مجله رگارگ
رگارگ / بیماری‌ها / طول عمر بیماران نارسایی قلبی

طول عمر بیماران نارسایی قلبی

طول عمر بیماران نارسایی قلبی چقدر است؟

 

امید به زندگی در نارسایی قلبی؛ آمار واقعی و روش‌های افزایش طول عمر

آیا آمار مرگ‌ومیر نارسایی قلبی قدیمی شده‌اند؟ معجزه درمان‌های چهارگانه جدید

بر اساس جدیدترین متاآنالیزهای انجام‌شده در سال ۲۰۲۴ و داده‌های آماری انجمن نارسایی قلبی آمریکا (HFSA)، نرخ بقای کلی ۵ ساله برای بیماران مبتلا به نارسایی قلبی حدود ۵۷ درصد تخمین زده می‌شود، اما این عدد برای افراد زیر ۶۵ سال که تحت درمان‌های مدرن قرار دارند تا ۷۹ درصد افزایش می‌یابد. نکته حیاتی اینجاست که استفاده صحیح از پروتکل‌های دارویی جدید می‌تواند خطر مرگ‌ومیر را تا ۷۰ درصد کاهش دهد و این بیماری را از یک وضعیت کشنده به یک شرایط مدیریت‌پذیر تبدیل کند.

Shutterstock

 

طول عمر بیماران نارسایی قلبی چقدر است؟

 

بسیاری از بیماران و خانواده‌های آن‌ها در لحظه مواجهه با تشخیص نارسایی قلبی، با جستجو در اینترنت با اعدادی روبرو می‌شوند که می‌تواند بسیار ترسناک باشد. اما باید بدانید که آمار خام بدون تفسیر دقیق پزشکی، تصویر درستی از واقعیت ارائه نمی‌دهند. وقتی صحبت از نرخ بقای ۵ ساله یا ۱۰ ساله می‌شود، ما درباره میانگینی صحبت می‌کنیم که شامل افراد بسیار مسن با بیماری‌های زمینه‌ای متعدد و کسانی است که به درمان دسترسی نداشته‌اند.

آمار بقای ۵ ساله و ۱۰ ساله

 

تحلیل‌های دقیق آماری نشان می‌دهد که امید به زندگی در این بیماری وابستگی شدیدی به سن تشخیص و نوع مراقبت دارد. طبق گزارش‌های مدیکال نیوز تودی در سال ۲۰۲۴، در حالی که نرخ بقای کلی ۵ ساله ۵۷ درصد و نرخ بقای ۱۰ ساله حدود ۳۵ درصد است، تفکیک سنی ماجرا را تغییر می‌دهد. برای بیمارانی که در سنین زیر ۶۵ سال تشخیص داده می‌شوند، نرخ بقای ۵ ساله به عددی امیدوارکننده یعنی ۷۹ درصد می‌رسد. در مقابل، برای افراد بالای ۷۵ سال، به دلیل فرسودگی طبیعی بدن و وجود بیماری‌های دیگر، این رقم به حدود ۵۰ درصد نزدیک می‌شود.

نکته‌ای که در تحلیل این داده‌ها نباید نادیده گرفت، تأثیر شگرف درمان‌های نوین است. ژورنال انجمن قلب آمریکا (Journal of American Heart Association) در سال ۲۰۲۴ گزارشی منتشر کرد که نشان می‌داد بیمارانی که دقیقاً طبق پروتکل‌های «درمان دارویی هدایت‌شده» (GDMT) پیش می‌روند، کاهش چشمگیری در نرخ مرگ‌ومیر تجربه می‌کنند. این درمان‌ها می‌توانند خطر مرگ را تا ۷۰ درصد نسبت به بیمارانی که درمان ناقص دریافت می‌کنند کاهش دهند. بنابراین، عدد ۵۷ درصد یک سرنوشت قطعی نیست، بلکه نقطه‌ای است که کیفیت درمان شما می‌تواند آن را به شدت به سمت بالا تغییر دهد. تفسیر این اعداد به ما می‌گوید که نارسایی قلبی امروز دیگر حکم پایان زندگی را ندارد، بلکه هشداری برای شروع یک سبک زندگی جدید و پایبندی دقیق به داروهایی است که فیزیولوژی قلب را بازسازی می‌کنند.

Shutterstock
Explore

 

تفاوت طول عمر در مراحل مختلف نارسایی قلبی

 

یکی از دقیق‌ترین روش‌ها برای تخمین وضعیت بیمار، استفاده از سیستم طبقه‌بندی انجمن قلب نیویورک یا همان NYHA است. این سیستم بیماران را نه بر اساس عکس‌های رادیولوژی، بلکه بر اساس توانایی آن‌ها در انجام کارهای روزمره و شدت علائمی که تجربه می‌کنند، دسته‌بندی می‌کند. درک اینکه بیمار در کدام کلاس قرار دارد، نقشه راه درمان و پیش‌بینی طول عمر را برای پزشک و بیمار روشن می‌کند.

پیش‌آگهی بر اساس کلاس‌های NYHA

 

طبق استانداردهای کلینیک کلیولند و مطالعات موسسه ملی سلامت (NIH)، خطر مرگ‌ومیر یک‌ساله در کلاس‌های مختلف این سیستم تفاوت‌های فاحشی دارد. در کلاس I، بیمار هیچ‌گونه محدودیت فیزیکی ندارد و فعالیت‌های معمولی باعث خستگی یا تپش قلب او نمی‌شوند؛ برای این گروه، نرخ مرگ‌ومیر سالانه کمتر از ۵ تا ۱۰ درصد است که رقمی بسیار نزدیک به جمعیت عادی با بیماری‌های زمینه‌ای است. وقتی بیماری به کلاس II می‌رسد، فرد در استراحت راحت است اما فعالیت‌های معمولی کمی او را محدود می‌کند؛ در این مرحله نرخ مرگ‌ومیر به ۱۰ تا ۱۵ درصد می‌رسد.

اما چالش اصلی در کلاس‌های بالاتر است. کلاس IV که شدیدترین مرحله بیماری محسوب می‌شود، وضعیتی است که بیمار حتی در حالت استراحت نیز علائم تنگی نفس یا خستگی مفرط دارد. آمارها نشان می‌دهد که اگر مداخله درمانی پیشرفته (مانند پیوند قلب یا استفاده از پمپ‌های مکانیکی) صورت نگیرد، نرخ مرگ‌ومیر در این مرحله می‌تواند بین ۳۰ تا ۵۰ درصد در سال باشد. با این حال، باید توجه داشت که این کلاس‌ها ثابت نیستند. یک بیمار در کلاس IV می‌تواند با بستری شدن، دریافت داروهای وریدی و تنظیم مجدد داروها، به کلاس II یا حتی I بازگردد. هدف تمام درمان‌های مدرن، پایین آوردن کلاس عملکردی بیمار است، زیرا هر پله بهبود در کلاس NYHA، به معنای سال‌ها زندگی بیشتر و باکیفیت‌تر است. این پویایی در کلاس‌بندی نشان می‌دهد که وضعیت فعلی بیمار، لزوماً آینده نهایی او را دیکته نمی‌کند.

Shutterstock
Explore

 

تأثیر کسر جهشی (EF) بر امید به زندگی

 

کسر جهشی یا Ejection Fraction که به اختصار EF نامیده می‌شود، درصدی از خون است که بطن چپ با هر ضربان به بیرون پمپاژ می‌کند. این عدد یکی از شاخص‌های اصلی است که متخصصان قلب برای دسته‌بندی نوع نارسایی قلبی از آن استفاده می‌کنند، اما تفسیر تأثیر آن بر طول عمر، پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و همیشه عدد پایین‌تر به معنای عمر کوتاه‌تر نیست.

نارسایی با EF کاهش‌یافته (HFrEF) در برابر حفظ‌شده (HFpEF)

 

به طور سنتی تصور می‌شد که نارسایی قلبی با کسر جهشی کاهش‌یافته (HFrEF) که در آن قدرت پمپاژ قلب به زیر ۴۰ درصد می‌رسد، خطرناک‌تر است. اگرچه خطر حوادث حاد در این گروه بالاتر است، اما نکته امیدوارکننده اینجاست که این نوع نارسایی پاسخ‌دهی بسیار بهتری به درمان‌های دارویی دارد. در مقابل، نارسایی قلبی با کسر جهشی حفظ‌شده (HFpEF) که در آن قدرت پمپاژ عدد نرمالی را نشان می‌دهد اما دیواره قلب سفت شده است، درمان‌های دارویی محدودتری دارد. داده‌های منتشر شده در ژورنال قلب اروپا (European Heart Journal) نشان می‌دهد که برخلاف تصور عموم، نرخ مرگ‌ومیر طولانی‌مدت در هر دو گروه تقریباً مشابه و حدود ۵۳ درصد در بازه ۵ ساله است.

دلیل این تشابه آماری این است که بیماران گروه HFpEF (قلب سفت) معمولاً مسن‌تر هستند و بیماری‌های همراه بیشتری دارند، در حالی که بیماران HFrEF (قلب ضعیف) مستقیماً از ضعف عضله قلب رنج می‌برند. مطالعه‌ای که در سال ۲۰۲۵ در ریسرچ‌گیت (ResearchGate) نمایه شده، نشان می‌دهد که جنسیت نیز در این معادله نقش دارد؛ زنان معمولاً در شرایط مشابه قلبی، طول عمر کمی بیشتر از مردان دارند. این تفاوت ممکن است به دلایل هورمونی یا پاسخ‌دهی متفاوت بافت قلب زنان به استرس‌های اکسیداتیو باشد. بنابراین، داشتن عدد EF پایین اگرچه نگران‌کننده به نظر می‌رسد، اما به دلیل وجود داروهای قدرتمندی که اختصاصاً برای تقویت عضله قلب ضعیف طراحی شده‌اند، می‌تواند مسیری قابل کنترل‌تر نسبت به انواع دیگر نارسایی داشته باشد.

چگونه طول عمر بیماران قلبی را افزایش دهیم؟

 

شاید مهم‌ترین بخش برای هر بیمار، دانستن این موضوع باشد که چه کاری از دست او و تیم پزشکی برمی‌آید. خوشبختانه، علم پزشکی در دهه اخیر شاهد انقلابی در درمان نارسایی قلبی بوده است که از آن به عنوان «چهار ستون درمانی» یاد می‌شود. این درمان‌ها دیگر فقط برای کاهش علائم نیستند، بلکه هدفشان تغییر ساختار قلب و افزایش مستقیم طول عمر است.

معجزه درمان دارویی هدایت‌شده (GDMT)

 

بهینه‌سازی «درمان دارویی هدایت‌شده» (Guideline-Directed Medical Therapy) یا همان GDMT، استراتژی طلایی متخصصان قلب است. این پروتکل شامل چهار رکن اصلی دارویی است: بتابلاکرها (برای کاهش ضربان و استرس قلب)، ARNI (برای کاهش فشار روی دیواره قلب)، آنتاگونیست‌های گیرنده مینرالوکورتیکوئید یا MRA (برای جلوگیری از فیبروز و دفع نمک) و مهارکننده‌های SGLT2 (نسل جدید داروها). بر اساس گزارش انجمن قلب آمریکا در سال ۲۰۲۴، اجرای کامل این پروتکل می‌تواند سالانه از ۱.۲ میلیون مرگ در سراسر جهان پیشگیری کند.

اهمیت این داروها به قدری بالاست که مطالعات نشان می‌دهند بیمارانی که تحت این درمان ترکیبی نیستند، طی دو سال آینده ۲۹ تا ۳۷ درصد خطر مرگ‌ومیر بیشتری را تجربه خواهند کرد. به طور خاص، داروهای مهارکننده SGLT2 مانند امپاگلیفلوزین که ابتدا برای دیابت ساخته شده بودند، اکنون به عنوان داروهای نجات‌بخش قلب شناخته می‌شوند و به تنهایی می‌توانند سهم بزرگی (حدود ۲۸ درصد) در کاهش مرگ‌ومیر و بستری مجدد داشته باشند. مطالعه‌ای در ژورنال AJMC تأکید می‌کند که شروع سریع این داروها، حتی قبل از ترخیص بیمار از بیمارستان، حیاتی است. این داروها با تغییر متابولیسم قلب و بهبود کارایی کلیه‌ها، به قلب فرصت استراحت و بازسازی می‌دهند. بنابراین، پیگیری برای دریافت نسخه کامل این چهار دسته دارویی، مهم‌ترین اقدامی است که یک بیمار می‌تواند برای تضمین آینده خود انجام دهد.

چه عواملی خطر مرگ را افزایش می‌دهند؟

 

نارسایی قلبی به ندرت به تنهایی رخ می‌دهد و اغلب در بستری از سایر مشکلات سلامتی شکل می‌گیرد. درک تأثیر متقابل سایر اندام‌ها بر قلب، برای مدیریت صحیح بیماری ضروری است. بیماری‌های همراه یا Comorbidities می‌توانند مانند شتاب‌دهنده‌هایی عمل کنند که سرعت پیشرفت نارسایی قلبی را افزایش می‌دهند.

تأثیر دیابت و نارسایی کلیه بر بقا

 

دو مورد از مهم‌ترین همسفر‌های ناخوشایند نارسایی قلبی، دیابت کنترل‌نشده و بیماری مزمن کلیوی (CKD) هستند. ارتباط بین قلب و کلیه آنچنان تنگاتنگ است که پزشکان از اصطلاح «سندرم کاردیو-رنال» برای توصیف وابستگی آن‌ها استفاده می‌کنند. وقتی قلب ضعیف پمپاژ می‌کند، خون‌رسانی به کلیه کم میشود و کلیه آسیب‌دیده نمی‌تواند مایعات را دفع کند، که این مایعات دوباره به قلب فشار می‌آورند. مطالعه‌ای از NIH نشان می‌دهد که خطر مرگ در بیماران نارسایی قلبی که همزمان به دیابت مبتلا هستند، ۱.۶ برابر بیشتر از بیماران غیردیابتی است.

این وضعیت برای نارسایی کلیه حتی شدیدتر است و می‌تواند خطر مرگ را تا ۲ برابر افزایش دهد. علاوه بر این، بستری‌های مکرر بیمارستانی (Hospital Readmission) خود یک زنگ خطر جدی محسوب می‌شود. هر بار که بیمار به دلیل تشدید علائم در بیمارستان بستری می‌شود، نشان‌دهنده افت عملکردی قلب و کاهش ذخیره حیاتی بدن است. مدیریت سخت‌گیرانه قند خون و محافظت از کلیه‌ها، دیگر یک انتخاب جانبی نیست، بلکه بخش اصلی درمان نارسایی قلبی است. خوشبختانه، داروهای جدیدی که در بخش قبل به آن‌ها اشاره شد (مانند SGLT2i)، همزمان بر روی قلب، کلیه و قند خون اثر مثبت دارند و این زنجیره معیوب را در چندین نقطه قطع می‌کنند.

Shutterstock

 

دکترهای پیشنهادی رگارگ برای مشاوره درباره‌ی طول عمر بیماران نارسایی قلبی