مجله رگارگ
رگارگ / داروها / تاثیر آلپرازولام بر قلب

تاثیر آلپرازولام بر قلب

آلپرازولام (با نام تجاری زاناکس) به خودی خود برای بافت قلب سمی (Cardiotoxic) نیست، اما به عنوان یک سرکوب‌کننده قوی سیستم عصبی مرکزی، تاثیرات قابل توجهی بر همودینامیک بدن دارد که شامل کاهش خفیف فشار خون و ضربان قلب در دوزهای درمانی می‌شود. با این حال، خطر اصلی این دارو نه در مصرف عادی، بلکه در قطع ناگهانی آن، ترکیب با سایر داروها و واکنش‌های نادر پارادوکسیکال نهفته است که می‌تواند منجر به حوادث قلبی جدی شود

اثرات مستقیم فیزیولوژیک بر سیستم قلبی-عروقی

 

بسیاری از افراد تصور می‌کنند که آلپرازولام تنها بر مغز اثر می‌گذارد، اما واقعیت فیزیولوژیک این است که سیستم عصبی مرکزی و سیستم قلبی-عروقی به واسطه گیرنده‌های متعددی به یکدیگر متصل هستند. وقتی ما در مورد تاثیر این دارو صحبت می‌کنیم، باید ابتدا مکانیسم اثر آن را بر گیرنده‌های گابا (GABA) در نظر بگیریم. بر اساس اطلاعات مندرج در برچسب رسمی سازمان غذا و دارو (FDA) که در سال ۲۰۲۳ به‌روزرسانی شده است، آلپرازولام با اتصال به این گیرنده‌ها، فعالیت الکتریکی مغز را کاهش می‌دهد. این کاهش فعالیت عصبی، پیامی را به سیستم اعصاب خودمختار ارسال می‌کند که نتیجه آن در قلب، کاهش تون سمپاتیک است.

در عمل، این مکانیسم به معنای آن است که مصرف آلپرازولام معمولاً منجر به «هیپوتانسیون» یا کاهش فشار خون و همچنین «برادیکاردی» یا کندی ضربان قلب می‌شود. البته باید توجه داشت که در دوزهای درمانی رایج (بین ۰.۲۵ تا ۱ میلی‌گرم)، این کاهش اغلب خفیف است و نه تنها خطرناک نیست، بلکه می‌تواند مفید هم باشد. مطالعه‌ای که در پایگاه داده NCBI منتشر شده و اثر بنزودیازپین‌ها را بر همودینامیک بدن بررسی کرده است، نشان می‌دهد که این داروها با کاهش سطح اضطراب بیمار، «بار کاری قلب» (Cardiac Workload) را پایین می‌آورند. وقتی اضطراب کم می‌شود، ترشح هورمون‌های استرس مانند آدرنالین کاهش می‌یابد و قلب با فشار کمتری خون را پمپاژ می‌کند.

با این حال، این سکه روی دیگری هم دارد که به خصوص برای سالمندان اهمیت حیاتی پیدا می‌کند. مکانیسمی که باعث آرامش می‌شود، می‌تواند منجر به «فشار خون وضعیتی» (Orthostatic Hypotension) گردد. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که فرد از حالت خوابیده یا نشسته به طور ناگهانی برمی‌خیزد. در حالت عادی، سیستم عصبی سریعاً عروق پاها را منقبض می‌کند تا خون به مغز و قلب برسد، اما آلپرازولام این رفلکس حیاتی را کند می‌کند. نتیجه این تاخیر، افت ناگهانی فشار خون است که می‌تواند باعث سرگیجه، زمین خوردن و حتی آسیب‌های ثانویه قلبی شود. بنابراین، اگرچه دارو مستقیماً به عضله قلب آسیب نمی‌زند، اما تغییرات همودینامیک ناشی از آن، به ویژه در افرادی که سیستم تنظیم فشار خون ضعیف‌تری دارند، نیازمند پایش دقیق است.

تپش قلب بعد از مصرف آلپرازولام و واکنش‌های متناقض

 

یکی از سوالات بسیار شایع و نگران‌کننده بیماران این است که «چرا دارویی که باید مرا آرام کند، باعث شد قلبم تندتر بزند؟». این یک تجربه واقعی و علمی است که در پزشکی به آن «واکنش پارادوکسیکال» می‌گویند. اگرچه هدف دارو کاهش فعالیت سیستم عصبی است، اما داده‌های بالینی جمع‌آوری شده توسط وب‌سایت تخصصی Medscape در بخش عوارض جانبی، نشان می‌دهد که بین ۱ تا ۱۰ درصد از مصرف‌کنندگان ممکن است دچار تپش قلب (Palpitations) و تاکی‌کاردی (افزایش ضربان) شوند.

این آمار اگرچه در نگاه اول کم به نظر می‌رسد، اما در جمعیت میلیونی مصرف‌کنندگان، عدد قابل توجهی است. علت این پدیده پیچیده است؛ در برخی افراد، سرکوب ناگهانی قشر مغز (که وظیفه کنترل رفتارهای هیجانی را دارد) باعث می‌شود لایه‌های زیرین مغز که مسئول هیجانات هستند، به صورت مهارنشدنی فعال شوند. این طغیان ناگهانی هیجانی، سیگنال‌های الکتریکی اشتباهی به گره سینوسی قلب می‌فرستد و باعث آریتمی یا بی‌نظمی در ضربان می‌شود. این حالت دقیقاً برخلاف انتظار بیمار و پزشک است و اغلب باعث وحشت بیشتر بیمار می‌شود که خود، سیکل معیوبی از اضطراب و تپش قلب را ایجاد می‌کند.

علاوه بر این، پایگاه داده WebMD به یک عارضه جانبی دیگر اشاره می‌کند که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد اما برای بیماران قلبی اهمیت دارد: «ادم» یا احتباس مایعات. در برخی موارد نادر، آلپرازولام می‌تواند باعث تجمع مایع در بافت‌ها شود. برای یک فرد سالم، شاید تورم مچ پا تنها یک مشکل زیبایی باشد، اما برای کسی که عضله قلب ضعیفی دارد، هر قطره مایع اضافی به معنای افزایش حجم خونی است که قلب ناتوان باید پمپاژ کند. این افزایش حجم می‌تواند فشار مضاعفی بر دیواره‌های قلب وارد کرده و حتی زمینه‌ساز نارسایی قلبی خفیف شود. بنابراین، تپش قلب یا تورم اندام‌ها پس از مصرف زاناکس، نشانه‌هایی هستند که نباید به حساب اضطراب گذاشته شوند، بلکه باید به عنوان یک واکنش دارویی جدی بررسی گردند.

خطر قطع ناگهانی دارو: سندروم محرومیت و طوفان قلبی

 

شاید خطرناک‌ترین جنبه مصرف آلپرازولام برای قلب، زمانی است که بیمار تصمیم می‌گیرد مصرف آن را به صورت ناگهانی (Cold Turkey) قطع کند. بدن انسان سیستم بسیار هوشمندی است و وقتی برای مدتی یک ماده سرکوب‌کننده خارجی دریافت می‌کند، برای حفظ تعادل، گیرنده‌های تحریک‌کننده خود را افزایش می‌دهد. وقتی دارو ناگهانی قطع می‌شود، این گیرنده‌های تحریک‌کننده که حالا بدون مهار هستند، فعالیتی انفجاری از خود نشان می‌دهند.

ژورنال معتبر Addiction Medicine در مطالعه‌ای که در سال ۲۰۲۲ منتشر کرد، از اصطلاح «طوفان سمپاتیک» (Sympathetic Storm) برای توصیف این وضعیت استفاده می‌کند. در این حالت، سیستم عصبی سمپاتیک که مسئول واکنش «جنگ و گریز» است، به شدت فعال می‌شود. نتایج بالینی این طوفان برای قلب بسیار سنگین است: «تاکی‌کاردی بازگشتی» شدید و افزایش ناگهانی فشار خون. تاکی‌کاردی بازگشتی به این معناست که ضربان قلب نه تنها به حالت عادی برنمی‌گردد، بلکه بسیار بالاتر از حد نرمال می‌رود.

این نوسانات شدید همودینامیک برای یک قلب سالم شاید قابل تحمل باشد، اما برای بیمارانی که سابقه بیماری عروق کرونر (CAD) دارند، می‌تواند فاجعه‌بار باشد. وقتی ضربان قلب بالا می‌رود، نیاز عضله قلب به اکسیژن افزایش می‌یابد؛ همزمان، افزایش فشار خون باعث می‌شود قلب مجبور باشد با نیروی بیشتری کار کند. اگر رگ‌های کرونر گرفته باشند، نمی‌توانند این اکسیژن اضافی را تامین کنند و نتیجه آن ایسکمی قلبی (سکته خفیف) یا دردهای شدید آنژینی است. این علائم فیزیکی ترک، طبق نمودارهای زمان‌بندی ترک دارو، می‌تواند تا دو هفته ادامه داشته باشد. بنابراین، تپش قلب شدیدی که پس از قطع دارو حس می‌شود، صرفاً یک حس روانی نیست، بلکه یک تغییر فیزیولوژیک خطرناک است که نیاز به مدیریت پزشکی و کاهش تدریجی دوز (Tapering) دارد.

تداخلات دارویی خطرناک با داروهای قلب و عروق

 

بیماران قلبی معمولاً لیستی از داروها را مصرف می‌کنند و اضافه شدن آلپرازولام به این رژیم دارویی، نیازمند دقت فوق‌العاده‌ای است. تداخلات دارویی در اینجا صرفاً به معنای کاهش اثر یک دارو نیست، بلکه می‌تواند به معنای سمی شدن خون باشد. یکی از مهم‌ترین تداخلات که در سامانه بررسی تداخلات Drugs.com نیز برجسته شده است، مربوط به داروی «دیگوکسین» (Digoxin) است. دیگوکسین دارویی است که برای نارسایی قلبی و کنترل ریتم قلب استفاده می‌شود و “پنجره درمانی” بسیار باریکی دارد؛ یعنی فاصله بین دوز درمانی و دوز سمی آن بسیار کم است.

آلپرازولام می‌تواند دفع کلیوی دیگوکسین را کاهش دهد. نتیجه این است که دیگوکسین در خون تجمع پیدا می‌کند و سطح سرمی آن بالا می‌رود. این افزایش ناخواسته می‌تواند منجر به «مسمومیت دیجیتالیس» شود که علائم آن شامل تهوع، اختلال دید و از همه مهم‌تر، آریتمی‌های کشنده قلبی است. این یک تداخل فارماکوکینتیک است که در آن بدن در دفع دارو ناتوان می‌شود.

گروه دیگری از داروها که تداخل خطرناکی دارند، «بلاک‌کننده‌های کانال کلسیم» مانند دیلتیازم هستند. این داروها خودشان متابولیسم کبدی دارند و می‌توانند آنزیم‌هایی را که مسئول تجزیه آلپرازولام هستند، مهار کنند. نتیجه این است که غلظت آلپرازولام در خون بالا می‌رود و فرد دچار خواب‌آلودگی شدید و برادیکاردی (کندی ضربان قلب) می‌شود.

از سوی دیگر، تداخل با داروهای ضد فشار خون و بتابلاکرها (مثل پروپرانولول) از نوع «هم‌افزایی» (Additive Effect) است. هر دو دارو تلاش می‌کنند فشار خون و ضربان قلب را پایین بیاورند. وقتی با هم مصرف شوند، این اثر جمع می‌شود و ممکن است فشار خون بیمار چنان افت کند که منجر به «سنکوپ» (غش کردن) شود. سنکوپ در بیماران قلبی خطرناک است زیرا افت ناگهانی جریان خون مغز و قلب می‌تواند آسیب‌زا باشد. بنابراین، تنظیم دوز در این موارد یک هنر پزشکی است و نباید سر خود انجام شود.

هشدار جعبه سیاه: ترکیب ممنوعه با اپیوئیدها

 

در دنیای داروسازی، «هشدار جعبه سیاه» (Black Box Warning) جدی‌ترین هشداری است که سازمان غذا و دارو (FDA) صادر می‌کند. در سال ۲۰۱۶، این سازمان یک هشدار صریح و تکان‌دهنده صادر کرد: ترکیب بنزودیازپین‌ها (مانند آلپرازولام) با داروها یا مسکن‌های اپیوئیدی (مانند متادون، ترامادول، مورفین) می‌تواند کشنده باشد.

مکانیسم این مرگبار بودن در ساقه مغز نهفته است. ساقه مغز مرکز فرماندهی حیاتی‌ترین اعمال غیرارادی بدن یعنی تنفس و ضربان قلب است. هم آلپرازولام و هم اپیوئیدها، هر دو این مرکز را سرکوب می‌کنند. وقتی این دو با هم مصرف می‌شوند، اثرشان جمع نمی‌شود، بلکه در یک حالت «سینرژیک» یا هم‌افزایی تصاعدی، یکدیگر را تقویت می‌کنند. این سرکوب شدید منجر به «دپرسیون تنفسی» می‌شود؛ یعنی فرد فراموش می‌کند نفس بکشد.

به دنبال قطع تنفس، سطح اکسیژن خون سقوط می‌کند و قلب که حساس‌ترین عضو به کمبود اکسیژن است، دچار ایست قلبی (Cardiac Arrest) می‌شود. این فرآیند می‌تواند در خواب اتفاق بیفتد و بسیار سریع و بی‌صدا باشد. متاسفانه بسیاری از موارد مرگ ناشی از بیش‌مصرفی (Overdose)، نه به خاطر مصرف زیاد یک دارو، بلکه به خاطر همین ترکیب دارویی رخ داده است. بنابراین، این یک توصیه احتیاطی نیست، بلکه یک ممنوعیت مطلق پزشکی است مگر در شرایط بسیار خاص و تحت نظارت دقیق بیمارستانی.

کاربرد در بیماری‌های قلبی: موازنه سود و زیان

 

با وجود تمام خطراتی که ذکر شد، آلپرازولام همچنان در نسخه‌های متخصصان قلب دیده می‌شود. دلیل این امر چیست؟ پاسخ در ارتباط تنگاتنگ «استرس» و «قلب» نهفته است. ژورنال فشار خون (Journal of Hypertension) به پدیده‌ای به نام «فشار خون روپوش سفید» اشاره می‌کند؛ وضعیتی که در آن اضطراب بیمار از محیط پزشکی باعث بالا رفتن فشار خون می‌شود. در این موارد خاص، دوز پایین آلپرازولام می‌تواند با حذف عامل اضطراب، فشار خون واقعی را نمایان کند و از تجویز داروهای فشار خون غیرضروری جلوگیری نماید.

همچنین در بیمارانی که مبتلا به «آنژین صدری» (درد قفسه سینه ناشی از گرفتگی رگ) هستند، استرس یک محرک قوی برای شروع درد است. استرس باعث تپش قلب می‌شود و قلب بیمار نمی‌تواند خون کافی دریافت کند. در اینجا، آلپرازولام با قطع چرخه استرس، به طور غیرمستقیم از ایسکمی قلبی جلوگیری می‌کند. در واقع، در این سناریو، دارو نقش محافظتی ایفا می‌کند.

اما این کاربرد شروط سفت و سختی دارد. استفاده از این دارو برای بیماران مبتلا به نارسایی قلبی شدید (CHF) با احتیاط بسیار زیاد همراه است. در این بیماران، سیستم تنفسی و قلبی همین حالا هم تحت فشار است و هرگونه تضعیف بیشتر توسط یک داروی آرام‌بخش می‌تواند تعادل شکننده حیات آن‌ها را بر هم بزند. بنابراین، تصمیم به استفاده از آلپرازولام در بیماران قلبی، یک موازنه دقیق بین «کاهش اضطراب آسیب‌زا» و «حفظ هوشیاری سیستم قلبی-تنفسی» است که تنها توسط پزشک متخصص قابل تشخیص است.

دکترهای پیشنهادی رگارگ برای مشاوره درباره‌ی تاثیر آلپرازولام بر قلب