مجله رگارگ
رگارگ / بیماری‌ها / فرق ترومبوز و ترومبوفلبیت

فرق ترومبوز و ترومبوفلبیت

فرق ترومبوز و ترومبوفلبیت چیست

درک تفاوت‌های بنیادین میان ترومبوز و ترومبوفلبیت برای شناخت صحیح و مدیریت وضعیت‌های مرتبط با لخته شدن خون در سیاهرگ‌ها امری ضروری و حیاتی است. اگرچه هر دو عارضه به حضور لخته خون (ترومبوس) در یک رگ خونی مربوط می‌شوند، اما ماهیت، محل درگیری، عمق خطر و به تبع آن، رویکردهای درمانی آن‌ها کاملاً با یکدیگر متفاوت است. ترومبوفلبیت اساساً یک فرآیند التهابی است که با تشکیل لخته همراه می‌شود و اغلب در سطح پوست قابل مشاهده و لمس است. در مقابل، ترومبوز، به ویژه نوع عمقی آن (DVT)، بر خودِ لخته و خطرات سیستمیک ناشی از جابجایی آن تمرکز دارد و می‌تواند یک تهدید جدی و خاموش برای حیات باشد. این مقاله به صورت جامع این تفاوت‌ها را تشریح می‌کند تا درک روشنی از هریک از این وضعیت‌ها و اهمیت تشخیص افتراقی صحیح آن‌ها ارائه دهد.

فرق ترومبوز و ترومبوفلبیت در چیست؟

تفاوت بنیادین میان این دو عارضه، در واقع داستان دو دنیای کاملاً متفاوت در سیستم وریدی بدن است. ترومبوفلبیت یک رویداد آشکار و موضعی است؛ در این حالت، دیواره‌ی یک رگ سطحی که درست زیر پوست قرار دارد، ملتهب شده و این التهاب به صورت قرمزی، درد و گرما خود را نشان می‌دهد و به صورت ثانویه باعث تشکیل لخته می‌شود. این واکنش التهابی شدید، هرچند دردناک است، اما مانند یک چسب طبیعی عمل کرده و لخته را محکم به دیواره رگ می‌چسباند و از حرکت آن جلوگیری می‌کند، به همین دلیل یک عارضه کم‌خطر تلقی می‌شود. در نقطه مقابل، ترومبوز سیاهرگی عمقی (DVT) یک تهدید خاموش و پنهان در اعماق عضلات بدن است. در این وضعیت، لخته‌ای خطرناک در یکی از وریدهای اصلی و بزرگ، بدون هیچ التهاب هشداردهنده‌ای، شکل می‌گیرد. این لخته به دیواره رگ چسبندگی محکمی ندارد و به صورت ناپایدار در مسیر جریان خون قرار گرفته است. انقباض قدرتمند عضلات پا، که در حالت عادی به پمپاژ خون کمک می‌کند، در این شرایط می‌تواند به سادگی تکه‌ای از این لخته را جدا کرده و آن را به یک قاتل سرگردان در جریان خون تبدیل کند. این قطعه‌ی متحرک که اکنون آمبولی نامیده می‌شود، از طریق قلب عبور کرده و مستقیماً به سمت ریه‌ها حرکت می‌کند و با مسدود کردن شریان‌های حیاتی ریوی، منجر به آمبولی مرگبار ریه می‌شود که یک وضعیت اورژانسی با خطر بالای مرگ است.

تفاوت ترومبوز و ترومبوفلبیت

ترومبوفلبیت

ترومبوفلبیت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن یک سیاهرگ، که معمولاً در فاصله‌ی کمی از سطح پوست قرار دارد، دچار التهاب (فلبیت) شده و به صورت ثانویه، یک لخته خون در آن تشکیل می‌شود. این عارضه اغلب در سیاهرگ‌های پاها، به ویژه در افرادی که دچار رگ‌های واریسی هستند، و یا گاهی در بازوها پس از تزریقات وریدی رخ می‌دهد. مشخصه اصلی ترومبوفلبیت سطحی، بروز علائم کاملاً موضعی و قابل مشاهده است. فرد مبتلا ممکن است یک نوار یا طناب سفت، قرمز و بسیار دردناک را در طول مسیر رگ ملتهب احساس و مشاهده کند. پوست روی این ناحیه به شکل واضحی گرم و به لمس بسیار حساس است و گاهی تورم، قرمزی و خارش نیز آن را همراهی می‌کند. هرچند این وضعیت می‌تواند بسیار دردناک و آزاردهنده باشد، اما به ندرت خطر جدی و سیستمیک ایجاد می‌کند. دلیل این امر آن است که فرآیند التهابی شدید دیواره‌ی رگ، باعث چسبندگی محکم لخته به محل خود می‌شود و احتمال کنده شدن و حرکت آن به سمت نقاط حیاتی بدن مانند ریه‌ها را به حداقل می‌رساند.

ترومبوز سیاهرگی عمقی (DVT

در نقطه مقابل، ترومبوز سیاهرگی عمقی یا DVT قرار دارد که به تشکیل لخته خون در یکی از سیاهرگ‌های بزرگ و اصلی واقع در عمق عضلات بدن، معمولاً در ساق پا، ران یا لگن، گفته می‌شود. این وضعیت به مراتب جدی‌تر و خطرناک‌تر از ترومبوفلبیت سطحی است، زیرا فاقد آن جزء التهابی شدیدی است که لخته را در جای خود محکم نگه دارد. یکی از ویژگی‌های خطرناک DVT، ماهیت خاموش و پنهان آن است. علائم این بیماری ممکن است همیشه واضح نباشند و در حدود نیمی از موارد، بیماری بدون هیچ نشانه مشخصی پیشرفت می‌کند. در صورت بروز علائم، این موارد شامل تورم در یک پا (و نه هر دو)، درد عمیق و مبهم که اغلب به گرفتگی شدید یا کشیدگی عضلانی تشبیه می‌شود، احساس گرمای غیرطبیعی در ناحیه متورم و تغییر رنگ پوست به سمت قرمزی یا کبودی (بنفش) است. تفاوت اصلی و خطرناک DVT در پتانسیل بالای آن برای ایجاد عوارض مرگبار نهفته است که در ادامه به آن پرداخته می‌شود.

تفاوت ترومبوفلبیت و ترومبوز در محل وقوع و پیامدهای آن

مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین تفاوت میان این دو عارضه در محل قرارگیری رگ درگیر است. ترومبوفلبیت، سیاهرگ‌های سطحی را درگیر می‌کند؛ رگ‌هایی که درست زیر لایه چربی پوست قرار دارند و گاهی با چشم نیز قابل مشاهده‌اند. در مقابل، ترومبوز سیاهرگی عمقی، همان‌طور که از نامش پیداست، سیاهرگ‌های اصلی و بزرگی را که توسط توده‌های عضلانی احاطه شده‌اند، تحت تأثیر قرار می‌دهد. این تفاوت در محل، مستقیماً بر شدت خطر و پیامدهای بیماری تأثیر می‌گذارد. لخته‌های سطحی در ترومبوفلبیت به دیواره ملتهب رگ چسبیده‌اند و به ندرت جابجا می‌شوند. اما لخته در ترومبوز سیاهرگی عمقی، در یک رگ بزرگ و پرفشار قرار دارد و انقباض عضلات اطراف می‌تواند به راحتی آن را از جای خود کنده و وارد جریان خون عمومی کند.

آمبولی ریهDVT

خطرناک‌ترین پیامد ترومبوز سیاهرگی عمقی، آمبولی ریه (PE) است. این وضعیت اورژانسی زمانی رخ می‌دهد که تکه‌ای از لخته خون (که اکنون آمبولی نامیده می‌شود) از دیواره سیاهرگ عمقی در پا یا لگن جدا شده، در جریان خون به سمت بالا حرکت کرده، از طریق قلب عبور می‌کند و در نهایت در یکی از شریان‌های اصلی ریوی گیر می‌افتد. این انسداد ناگهانی، جریان خون به بخشی از ریه را مسدود کرده و به یک وضعیت تهدیدکننده حیات تبدیل می‌شود. علائم کلاسیک آمبولی ریه شامل تنگی نفس شدید و ناگهانی، درد تیز در قفسه سینه که با تنفس عمیق یا سرفه بدتر می‌شود، سرفه (گاهی همراه با خلط خونی)، تپش قلب و سرگیجه یا غش است. باید تأکید کرد که آمبولی ریه تقریباً همیشه عارضه‌ی مستقیم DVT است و ارتباطی با ترومبوفلبیت سطحی معمول ندارد.

عوامل خطر و دلایل ایجادکننده

عوامل خطر برای هر دو وضعیت دارای همپوشانی‌های زیادی هستند، زیرا هر دو به سه عامل اصلی معروف به “سه‌گانه ویرشو” (Virchow’s Triad) وابسته‌اند: رکود جریان خون، آسیب به دیواره رگ و افزایش قابلیت انعقاد خون. با این حال، وزن هریک از این عوامل در دو بیماری متفاوت است.

دلایل مشترک لخته شدن خون در وریدها

بی‌حرکتی طولانی‌مدت یکی از اصلی‌ترین دلایل رکود جریان خون و تشکیل لخته است. مواردی مانند استراحت مطلق در بستر پس از یک بیماری سخت یا جراحی بزرگ، یا نشستن برای ساعات متمادی در طول سفرهای هوایی یا زمینی، جریان خون در سیاهرگ‌های عمقی پاها را به شدت کند کرده و خطر را افزایش می‌دهد. سایر عوامل خطر مشترک شامل اختلالات انعقادی ارثی (مانند فاکتور پنج لیدن)، سن بالای ۶۰ سال، چاقی مفرط، مصرف سیگار، بارداری و دوره پس از زایمان، مصرف قرص‌های ضدبارداری حاوی استروژن یا هورمون‌درمانی جایگزین، و ابتلا به برخی سرطان‌ها (به ویژه سرطان لوزالمعده، ریه و تخمدان) یا بیماری‌های قلبی مانند نارسایی احتقانی قلب است.

دلایل اختصاصی‌تر برای هر بیماری

برای ترومبوفلبیت سطحی، وجود رگ‌های واریسی یک عامل خطر بسیار مهم و شایع است. جریان خون کند و آشفته در این رگ‌های گشاد شده، زمینه را برای التهاب دیواره و تشکیل لخته فراهم می‌کند. همچنین آسیب‌های موضعی به ورید، مانند وارد کردن کاتتر وریدی (آنژیوکت) برای تزریق دارو یا سرم، می‌تواند باعث بروز التهاب و لخته در همان محل شود. در مورد ترومبوز سیاهرگی عمقی، جراحی‌های بزرگ، به خصوص جراحی‌های ارتوپدی مانند تعویض مفصل لگن یا زانو، و تروما یا آسیب‌های شدید به اندام‌ها (مانند شکستگی استخوان ران)، از مهم‌ترین و پرخطرترین عوامل ایجادکننده محسوب می‌شوند.

روش‌های تشخیص افتراقی پزشکی

تشخیص دقیق این دو وضعیت برای انتخاب درمان مناسب حیاتی است. پزشک با معاینه فیزیکی دقیق و بررسی سابقه پزشکی بیمار، فرآیند تشخیص را آغاز می‌کند. برای تأیید نهایی و تمایز قطعی بین این دو، از روش‌های تصویربرداری پیشرفته استفاده می‌شود.

رایج‌ترین، دقیق‌ترین و استانداردترین روش تشخیصی، سونوگرافی داپلر رنگی است. این آزمایش غیرتهاجمی و بدون درد با استفاده از امواج صوتی، جریان خون در سیاهرگ‌ها را به تصویر می‌کشد. این روش می‌تواند وجود لخته، محل دقیق آن (سطحی یا عمقی)، اندازه آن و میزان انسداد ایجاد شده را با دقت بالایی مشخص کند.

در مواردی که شک بالینی به DVT وجود دارد اما سونوگرافی قطعی نیست، ممکن است از آزمایش خون دی‌دایمر (D-dimer) استفاده شود. این آزمایش، یک محصول تجزیه لخته خون را اندازه‌گیری می‌کند. سطح پایین و منفی این ماده در خون، وجود لخته فعال را تا حد زیادی رد می‌کند و بسیار اطمینان‌بخش است. با این حال، مثبت بودن آن اختصاصی نیست و می‌تواند در شرایط دیگری مانند بارداری، التهاب، عفونت یا پس از جراحی نیز بالا برود و بنابراین نیازمند تأیید با سونوگرافی است. روش‌های قدیمی‌تر مانند ونوگرافی، که شامل تزریق ماده حاجب و عکس‌برداری با اشعه ایکس است، به دلیل تهاجمی بودن امروزه به ندرت به کار می‌روند.

رویکردهای درمانی کاملاً متفاوت

با توجه به تفاوت اساسی در شدت و خطرات، استراتژی‌های درمانی برای ترومبوفلبیت سطحی و ترومبوز سیاهرگی عمقی کاملاً متمایز از یکدیگر است.

درمان محافظه‌کارانه برای ترومبوفلبیت سطحی

درمان این عارضه خوش‌خیم معمولاً بر کاهش التهاب، کنترل درد و تسکین علائم متمرکز است. استفاده از کمپرس گرم و مرطوب بر روی ناحیه درگیر به تسکین درد و التهاب کمک می‌کند. بالا نگه داشتن عضو مبتلا (پا یا بازو) بالاتر از سطح قلب، به کاهش تورم و بهبود جریان خون کمک می‌کند. مصرف داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی (NSAIDs) مانند ایبوپروفن یا ناپروکسن، چه به صورت قرص خوراکی و چه به شکل کرم یا ژل موضعی، از اصلی‌ترین روش‌های درمانی هستند. پوشیدن جوراب‌های فشاری (جوراب واریس) نیز می‌تواند به بهبود گردش خون و کاهش ناراحتی کمک شایانی کند. در اکثر موارد، نیازی به مصرف داروهای ضدانعقاد یا رقیق‌کننده خون نیست، مگر اینکه لخته بسیار بزرگ باشد یا در نزدیکی محل اتصال یک سیاهرگ سطحی به یک سیاهرگ عمقی (مانند محل اتصال ورید صافن به فمورال در کشاله ران) قرار گرفته باشد که در این صورت ریسک گسترش به سیستم عمقی وجود دارد.

درمان فوری و تهاجمی برای ترومبوز سیاهرگی عمقی

درمان ترومبوز سیاهرگی عمقی یک ضرورت پزشکی فوری است و دو هدف اصلی را دنبال می‌کند: اول، جلوگیری از رشد و بزرگ‌تر شدن لخته و دوم، پیشگیری از وقوع آمبولی ریه. سنگ بنای درمان این بیماری، استفاده از داروهای ضدانعقاد (که به اشتباه رقیق‌کننده خون نامیده می‌شوند) است. این داروها خون را رقیق نمی‌کنند، بلکه از تشکیل لخته‌های جدید جلوگیری کرده و به فرآیندهای طبیعی بدن اجازه می‌دهند تا لخته موجود را به تدریج حل کنند.

درمان معمولاً با تزریق داروهایی مانند هپارین با وزن مولکولی پایین (LMWH) مانند انوکساپارین آغاز می‌شود و همزمان درمان خوراکی با داروهایی مانند وارفارین یا داروهای ضدانعقاد خوراکی مستقیم (DOACs) مانند ریواروکسابان یا آپیکسابان شروع می‌گردد. درمان با این داروها بسته به علت زمینه‌ای و ریسک فاکتورهای بیمار، معمولاً برای ۳ تا ۶ ماه یا گاهی به صورت مادام‌العمر ادامه می‌یابد. در موارد بسیار شدید و تهدیدکننده حیات، ممکن است از داروهای حل‌کننده لخته (ترومبولیتیک) یا اقدامات تهاجمی مانند قرار دادن فیلتر در ورید اجوف تحتانی (ورید بزرگ شکمی) برای به دام انداختن لخته‌ها قبل از رسیدن به ریه‌ها استفاده شود.

مدیریت خطر لخته

پیشگیری همواره بهتر، آسان‌تر و کم‌هزینه‌تر از درمان است. برای کاهش خطر ابتلا به هر دو نوع ترومبوز، حفظ تحرک و جریان خون فعال اهمیت بالایی دارد. در طول سفرهای طولانی یا دوره‌های نشستن ممتد، توصیه می‌شود هر ساعت یک‌بار از جا برخاسته، کمی راه بروید یا حرکات کششی ساده برای مچ و ساق پا انجام دهید. نوشیدن مقادیر کافی آب برای جلوگیری از کم‌آبی و غلیظ شدن خون، حفظ وزن در محدوده سالم، انجام ورزش منظم و هوازی و مهم‌تر از همه، ترک سیگار، از اقدامات پیشگیرانه بسیار مؤثر هستند. برای بیمارانی که پس از جراحی در بیمارستان بستری می‌شوند، حرکت دادن پاها در تخت و راه رفتن در اولین فرصت ممکن طبق دستور پزشک، همراه با استفاده از جوراب‌های فشاری یا دستگاه‌های پنوماتیک فشار متناوب، برای جلوگیری از تشکیل لخته حیاتی است.

دکترهای پیشنهادی رگارگ برای مشاوره درباره‌ی فرق ترومبوز و ترومبوفلبیت