اتصال عصب به عضله می‌شود.

نکته‌ای که کمتر به آن توجه می‌شود، اثر این سم بر سیستم عصبی اتونوم یا خودکار است که کنترل ضربان قلب و تنفس را بر عهده دارد. مطالعات مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها (CDC) نشان می‌دهد که سم بوتولینوم می‌تواند باعث کاهش تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) و اختلال در تنظیم فشار حون شود. در موارد پیشرفته، نوزاد دچار فلج عضلات تنفسی و ایست قلبی-تنفسی می‌شود. اصطلاح «سندرم نوزاد شل» که در آن نوزاد توانایی نگه داشتن سر و مکیدن شیر را از دست می‌دهد، اولین علامت هشدار است. والدین باید بدانند که حتی پختن عسل در غذاهای کمکی هم ممکن است اسپورها را از بین نبرد و این خطر جدی برای قلب و حیات نوزاد تا پایان دوازده ماهگی وجود دارد.

دکترهای پیشنهادی رگارگ برای مشاوره درباره‌ی مضرات عسل برای قلب