مجله رگارگ
رگارگ / بیماری‌ها / حمله قلبی / علائم نارسایی قلبی شدید

علائم نارسایی قلبی شدید

علائم نارسایی قلبی شدید چیست و چگونه مرحله ۴ (NYHA) تشخیص داده می‌شود؟

نارسایی قلبی شدید یا مرحله پیشرفته (Advanced Heart Failure) وضعیتی بالینی است که در آن قلب، حتی در حالت استراحت مطلق، قادر به تامین نیازهای متابولیک بدن و پمپاژ خون کافی نیست و این ناتوانی عملکردی با علائم ناتوان‌کننده‌ای همچون تنگی نفس مداوم، خستگی مفرط و احتباس مایعات شدید بروز می‌کند. بر اساس طبقه‌بندی استاندارد انجمن قلب نیویورک (NYHA)، کلاس IV به عنوان شدیدترین مرحله شناخته می‌شود که در آن بیمار نه تنها توانایی انجام هیچ‌گونه فعالیت فیزیکی را ندارد، بلکه علائم نارسایی در زمان خواب و استراحت نیز آزاردهنده باقی می‌مانند. داده‌های آماری و بالینی نشان می‌دهند که ورود به این مرحله، نقطه عطفی خطرناک در سیر بیماری است و نرخ مرگ‌ومیر یک‌ساله در این گروه از بیماران، در صورت عدم مداخله‌های پیشرفته درمانی، می‌تواند بین ۳۰ تا ۵۰ درصد متغیر باشد. تشخیص این مرحله نیازمند درک دقیق تعاملات بین کسر جهشی (EF)، فشار پرفیوژن بافتی و مکانیسم‌های جبرانی بدن است که در ادامه به تشریح دقیق و ساختاریافته آن‌ها بر اساس سیستم‌های درگیر در بدن می‌پردازیم.

علائم نارسایی قلبی شدید: راهنمای تشخیص و هشدارها

 

برای درک عمق وخامت نارسایی قلبی شدید، ابتدا باید معیار سنجش عملکرد بطن چپ یا همان کسر جهشی (Ejection Fraction – EF) را بررسی کرد. در حالی که یک قلب سالم در هر ضربان بین ۵۵ تا ۷۰ درصد خون موجود در بطن چپ را به گردش خون سیستمیک پمپاژ می‌کند، در نارسایی قلبی سیستولیک شدید، این عدد معمولاً به زیر ۳۰ درصد و گاهی زیر ۲۰ درصد افت می‌کند. کاهش شدید کسر جهشی مستقیماً منجر به کاهش «برون‌ده قلبی» می‌شود؛ وضعیتی که در آن حجم خون خروجی از قلب برای تغذیه ارگان‌های حیاتی مانند کلیه و مغز کافی نیست. با این حال، توجه به این نکته بالینی حائز اهمیت است که شدت علائم همیشه با عدد EF همبستگی خطی ندارد؛ بیمارانی با نارسایی قلبی دیاستولیک (HFpEF) ممکن است کسر جهشی نرمال داشته باشند اما به دلیل سفتی دیواره بطن و عدم توانایی در پر شدن کافی، علائم شدید کلاس IV را تجربه کنند. در این مرحله، مکانیسم‌های جبرانی بدن که پیش‌تر سعی در حفظ فشار خون داشتند (مانند تپش قلب و انقباض عروق)، خود به عوامل مخرب تبدیل شده و بار کاری قلب ناتوان را افزایش می‌دهند. تشخیص نارسایی کلاس IV صرفاً یک برچسب پزشکی نیست، بلکه هشداری برای تغییر استراتژی درمان به سمت روش‌های تهاجمی‌تر یا مراقبت‌های تسکینی است، زیرا کیفیت زندگی بیمار به شدت تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد.

نارسایی قلبی کلاس ۴ (NYHA) را بشناسید

 

سیستم طبقه‌بندی NYHA ابزاری حیاتی برای پزشکان جهت ارزیابی ظرفیت عملکردی بیمار است. در کلاس ۴، واژه کلیدی «استراحت» (Rest) است. برخلاف کلاس‌های پایین‌تر که تنگی نفس با فعالیت ایجاد می‌شود، بیمار کلاس ۴ در حالتی که روی مبل نشسته یا در تخت دراز کشیده است نیز احساس کمبود هوا و ناراحتی قفسه سینه دارد. این وضعیت ناشی از افزایش مزمن فشارهای پرکنندگی قلب است؛ به این معنا که خون در پشت دریچه‌های قلب تجمع یافته و فشاری دائمی بر سیستم وریدی ریه و سیستم وریدی محیطی وارد می‌کند. مطالعات همودینامیک نشان می‌دهند که در این بیماران، فشار پایان دیاستولیک بطن چپ (LVEDP) به طور دائم بالا است. این افزایش فشار باعث می‌شود حتی کوچکترین تغییر در وضعیت بدن یا کمترین استرس فیزیولوژیک، تعادل شکننده موجود را برهم زده و بیمار را دچار بحران کند. درک این موضوع برای خانواده‌ها و مراقبین حیاتی است: ناتوانی بیمار در انجام امور شخصی ساده مثل حمام کردن یا غذا خوردن، ناشی از تنبلی یا ضعف اراده نیست، بلکه ناشی از ناتوانی فیزیولوژیک قلب در پاسخ به تقاضای اکسیژن حتی در پایین‌ترین سطوح متابولیک است.

تشخیص تنگی نفس در حالت استراحت

 

تنگی نفس (Dyspnea) بارزترین و آزاردهنده‌ترین علامت در نارسایی قلبی شدید است که مکانیسم آن فراتر از یک احساس ساده کمبود هواست. در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی پیشرفته، تنگی نفس ناشی از احتقان وریدهای ریوی است. زمانی که بطن چپ قادر به تخلیه کامل خون نیست، فشار در دهلیز چپ بالا رفته و این فشار مستقیماً به وریدهای ریوی منتقل می‌شود. نتیجه این فرآیند، نشت مایع از مویرگ‌های ریوی به فضای بین‌بافتی ریه و در موارد شدیدتر به داخل کیسه‌های هوایی (آلوئول‌ها) است که تبادل گاز را مختل می‌کند. این پدیده باعث می‌شود ریه‌ها سفت‌تر شوند (کاهش کمپلیانس ریوی) و بیمار برای هر تنفس نیاز به صرف انرژی عضلانی بسیار بیشتری داشته باشد. در حالت استراحت، عضلات تنفسی بیمار در حال نبرد دائمی با ریه‌هایی هستند که مملو از مایع شده‌اند. این تلاش تنفسی بالا، خود مصرف اکسیژن را افزایش داده و سیکل معیوبی را ایجاد می‌کند که خستگی و تنگی نفس را تشدید می‌نماید. متخصصان ریه و قلب همواره تاکید دارند که تنگی نفس در حال استراحت، نشانه‌ای قطعی از شکست مکانیسم‌های جبرانی ریوی و قلبی است.

تنگی نفس درازکش (ارتوپنه) و نیاز به بالش اضافه

 

یکی از شاخص‌های بالینی بسیار دقیق برای ارزیابی شدت نارسایی قلبی، پدیده ارتوپنه (Orthopnea) است. ارتوپنه به معنای تنگی نفسی است که بلافاصله یا مدت کوتاهی پس از دراز کشیدن (حالت طاق‌باز) ایجاد می‌شود و بیمار را مجبور می‌کند برای تنفس راحت‌تر بنشیند یا از چندین بالش زیر سر خود استفاده کند. مکانیسم فیزیولوژیک این علامت به جاذبه زمین مربوط است؛ در حالت ایستاده یا نشسته، نیروی جاذبه مایعات بدن را در اندام‌های تحتانی و شکم نگه می‌دارد. اما به محض دراز کشیدن، حجم قابل توجهی از خون (تا حدود ۵۰۰ میلی‌لیتر) از پاها و ناحیه احشایی به سمت قفسه سینه و قلب بازمی‌گردد. قلب نارسا که توانایی پمپاژ این حجم اضافی (Preload) را ندارد، دچار افزایش ناگهانی فشار در دهلیز چپ و بستر عروقی ریه می‌شود که نتیجه آن احساس خفگی فوری است. پزشکان اغلب شدت ارتوپنه را با «تعداد بالش» مورد نیاز بیمار می‌سنجند (مثلاً ارتوپنه سه بالشی). وجود این علامت نشان‌دهنده فشار گوه مویرگی ریوی (PCWP) بالای ۱۸ تا ۲۰ میلی‌لیتر جیوه است و هشداری جدی برای نیاز به تعدیل دوز داروهای ادرارآور (دیورتیک‌ها) محسوب می‌شود.

حملات تنگی نفس شبانه (PND) را جدی بگیرید

 

تنگی نفس حمله‌ای شبانه یا PND (Paroxysmal Nocturnal Dyspnea) وضعیتی متمایز از ارتوپنه است که اغلب وحشتناک‌تر تجربه می‌شود. در این حالت، بیمار پس از به خواب رفتن (معمولاً ۱ تا ۳ ساعت بعد)، با احساس خفگی شدید، اضطراب، تعریق سرد و سرفه ناگهانی از خواب می‌پرد. تفاوت کلیدی PND با ارتوپنه در این است که با نشستن بلافاصله برطرف نمی‌شود و ممکن است ۱۰ تا ۳۰ دقیقه طول بکشد تا تنفس بیمار به حالت عادی بازگردد. مکانیسم PND پیچیده است و شامل بازجذب تدریجی مایع ادم از بافت‌ها به داخل خون در طول خواب و کاهش حساسیت مرکز تنفسی مغز در خواب عمیق است. این حملات اغلب با برونکواسپاسم یا تنگ شدن راه‌های هوایی همراه هستند که باعث ایجاد صدای خس‌خس سینه می‌شود (چیزی که گاهی به اشتباه «آسم قلبی» نامیده می‌شود). تجربه مکرر PND نشان‌دهنده احتقان ریوی مزمن و کنترل نشده است و کیفیت خواب بیمار را به شدت تخریب می‌کند که خود عاملی برای تشدید خستگی روزانه است.

علاوه بر PND، الگوی تنفسی شین-استوکس (Cheyne-Stokes) نیز در حدود ۴۰ درصد از بیماران با نارسایی قلبی شدید دیده می‌شود. این الگو شامل دوره‌هایی از تنفس عمیق و سریع است که به تدریج کم‌عمق شده و به توقف کامل تنفس (آپنه‌) برای چند ثانیه می‌انجامد و سپس چرخه تکرار می‌شود. این اختلال ناشی از کاهش حساسیت مرکز کنترل تنفس به سطح دی‌اکسید کربن خون به دلیل گردش خون کند است و نشانگر پیش‌آگهی ضعیف بیماری است.

شناسایی ورم گوده‌گذار در پاها و شکم

 

احتباس مایعات (Fluid Retention) یا ادم، نتیجه مستقیم فعال شدن سیستم‌های عصبی-هورمونی، به ویژه سیستم رنین-آنژیوتانسین-آلدوسترون (RAAS) است. زمانی که برون‌ده قلبی کاهش می‌یابد، خون‌رسانی به کلیه‌ها کم می‌شود. کلیه‌ها این کاهش جریان خون را به عنوان نشانه کم‌آبی بدن تفسیر کرده و با ترشح رنین، آب و سدیم را در بدن حبس می‌کنند تا حجم خون را افزایش دهند. در قلبی که سالم نیست، این حجم اضافه قابل پمپاژ نیست و بر اساس قانون جاذبه در پایین‌ترین نقاط بدن تجمع می‌یابد. در بیماران نارسایی قلبی شدید، ادم از مچ پا فراتر رفته و به ساق، ران، ناحیه تناسلی (اسکروتوم در مردان) و دیواره شکم گسترش می‌یابد. مشخصه اصلی این ورم، «گوده‌گذار» (Pitting) بودن آن است؛ به این معنا که اگر انگشت خود را روی ناحیه متورم فشار دهید و پس از چند ثانیه بردارید، اثر گودی انگشت برای مدتی باقی می‌ماند. این تست ساده بالینی نشان‌دهنده تجمع مایع در فضای بین‌سلولی است. شدت و سطح پیشروی ادم (مثلاً رسیدن به بالای زانو) معیاری برای پزشک جهت تخمین میزان اضافه بار حجمی (Volume Overload) در بدن بیمار است.

پایش افزایش وزن ناگهانی و خطرناک

 

یکی از دقیق‌ترین و در دسترس‌ترین ابزارها برای پایش وضعیت نارسایی قلبی در منزل، ترازو است. افزایش وزن در این بیماران معمولاً ناشی از چربی یا عضله نیست، بلکه صرفاً نشان‌دهنده تجمع آب در بدن است. یک حقیقت کلیدی که بیماران و مراقبین باید بدانند این است که افزایش وزن اغلب روزها قبل از ظاهر شدن ورم مشهود در پاها رخ می‌دهد. دستورالعمل‌های بالینی معتبر تاکید دارند که افزایش وزن بیش از ۱.۵ تا ۲ کیلوگرم در یک شبانه‌روز، یا بیش از ۲.۵ کیلوگرم در طول یک هفته، یک علامت هشدار قرمز است. این تغییر وزن ناگهانی نشان می‌دهد که نارسایی قلب از حالت جبران‌شده خارج شده (Decompensated) و خطر بستری شدن قریب‌الوقوع است. پایش روزانه وزن باید صبح‌ها، بعد از تخلیه مثانه و قبل از صبحانه، با لباس مشابه انجام شود. ثبت دقیق این اعداد می‌تواند به پزشک کمک کند تا دوز دیورتیک‌ها (مانند فوروزماید) را قبل از بروز تنگی نفس شدید تنظیم کند. عدم توجه به این افزایش وزن سریع، می‌تواند منجر به تجمع مایع در ریه و شرایط اورژانسی شود.

تشخیص تورم شکمی و آسیت قلبی

 

در مراحل پیشرفته نارسایی قلبی، به ویژه زمانی که نارسایی سمت راست قلب نیز درگیر می‌شود (Cor Pulmonale یا نارسایی دوطرفه)، احتقان وریدی به کبد و سیستم گردش خون احشایی گسترش می‌یابد. افزایش فشار در ورید اجوف تحتانی و وریدهای کبدی باعث نشت مایع به داخل حفره شکم می‌شود که به آن آسیت (Ascites) می‌گویند. آسیت قلبی باعث می‌شود شکم بیمار متسع و سفت شود. مایع تجمع‌یافته در شکم نه تنها باعث احساس سنگینی و ناراحتی می‌شود، بلکه با فشار آوردن به دیافراگم از سمت پایین، فضای باز شدن ریه‌ها را محدود کرده و تنگی نفس را به شدت تشدید می‌کند. همچنین، این فشار داخل شکمی می‌تواند اشتها را کور کرده و احساس تهوع ایجاد کند. تمایز آسیت ناشی از قلب با آسیت ناشی از سیروز کبدی نیازمند بررسی‌های دقیق پزشکی (مانند گرادیان آلبومین سرم به آسیت) است، اما وجود همزمان برجستگی وریدهای گردن (JVP) معمولاً نشان‌دهنده منشاء قلبی این تورم است. ورید ژوگولار گردنی مانند یک مانومتر طبیعی عمل می‌کند که مستقیماً فشار دهلیز راست قلب را نشان می‌دهد و برجستگی آن تا زیر فک، نشانگر فشار پرکنندگی بسیار بالا در سمت راست قلب است.

بررسی خستگی مفرط و ضعف عضلانی

 

خستگی در نارسایی قلبی شدید با خستگی معمولی تفاوت بنیادین دارد؛ این خستگی با استراحت برطرف نمی‌شود و ناشی از کاهش پرفیوژن (خون‌رسانی) عضلات اسکلتی است. وقتی قلب قادر نیست خون کافی پمپاژ کند، مکانیسم‌های هوشمند بدن جریان خون را به سمت ارگان‌های حیاتی‌تر (مغز و قلب) هدایت می‌کنند و سهمیه خون عضلات دست و پا را کاهش می‌دهند (Shunting). این ایسکمی نسبی عضلات باعث می‌شود با کوچکترین فعالیت، متابولیسم عضلانی از حالت هوازی به بی‌هوازی تغییر کند که منجر به تجمع سریع اسید لاکتیک و احساس ضعف و سنگینی شدید در اندام‌ها می‌شود. بیماران اغلب بیان می‌کنند که پاهایشان «مثل سرب» سنگین است یا حتی شانه کردن موهای سر برایشان طاقت‌فرساست. این ضعف عضلانی تدریجاً منجر به آتروفی (تحلیل) عضلات می‌شود، زیرا بیمار برای اجتناب از این حس ناخوشایند، فعالیت خود را به حداقل می‌رساند و وارد چرخه بی تحرکی-ضعف بیشتر می‌شود.

تغییرات ذهنی و گیجی ناشی از کمبود اکسیژن

 

کاهش برون‌ده قلبی در مراحل انتهایی بیماری می‌تواند بر عملکرد مغز تاثیر بگذارد. وضعیتی که تحت عنوان هیپوپرفیوژن مغزی (Cerebral Hypoperfusion) شناخته می‌شود، منجر به طیفی از علائم شناختی از گیجی خفیف و کاهش حافظه کوتاه‌مدت تا بی قراری، خواب‌آلودگی شدید و دلیریوم می‌شود. این علائم به ویژه در سالمندان شایع‌تر است و ممکن است به اشتباه به پای زوال عقل یا پیری گذاشته شود. کاهش جریان خون مغزی باعث می‌شود اکسیژن و گلوکز کافی به نورون‌ها نرسد و همچنین مواد زائد متابولیک به درستی دفع نشوند. در برخی موارد، تغییرات الکترولیتی ناشی از داروها (مانند کاهش سدیم خون) نیز می‌تواند این وضعیت را تشدید کند. خانواده‌ها باید آگاه باشند که تغییر ناگهانی در سطح هوشیاری یا شناخت بیمار قلبی، لزوماً مشکل مغزی نیست، بلکه می‌تواند نشانه‌ای از افت شدید عملکرد پمپاژ قلب و نیاز فوری به مداخله پزشکی باشد.

سردی انتهای اندام‌ها و تغییر رنگ پوست

 

یکی از علائم کلاسیک نارسایی قلبی با برون‌ده پایین (Low Output Failure)، سردی و رنگ‌پریدگی دست‌ها و پاها است. این پدیده نتیجه مستقیم انقباض شدید عروق محیطی (Vasoconstriction) است. بدن در تلاشی ناامیدانه برای حفظ فشار خون مرکزی و خون‌رسانی به مغز، عروق پوست و اندام‌ها را تنگ می‌کند. این انقباض عروقی باعث می‌شود پوست سرد و مرطوب (Clammy) احساس شود و گاهی تعریق سرد روی پیشانی بنشیند. در موارد شدیدتر، کاهش سرعت جریان خون و برداشت بیش از حد اکسیژن توسط بافت‌های محیطی منجر به سیانوز (Cyanosis) می‌شود؛ وضعیتی که در آن بستر ناخن‌ها و لب‌ها به رنگ آبی یا بنفش درمی‌آیند. سیانوز محیطی نشان‌دهنده آن است که خون مویرگی حاوی مقدار زیادی هموگلوبین بدون اکسیژن است. همچنین، زمان پر شدن مویرگی (Capillary Refill Time) – زمانی که طول می‌کشد تا پس از فشار دادن ناخن، رنگ آن دوباره صورتی شود – در این بیماران طولانی (بیش از ۲ ثانیه) می‌شود که موید اختلال شدید در گردش خون محیطی است.

ارتباط بی اشتهایی و تهوع با نارسایی قلبی

 

سیستم گوارشی یکی از قربانیان خاموش نارسایی قلبی شدید است. احتقان وریدی که کبد و روده‌ها را درگیر می‌کند، باعث تورم دیواره روده (Intestinal Edema) می‌شود. این تورم نه تنها باعث احساس سیری زودرس، نفخ و تهوع می‌شود، بلکه جذب مواد مغذی و حتی داروها را مختل می‌کند. کبد به دلیل احتقان خون، بزرگ و دردناک می‌شود (هپاتومگالی) و کپسول کبد تحت کشش قرار می‌گیرد که منجر به درد مبهم در ناحیه ربع فوقانی راست شکم می‌شود. در پاتولوژی، به کبد این بیماران «کبد جوز هندی» (Nutmeg Liver) گفته می‌شود که ظاهر خال‌دار ناشی از استاز خون را توصیف می‌کند. این علائم گوارشی باعث می‌شود بیمار تمایلی به خوردن غذا نداشته باشد و اغلب با مشکلات معده اشتباه گرفته شود، در حالی که ریشه مشکل در قلب است.

تحلیل عضلانی و کاشکسی قلبی

 

پیشرفت علائم گوارشی و متابولیک می‌تواند منجر به وضعیت وخیمی به نام «کاشکسی قلبی» (Cardiac Cachexia) شود. این سندرم که با کاهش وزن شدید (از دست دادن عضله و چربی) مشخص می‌شود، نشان‌دهنده پیش‌آگهی بسیار بد بیماری است. کاشکسی قلبی فراتر از سوءتغذیه ناشی از کم‌خوری است؛ این یک وضعیت التهابی سیستمیک است که در آن سطح سیتوکین‌های التهابی مانند TNF-alpha در خون بالا می‌رود. این مواد التهابی باعث می‌شوند متابولیسم بدن به سمت کاتابولیسم (تخریب بافت) تغییر جهت دهد. بیماران مبتلا به کاشکسی ممکن است ظاهری متناقض داشته باشند: بدنی بسیار لاغر و استخوانی در بالاتنه، اما شکم و پاهایی متورم ناشی از ادم. تشخیص کاشکسی (کاهش بیش از ۶ درصد وزن خشک بدن در ۶ ماه) نشان می‌دهد که بدن در حال تسلیم شدن در برابر بیماری است و مداخلات تغذیه‌ای معمولی اغلب در معکوس کردن این روند ناکارآمد هستند.

زمان تماس با اورژانس برای نارسایی قلبی

 

تشخیص مرز بین علائم مزمن و وضعیت اورژانسی برای نجات جان بیمار حیاتی است. برخی علائم نشان‌دهنده فروپاشی کامل سیستم قلبی-عروقی هستند و نیازمند مداخله فوری پزشکی (تماس با ۱۱۵) می‌باشند. درد قفسه سینه پایدار که با استراحت یا قرص زیرزبانی بهبود نمی‌یابد، می‌تواند نشان‌دهنده ایسکمی قلبی (سکته) باشد که خود عامل تشدید نارسایی است. همچنین، تپش قلب بسیار شدید یا احساس ضربان نامنظم در حالت استراحت می‌تواند نشانه‌ای از فیبریلاسیون دهلیزی یا تاکی‌کاردی بطنی باشد که اگر درمان نشود، خطر ایست قلبی را به همراه دارد. هرگونه تغییر ناگهانی در وضعیت تنفسی که بیمار را قادر به صحبت کردن نمی‌کند، یک اورژانس تمام‌عیار است.

تشخیص ادم ریوی حاد (کف صورتی)

 

خطرناک‌ترین تظاهر نارسایی قلبی، ادم ریوی حاد (Acute Pulmonary Edema) یا ادم ریوی فلاش است. در این حالت، فشار مویرگ‌های ریوی به حدی بالا می‌رود که سد خونی-هوایی شکسته شده و مایع به همراه گلبول‌های قرمز خون با فشار وارد آلوئول‌ها می‌شود. بیمار احساس «غرق شدن» واقعی دارد و به شدت برای هوا تقلا می‌کند. علامت کلاسیک و هشداردهنده این وضعیت، سرفه کردن خلط کف‌آلود و صورتی رنگ (Pink Frothy Sputum) است. رنگ صورتی ناشی از وجود خون در مایع ادم است. این وضعیت با تعریق سرد فراوان، کبودی لب‌ها و اضطراب مرگ همراه است. در صورت مشاهده خلط صورتی، ثانیه‌ها حیاتی هستند؛ بیمار باید در وضعیت نشسته قرار گیرد و بلافاصله خدمات اورژانس فراخوانده شود، زیرا بدون اکسیژن و داروهای تزریقی سریع‌الاثر، خطر نارسایی تنفسی و مرگ بسیار بالاست.

سنکوپ و غش کردن ناگهانی

 

سنکوپ (Syncope) یا از دست دادن هوشیاری ناگهانی و گذرا در بیماران نارسایی قلبی، زنگ خطری جدی است. سنکوپ معمولاً به دو دلیل رخ می‌دهد: یا افت شدید برون‌ده قلبی باعث نرسیدن خون به مغز شده است، یا یک آریتمی کشنده (مانند تاکی‌کاردی بطنی) رخ داده که به طور موقت پمپاژ قلب را متوقف کرده است. برخلاف غش کردن‌های معمولی (واگوواگال)، سنکوپ قلبی اغلب بدون علائم هشداردهنده قبلی و در هر وضعیتی (حتی نشسته) رخ می‌دهد. برای بیماری با سابقه نارسایی قلبی کلاس IV، هر اپیزود سنکوپ باید به عنوان پیش‌درآمدی برای مرگ ناگهانی قلبی (SCD) تلقی شود و نیازمند بررسی فوری الکتروفیزیولوژیک و احتمالاً تعبیه دفیبریلاتور (ICD) است.

دکترهای پیشنهادی رگارگ برای مشاوره درباره‌ی علائم نارسایی قلبی شدید