مجله رگارگ
رگارگ / داروها / برای تپش قلب چه قرصی بخوریم

برای تپش قلب چه قرصی بخوریم

 

پروپرانولول (با دوز معمول ۱۰ تا ۴۰ میلی‌گرم) رایج‌ترین داروی تجویزی برای کنترل تپش قلب است، اما مصرف آن برای افراد مبتلا به آسم ممنوع است و جایگزین‌های تخصصی مانند متورال یا وراپامیل باید توسط پزشک تعیین شوند.

هشدار فوری: چه زمانی قرص نخوریم؟

 

پیش از آنکه به سراغ جعبه داروها بروید یا نام قرص خاصی را جستجو کنید، باید بدانید که در برخی شرایط، مصرف خودسرانه داروهای ضد تپش قلب نه تنها کمکی نمی‌کند، بلکه می‌تواند آغازگر یک فاجعه فیزیولوژیک باشد. بر اساس داده‌های منتشر شده توسط انجمن قلب آمریکا (AHA)، مصرف اشتباه و بدون نظارت داروهای ضدآریتمی پتانسیل بالایی برای ایجاد «ایست قلبی» یا وضعیت خطرناک برادیکاردی شدید دارد. این یک هشدار ساده نیست؛ بلکه یک واقعیت بیولوژیک است که نادیده گرفتن آن مسیر درمان را به اتاق احیا می‌کشاند. زمانی که سیستم الکتریکی قلب دچار اختلال شده است، وارد کردن یک عامل شیمیایی سرکوب‌کننده بدون آگاهی از نوع دقیق آریتمی، می‌تواند ضربان‌ساز طبیعی قلب را به طور کامل از کار بیندازد.

تشخیص مرز بین یک تپش قلب ساده ناشی از اضطراب و یک حمله قلبی قریب‌الوقوع، نیازمند دقت به نشانه‌های همراه است. اورژانس کشور همواره تاکید می‌کند که اگر تپش قلب شما به صورت ایزوله نیست و با علائم دیگری همراه شده، زمان برای خوردن قرص گذشته است و باید فوراً اقدام پزشکی صورت گیرد. وجود درد در ناحیه قفسه سینه، احساس سنگینی یا فشار، تنگی نفس ناگهانی و یا احساس سبکی سر که منجر به غش کردن شود، دیگر در دسته مشکلات سرپایی قرار نمی‌گیرند. در این شرایط، تنها اقدام صحیح تماس فوری با شماره ۱۱۵ است. اتلاف وقت برای پیدا کردن قرص یا درمان خانگی در این لحظات طلایی، ریسک آسیب‌های غیرقابل بازگشت به بافت قلب را افزایش می‌دهد.

موضوع دیگری که در مدیریت دارویی تپش قلب اهمیت حیاتی دارد، توجه به بیماری‌های زمینه‌ای پنهان است که شاید در نگاه اول بی‌ارتباط به نظر برسند. یک اصل ثابت در فارماکولوژی قلب وجود دارد که نادیده گرفتن آن می‌تواند مرگبار باشد: افرادی که سابقه آسم یا نارسایی قلبی دارند، تحت هیچ شرایطی نباید بدون تجویز مستقیم متخصص قلب و عروق از دسته داروهای بتا-بلاکر استفاده کنند. مکانیسم اثر این داروها به گونه‌ای است که همزمان با آرام کردن قلب، می‌توانند باعث تنگی مجاری تنفسی در بیماران آسمی شوند. تصور کنید فردی برای آرام کردن تپش قلب خود قرصی مصرف می‌کند و دقایقی بعد دچار حمله شدید آسم می‌شود؛ این تداخل دارویی یکی از خطرناک‌ترین سناریوهای پزشکی است که لزوم پرهیز از خوددرمانی را بیش از پیش نمایان می‌کند.

علائم خطرناک همراه با تپش قلب

 

درک عمیق علائم خطرناک، مرز بین هوشیاری و غفلت است. وقتی از تپش قلب صحبت می‌کنیم، معمولاً به یک احساس ناخوشایند کوبش در قفسه سینه اشاره داریم، اما زبان بدن در هنگام خطر بسیار پیچیده‌تر است. درد قفسه سینه که در ادبیات پزشکی به عنوان آنژین شناخته می‌شود، نشانه‌ای از نرسیدن اکسیژن کافی به عضله قلب است. اگر این درد با تپش همراه شود، یعنی قلب در حال دویدن است اما سوخت کافی دریافت نمی‌کند. در این حالت، مصرف قرصی که صرفاً ضربان را پایین بیاورد بدون اینکه مشکل خون‌رسانی را حل کند، مانند پاک کردن صورت مسئله است. موجودیت‌های پنهانی در این سناریو وجود دارند که شاید بیمار از آن‌ها آگاه نباشد، اما پزشک در اورژانس به دنبال آن‌هاست؛ مواردی مانند آمبولی ریه یا مشکلات دریچه‌ای که با یک قرص ساده قابل درمان نیستند.

اقدام ضروری در مواجهه با این علائم ترکیبی، پرهیز از هرگونه خوراکی یا داروی خوراکی است، زیرا در صورت نیاز به بیهوشی یا اقدامات تهاجمی در بیمارستان، معده پر می‌تواند ریسک آسپیراسیون را بالا ببرد. شماره ۱۱۵ تنها عددی است که باید در ذهن داشته باشید. اپراتورهای اورژانس آموزش دیده‌اند تا با پرسیدن چند سوال کلیدی، شدت خطر را ارزیابی کنند. آن‌ها می‌توانند به شما بگویند که آیا نشستن و استراحت کردن کافی است یا نیاز به اعزام آمبولانس وجود دارد. این سطح از تریاژ تلفنی، دقیق‌ترین راهنمایی است که می‌توانید در لحظات بحرانی دریافت کنید، بسیار دقیق‌تر و ایمن‌تر از توصیه‌های عمومی که در اینترنت یا از اطرافیان می‌شنوید.

ایست قلبی به عنوان یک پیامد احتمالی مصرف خودسرانه، موضوعی است که باید با جدیت تمام به آن نگریست. داروهای قلبی پنجره درمانی باریکی دارند؛ یعنی فاصله بین دوز درمانی و دوز سمی آن‌ها بسیار کم است. یک دوز اشتباه می‌تواند ریتم الکتریکی قلب را به هم بریزد و منجر به آریتمی‌های کشنده‌ای مانند فیبریلاسیون بطنی شود. بنابراین، وقتی صحبت از داروهای ضد تپش می‌شود، ما با نقل و نبات سروکار نداریم، بلکه با مواد شیمیایی قدرتمندی مواجهیم که مستقیماً بر پمپ حیاتی بدن اثر می‌گذارند. رعایت این هشدارهای ایمنی، نخستین و مهم‌ترین گام در مسیر سلامت قلب است و مقدم بر هرگونه انتخاب دارویی قرار می‌گیرد.

قرص پروپرانولول (ایندرال) برای تپش قلب

 

در میان داروهای شیمیایی که برای کنترل تپش قلب تجویز می‌شوند، پروپرانولول با نام تجاری معروف ایندرال، شناخته‌شناسی‌ترین و پرکاربردترین گزینه است. طبق اطلاعات معتبر پایگاه WebMD در سال ۲۰۲۴، این دارو به عنوان خط اول درمان برای تپش قلب‌های ناشی از اضطراب و استرس شناخته می‌شود. پزشکان معمولاً برای کنترل علائم فیزیکی اضطراب که خود را به صورت تپش قلب نشان می‌دهد، دوزی بین ۱۰ تا ۴۰ میلی‌گرم از این دارو را تجویز می‌کنند. البته این مقدار بر اساس شرایط بیمار، سن و وزن متغیر است. نکته بسیار مهم در مورد پروپرانولول، نیم‌عمر آن است که بین ۳ تا ۶ ساعت تخمین زده می‌شود. این یعنی دارو پس از مصرف، برای مدت زمان نسبتاً کوتاهی در بدن فعال است و اثرات آن دائمی نیست، که این ویژگی آن را برای کنترل حملات مقطعی تپش قلب مناسب می‌سازد.

مکانیسم اثر پروپرانولول بسیار جالب و دقیق است. این دارو در دسته بتا-بلاکرها قرار می‌گیرد و وظیفه اصلی آن مسدود کردن اثر آدرنالین بر گیرنده‌های بتا است. وقتی شما دچار استرس می‌شوید، بدن هورمون آدرنالین ترشح می‌کند تا شما را برای شرایط «جنگ یا گریز» آماده کند. این هورمون به گیرنده‌های خاصی روی قلب متصل شده و دستور افزایش ضربان را صادر می‌کند. پروپرانولول مانند یک محافظ عمل می‌کند و روی این گیرنده‌ها می‌نشیند، در نتیجه آدرنالین جایی برای اتصال پیدا نمی‌کند و فرمان افزایش ضربان قلب صادر نمی‌شود. این فرآیند باعث می‌شود که حتی در شرایط استرس‌زا، قلب با ریتمی آرام‌تر و کنترل‌شده‌تر به کار خود ادامه دهد.

اما این دارو یک موجودیت قوی با اثرات گسترده است و نمی‌توان آن را برای همه یکسان تجویز کرد. یکی از محدودیت‌های اصلی پروپرانولول، غیرانتخابی بودن آن است؛ به این معنی که علاوه بر گیرنده‌های قلب، گیرنده‌های موجود در راه‌های هوایی ریه را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. همین ویژگی است که باعث می‌شود برای بیماران تنفسی خطرناک باشد. اینجاست که اهمیت تشخیص پزشک مشخص می‌شود. پزشک با بررسی سابقه پزشکی شما تصمیم می‌گیرد که آیا این داروی قدیمی و موثر، برای فیزیولوژی بدن شما مناسب است یا خیر. مصرف ایندرال ۱۰ میلی‌گرمی که در کیف بسیاری از افراد پیدا می‌شود، برای کسی که زمینه فشار خون پایین یا ضربان قلب کند دارد، می‌تواند باعث سرگیجه شدید و ضعف مفرط شود.

متوپرولول (متورال) و اثر آن

 

در مقابل پروپرانولول، داروی دیگری به نام متوپرولول قرار دارد که بسیاری آن را با نام تجاری متورال ۵۰ می‌شناسند. تفاوت بنیادین متوپرولول با پروپرانولول در «انتخابی بودن» آن است. طبق گزارش‌های کلینیک مایو (Mayo Clinic)، متوپرولول یک بلوک‌کننده انتخابی گیرنده بتا-۱ است. به زبان ساده، این دارو هوشمندتر عمل می‌کند و تمرکز اصلی خود را بر گیرنده‌های موجود در بافت قلب می‌گذارد و کاری به گیرنده‌های ریه ندارد. این ویژگی باعث می‌شود که متوپرولول گزینه‌ای بسیار امن‌تر و مناسب‌تر برای بیمارانی باشد که همزمان از تپش قلب و بیماری‌های تنفسی مانند آسم رنج می‌برند، هرچند حتی در این موارد هم مصرف باید با احتیاط و نظارت پزشک صورت گیرد.

نام تجاری متورال ۵۰ یکی از پرتکرارترین نام‌ها در نسخه‌های بیماران قلبی است. این دارو علاوه بر کنترل تپش قلب، در مدیریت فشار خون و پیشگیری از حملات قلبی مجدد نیز کاربرد دارد. موجودیت‌های پیچیده‌ای در انتخاب بین این دو دارو نقش دارند. پزشک متخصص تنها به شکایت بیمار از تپش قلب گوش نمی‌دهد، بلکه به دنبال موجودیت‌های پنهانی مانند پروفایل چربی، وضعیت قند خون و عملکرد ریوی بیمار است تا بهترین گزینه را از بین خانواده بتا-بلاکرها انتخاب کند. متوپرولول معمولاً اثر طولانی‌تری نسبت به پروپرانولول دارد و در فرم‌های آهسته‌رهش نیز تولید می‌شود که باعث می‌شود بیمار نیاز به مصرف مکرر دارو در طول روز نداشته باشد.

درک رابطه معنایی بین این داروها به بیمار کمک می‌کند تا اهمیت تبعیت از نسخه پزشک را دریابد. وقتی می‌گوییم متوپرولول نوعی بتا-بلاکر است، یعنی در یک خانواده دارویی با پروپرانولول قرار دارد (رابطه Hyponym)، اما ویژگی‌های منحصر به فردش آن را برای گروه خاصی از بیماران متمایز می‌کند. آدرنالین به عنوان یک موجودیت پنهان در تمام این معادلات حضور دارد. هدف نهایی هر دو دارو، مدیریت نحوه پاسخ‌دهی بدن به این هورمون است. برای بیماری که زندگی پر استرسی دارد، دانستن اینکه داروی مصرفی‌اش دقیقاً چگونه با مسدود کردن فیزیکی مسیرهای شیمیایی استرس، آرامش را به سیستم گردش خون باز می‌گرداند، می‌تواند اطمینان‌بخش باشد و تعهد به درمان را افزایش دهد.

قرص وراپامیل و دیلتیازم

 

زمانی که بتا-بلاکرها به هر دلیلی قابل تجویز نباشند یا پاسخ درمانی مناسبی ایجاد نکنند، پزشکان به سراغ دسته قدرتمند دیگری از داروها می‌روند: مسدودکننده‌های کانال کلسیم. در این گروه، وراپامیل (Verapamil) یکی از بازیگران اصلی است. طبق اطلاعات دارویی Drugs.com، وراپامیل به طور خاص برای درمان نوعی آریتمی به نام تاکی‌کاردی فوق بطنی (SVT) کاربرد دارد. دوزاژ این دارو معمولاً در بازه ۴۰ تا ۱۲۰ میلی‌گرم متغیر است و مکانیسم اثر آن کاملاً متفاوت از بتا-بلاکرهاست. وراپامیل به جای مسدود کردن گیرنده‌های آدرنالین، مستقیماً بر کانال‌های کلسیم در سلول‌های ماهیچه قلب و عروق اثر می‌گذارد. کلسیم عنصری است که برای انقباض عضلانی ضروری است؛ با محدود کردن ورود کلسیم به سلول‌ها، وراپامیل باعث شل شدن عضلات قلب و گشاد شدن عروق می‌شود که نتیجه آن کاهش ضربان و کاهش فشار خون است.

این دارو یک موجودیت قوی و تخصصی محسوب می‌شود و معمولاً برای تپش‌ قلب‌های ساده و گذرا تجویز نمی‌گردد. وراپامیل ابزاری دقیق در دست متخصص قلب برای کنترل ریتم‌های غیرطبیعی پایدار است. به دلیل قدرت بالای این دارو در شل کردن عروق، یکی از عوارض جانبی شایع آن یبوست است که ناشی از کاهش حرکات عضلات روده می‌باشد. این نکته نشان می‌دهد که چگونه یک مداخله دارویی در سیستم قلبی عروقی می‌تواند بر سیستم گوارش نیز اثر بگذارد. همچنین کسانی که دچار نارسایی شدید قلبی هستند، ممکن است کاندیدای مناسبی برای دریافت وراپامیل نباشند، زیرا کاهش قدرت انقباضی قلب در این بیماران می‌تواند وضعیت را وخیم‌تر کند.

دیگر عضو برجسته این خانواده، دیلتیازم (Diltiazem) است. بر اساس منابع MedlinePlus، دیلتیازم به طور گسترده برای کنترل ضربان قلب در بیمارانی که دچار فیبریلاسیون دهلیزی (AFib) هستند، استفاده می‌شود. فیبریلاسیون دهلیزی نوعی آریتمی شایع است که در آن دهلیزهای قلب به جای انقباض منظم، دچار لرزش می‌شوند و ضربان نامنظم و تندی را ایجاد می‌کنند. دیلتیازم با کند کردن هدایت الکتریکی در گره دهلیزی-بطنی، اجازه نمی‌دهد که تمام پالس‌های تند دهلیز به بطن‌ها منتقل شوند و بدین ترتیب ضربان نهایی قلب را در محدوده نرمال حفظ می‌کند. عوارض جانبی مانند سرگیجه، سردرد و ورم پا (ادم اندام تحتانی) در مصرف‌کنندگان دیلتیازم گزارش شده است که ناشی از اثر گشادکنندگی عروق این دارو است.

چه کسانی نباید بتا-بلاکر بخورند؟

 

پرسش مهمی که مسیر درمان را به سمت مسدودکننده‌های کانال کلسیم تغییر می‌دهد این است: چه کسانی نباید بتا-بلاکر بخورند؟ همانطور که در بخش‌های قبل اشاره شد، بیماران آسمی در صدر این لیست قرار دارند. اما این تنها گروه نیست. افرادی که دچار انواع خاصی از اختلالات هدایتی قلب هستند یا کسانی که از افسردگی شدید رنج می‌برند (زیرا بتا-بلاکرها می‌توانند علائم افسردگی را تشدید کنند) نیز ممکن است کاندیدای مناسبی برای بتا-بلاکرها نباشند. در این شرایط، وراپامیل و دیلتیازم به عنوان جایگزین‌های استراتژیک وارد میدان می‌شوند. این داروها بدون اینکه بر راه‌های هوایی اثر منفی بگذارند، کنترل دقیق و موثری بر ریتم قلب اعمال می‌کنند.

درک رابطه “بخشی از” (Meronym) در اینجا کمک‌کننده است. وراپامیل و دیلتیازم بخشی از زرادخانه درمانی پزشکان برای مبارزه با آریتمی هستند. آن‌ها ابزارهایی هستند که برای شرایط خاص طراحی شده‌اند. برای مثال، یک بیمار مسن که همزمان دچار فشار خون بالا و فیبریلاسیون دهلیزی است، می‌تواند بیشترین سود را از دیلتیازم ببرد، زیرا این دارو هم ضربان را کنترل می‌کند و هم فشار خون را پایین می‌آورد. این انتخاب هوشمندانه دارو، هنر پزشکی است که بر پایه شناخت دقیق ویژگی‌های دارو (Attributes) و تطبیق آن با نیازهای بیمار شکل می‌گیرد.

مفهوم موجودیت‌های پیچیده در اینجا خود را نشان می‌دهد. ما با یک “قرص” ساده طرف نیستیم، بلکه با یک “مدخل درمانی” روبرو هستیم که بر تمام سیستم همودینامیک بدن اثر می‌گذارد. ورم پا که به عنوان یک عارضه جانبی ذکر شد، یک موجودیت پنهان است که می‌تواند کیفیت زندگی بیمار را تحت تاثیر قرار دهد. پزشکان با آگاهی از این عوارض، دوز دارو را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که تعادلی بین کنترل بیماری و عوارض جانبی ایجاد شود. بنابراین، اگر پزشک برای شما به جای پروپرانولول، وراپامیل تجویز کرده است، قطعاً دلیل موجهی در فیزیولوژی بدن شما یا سابقه پزشکیتان وجود داشته که این تغییر مسیر درمانی را ایجاب کرده است.

قرص‌های آرام‌بخش برای تپش قلب عصبی

 

گاهی ریشه تپش قلب در خود قلب نیست، بلکه در آشوب ذهن و سیستم عصبی نهفته است. در چنین مواردی، پزشکان رویکرد متفاوتی اتخاذ می‌کنند و به سراغ داروهای آرام‌بخش و ضد اضطراب می‌روند. آلپرازولام که بسیاری آن را با نام تجاری زاناکس (Xanax) می‌شناسند، یکی از شناخته‌شده‌ترین داروها در این دسته است. طبق گزارش موسسه ملی سلامت (NIH)، آلپرازولام یک بنزودیازپین کوتاه اثر است که اثربخشی بالایی در کنترل تپش قلب ناشی از حملات پانیک (وحشت‌زدگی) دارد. در جریان یک حمله پانیک، سیستم عصبی سمپاتیک طوفانی از سیگنال‌ها را به قلب می‌فرستد و ضربان را به شدت بالا می‌برد. آلپرازولام با سرکوب سریع فعالیت سیستم عصبی مرکزی، این طوفان را آرام می‌کند و در نتیجه، قلب نیز به ریتم طبیعی خود باز می‌گردد.

اما این اثربخشی سریع بی‌هزینه نیست. ریسک وابستگی به آلپرازولام بسیار بالا است و بدن به سرعت نسبت به دوز مصرفی تحمل پیدا می‌کند. به همین دلیل، این دارو هرگز نباید به عنوان یک راه حل دائمی برای تپش قلب در نظر گرفته شود. مصرف طولانی مدت آن می‌تواند منجر به اعتیاد دارویی شود که ترک آن دشوار و نیازمند مداخله پزشکی است. موجودیت قوی در اینجا “آلپرازولام” است که باید با احترام و احتیاط با آن برخورد کرد. این دارو مستقیماً روی بافت قلب اثر نمی‌گذارد، بلکه با قطع کردن منشاء تحریک (که همان اضطراب مغزی است)، معلول (تپش قلب) را درمان می‌کند. این تمایز مهمی است که بیماران باید درک کنند: اگر قلب شما سالم است و فقط به خاطر استرس می‌تپد، درمان شما در آرامش ذهن است نه در سرکوب قلب.

آلپرازولام و کلردیازپوکساید

 

در کنار آلپرازولام، داروی دیگری به نام کلردیازپوکساید نیز اغلب برای کنترل اضطراب‌های خفیف تا متوسط که منجر به تپش قلب می‌شوند، تجویز می‌گردد. این دارو معمولاً در دوزهای ۵ یا ۱۰ میلی‌گرم در دسترس است. تفاوت کلردیازپوکساید با آلپرازولام در شدت اثر و مدت زمان آن است. کلردیازپوکساید معمولاً اثر ملایم‌تری دارد و برای کسانی که دچار اضطراب فراگیر هستند و در طول روز مدام احساس دلشوره و تپش قلب دارند، گزینه مناسبی است. این داروها با تقویت اثر یک انتقال‌دهنده عصبی به نام گابا (GABA) در مغز عمل می‌کنند. گابا مسئول ایجاد حس آرامش و کاهش تحریک‌پذیری سلول‌های عصبی است.

نکته کلیدی در مورد این گروه دارویی، درک رابطه علت و معلولی است. تپش قلب در این بیماران یک “موجودیت ناپیوسته” است که توسط شرایط روحی شکسته و وصل می‌شود. استرس امتحان، خبر بد، یا فشار کاری می‌تواند تپش را آغاز کند و با رفع عامل استرس، تپش نیز فروکش می‌کند. داروهایی مثل کلردیازپوکساید به عنوان یک موجودیت پشتیبان وارد عمل می‌شوند تا آستانه تحریک‌پذیری فرد را بالا ببرند. یعنی فرد با مصرف دارو، در مواجهه با همان میزان استرس قبلی، واکنش جسمانی کمتری نشان می‌دهد و قلبش کمتر دچار نوسان می‌شود.

با این حال، ویژگی‌های ذهنی و روانی بیمار در تجویز این داروها نقش پررنگی دارد. خواب‌آلودگی، کاهش تمرکز و سستی از عوارض جانبی شایع این داروهاست. بنابراین، مصرف آن‌ها برای کسانی که مشاغل حساس دارند (مانند رانندگان یا کار با ماشین‌آلات سنگین) باید با دقت زمان‌بندی شود. هدف نهایی از تجویز این داروها، شکستن چرخه معیوب “اضطراب-تپش قلب-اضطراب بیشتر” است. وقتی بیمار متوجه می‌شود که با کاهش اضطراب، قلبش آرام می‌گیرد، اعتماد به نفسش برای مدیریت شرایط بدون دارو نیز افزایش می‌یابد.

کمبود کدام ویتامین باعث تپش قلب می‌شود؟

 

گاهی اوقات پاسخ سوال “چه قرصی بخوریم” در داروخانه‌های شیمیایی نیست، بلکه در قفسه مکمل‌های غذایی نهفته است. بدن انسان یک ماشین الکتروشیمیایی است و قلب برای تولید الکتریسیته لازم جهت انقباض، به یون‌های معدنی خاصی نیاز دارد. منیزیم یکی از حیاتی‌ترین این عناصر است. بر اساس مقالات منتشر شده در Healthline، کمبود منیزیم (Magnesium) یک عامل بسیار شایع و البته قابل پیشگیری برای بروز انواع آریتمی‌هاست. منیزیم نقش تثبیت‌کننده غشای سلولی را بازی می‌کند و مانع از تحریک‌پذیری بیش از حد سلول‌های قلب می‌شود. دوز توصیه شده روزانه برای بزرگسالان معمولاً بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلی‌گرم است. اما نکته مهم‌تر از دوز، فرم شیمیایی منیزیم است. انواع سیترات یا گلیسینات منیزیم جذب گوارشی بسیار بهتری نسبت به اکسید منیزیم دارند و کمتر باعث عوارض گوارشی می‌شوند.

یک آزمایش خون ساده می‌تواند سطح منیزیم بدن را نشان دهد. اگر تپش قلب شما ناشی از کمبود این عنصر باشد، مصرف بهترین داروهای ضدآریتمی هم مشکل را ریشه‌ای حل نمی‌کند، اما یک دوره مصرف مکمل منیزیم می‌تواند معجزه کند. منیزیم در واقع بخشی از سیستم “الکترولیت‌های بدن” است (رابطه Part-of) و تعادل آن برای سلامت کلی سیستم عصبی و عضلانی ضروری است. گرفتگی‌های عضلانی، پرش پلک و خستگی مفرط در کنار تپش قلب، از نشانه‌های کلاسیک کمبود این ماده معدنی ارزشمند هستند.

منیزیم و پتاسیم

 

عنصر دیگری که زوج جدایی‌ناپذیر منیزیم در سلامت قلب محسوب می‌شود، پتاسیم است. پتاسیم مسئول فاز استراحت و بازپولاریزاسیون سلول‌های قلبی است. یعنی به قلب کمک می‌کند تا پس از هر ضربان، آرام بگیرد و برای ضربان بعدی آماده شود. منابع غذایی غنی از پتاسیم شامل موز، سیب‌زمینی و پرتقال هستند. اما وقتی صحبت از “قرص پتاسیم” می‌شود، ماجرا کاملاً متفاوت و حساس است. برخلاف منیزیم که مصرف مکمل آن نسبتاً ایمن است، مصرف خودسرانه قرص پتاسیم می‌تواند فوق‌العاده خطرناک باشد. افزایش بیش از حد سطح پتاسیم خون (هایپرکالمی) می‌تواند منجر به ایست قلبی شود.

به همین دلیل است که پزشکان به ندرت قرص پتاسیم را بدون مشاهده نتیجه آزمایش خون تجویز می‌کنند. موجودیت “موز” شاید به عنوان یک موجودیت ضعیف در نظر گرفته شود، اما به عنوان یک منبع غذایی ایمن برای تامین پتاسیم، ارزش بالایی دارد. در سیستم هدایت الکتریکی قلب (یک موجودیت تودرتو)، پتاسیم و سدیم مانند دو کفه ترازو عمل می‌کنند. برهم خوردن تعادل این دو، ریتم قلب را مختل می‌کند. اگر آزمایش خون شما کمبود پتاسیم را نشان دهد، پزشک دوز دقیقی را برای شما محاسبه خواهد کرد که باید مو به مو اجرا شود.

مکمل‌های قلب در واقع تلاش می‌کنند تا سوخت‌رسانی به موتورخانه بدن را اصلاح کنند. در بسیاری از موارد، به‌ویژه در افراد ورزشکار که با تعریق زیاد الکترولیت از دست می‌دهند، یا در کسانی که رژیم‌های غذایی سخت می‌گیرند، تپش قلب تنها فریاد بدن برای طلب کردن این مواد معدنی است. توجه به این نیازهای پایه، گاهی ما را از مصرف داروهای شیمیایی سنگین بی‌نیاز می‌کند. بنابراین، قبل از اینکه به بیماری‌های پیچیده فکر کنید، از کافی بودن سطح منیزیم و پتاسیم خون خود اطمینان حاصل کنید.

قرص‌های گیاهی برای تپش قلب

 

برای کسانی که تمایل دارند از مسیر طبیعی‌تری برای درمان تپش قلب اقدام کنند، طب سنتی و گیاهی گزینه‌های اثبات‌شده‌ای روی میز دارد. البته “گیاهی” بودن به معنای بی‌اثر یا کاملاً بی‌خطر بودن نیست، بلکه به معنای منشاء طبیعی ماده موثره است. یکی از قوی‌ترین گیاهان دارویی برای قلب، زالزالک یا همان کراتگوس (Crataegus) است. مطالعات مروری کاکرین (Cochrane Review) نشان داده‌اند که عصاره استاندارد گیاه زالزالک می‌تواند باعث افزایش خون‌رسانی به عروق کرونر قلب، تقویت عضله قلب و تنظیم ضربان شود. قرص‌های کراتگوس که در داروخانه‌ها موجود است، معمولاً حاوی ۱۶۰ تا ۹۰۰ میلی‌گرم عصاره خشک این گیاه هستند. این قرص‌ها به عنوان یک کاردیوتونیک (مقوی قلب) عمل می‌کنند و برای تپش قلب‌های خفیف و نارسایی‌های قلبی در مراحل اولیه بسیار مفیدند.

گیاه زالزالک در طبقه‌بندی معنایی، یک “Hypernym” برای گیاهان دارویی قلب محسوب می‌شود؛ یعنی سرگروه و نماینده‌ای شاخص برای این دسته است. مکانیسم اثر آن ترکیبی از گشاد کردن عروق و اثر آنتی‌اکسیدانی است. بر خلاف داروهای شیمیایی که اثر سریع و قاطع دارند، داروهای گیاهی مانند کراتگوس معمولاً نیازمند زمان هستند تا اثرات خود را نشان دهند و باید به صورت منظم و در یک دوره درمانی مصرف شوند. این داروها گزینه‌ای عالی برای کسانی هستند که تپش قلب مزمن ولی خفیف دارند و نمی‌خواهند دائماً وابسته به بتابلاکرها باشند.

عصاره زالزالک و سنبل‌الطیب

 

در کنار زالزالک که مستقیماً روی قلب اثر می‌گذارد، گیاه سنبل‌الطیب (Valerian) روی سیستم عصبی متمرکز است. ریشه این گیاه که بوی تند و خاصی دارد، قرن‌هاست که به عنوان یک آرام‌بخش طبیعی استفاده می‌شود. اگر تپش قلب شما ناشی از استرس روزانه، بی‌خوابی و تنش‌های عصبی است، قرص‌های حاوی عصاره سنبل‌الطیب می‌توانند جایگزین طبیعی مناسبی برای بنزودیازپین‌ها باشند. سنبل‌الطیب با افزایش سطح گابا در مغز (مشابه مکانیسم دیازپام اما ضعیف‌تر و طبیعی‌تر) باعث آرامش می‌شود. اما یک نکته تداخلی مهم وجود دارد: سنبل‌الطیب نباید همزمان با داروهای خواب‌آور شیمیایی یا الکل مصرف شود، زیرا اثر خواب‌آوری آن‌ها را به شدت تشدید می‌کند.

بادرنجبویه گیاه دیگری است که اغلب در ترکیب با سنبل‌الطیب در قرص‌های آرام‌بخش گیاهی دیده می‌شود. تحقیقات نشان داده که بادرنجبویه به‌ویژه در کاهش تپش قلب ناشی از پرکاری تیروئید خفیف موثر است. این گیاهان دارویی به عنوان موجودیت‌های پشتیبان در مدیریت سلامت قلب عمل می‌کنند. مفهوم “عصاره استاندارد” در اینجا بسیار مهم است. خوردن دمنوش گیاهی اگرچه مفید است، اما دوز دقیقی از ماده موثره را وارد بدن نمی‌کند. قرص‌های گیاهی استاندارد شده، مقدار مشخصی از فلاونوئیدها و مواد موثره را تضمین می‌کنند که برای اثر درمانی لازم است.

استفاده از این رویکرد آلترناتیو، نیازمند صبر و مداومت است. ویژگی‌های ذهنی مصرف‌کنندگان این داروها معمولاً شامل تمایل به روش‌های کم‌عارضه و پرهیز از مواد شیمیایی است. با این حال، حتی در مورد داروهای گیاهی نیز مشورت با پزشک ضروری است، به‌ویژه اگر داروهای دیگری مصرف می‌کنید. تداخلات گیاه و دارو یک واقعیت علمی است که نباید نادیده گرفته شود. برای مثال، زالزالک می‌تواند اثر داروهای فشار خون را تقویت کند و باعث افت بیش از حد فشار شود.

بدون قرص تپش قلب را متوقف کنید

 

گاهی اوقات تپش قلب در موقعیتی رخ می‌دهد که دسترسی به هیچ قرص یا دارویی، چه شیمیایی و چه گیاهی، وجود ندارد. در این لحظات، دانش فیزیولوژی بدن می‌تواند نجات‌بخش باشد. تکنیک‌هایی وجود دارند که به آن‌ها “مانورهای واگ” گفته می‌شود. هدف از این مانورها، تحریک عصب واگ است. عصب واگ طولانی‌ترین عصب مغزی است که از ساقه مغز تا شکم کشیده شده و یکی از وظایف اصلی آن، کند کردن ضربان قلب است. با تحریک فیزیکی این عصب، می‌توانیم ترمزی اضطراری بر روی قلبی که تند می‌زند، اعمال کنیم. این روش‌ها رایگان، فوری و در بسیاری از موارد برای متوقف کردن تاکی‌کاردی‌های فوق بطنی (SVT) کاملاً موثر هستند.

مانور والسالوا و آب سرد

 

شناخته‌شده‌ترین روش، مانور والسالوا (Valsalva Maneuver) است. طبق مقالات آموزشی PubMed، روش صحیح انجام این مانور به این صورت است: بینی خود را با دست بگیرید، دهان را ببندید و تلاش کنید با فشار هوا را از بینی خارج کنید (مانند حالتی که می‌خواهید در گوش‌هایتان باد بیاندازید یا حالتی مشابه زور زدن هنگام اجابت مزاج). این فشار را باید حدود ۱۰ تا ۱۵ ثانیه حفظ کنید و سپس ناگهان رها کرده و عادی نفس بکشید. این کار باعث افزایش فشار داخل قفسه سینه و تحریک گیرنده های فشاری می‌شود که در نهایت سیگنالی قوی به عصب واگ می‌فرستد تا ضربان قلب را پایین بیاورد.

روش دوم که بسیار جالب و مبتنی بر غرایز باستانی ماست، شوک آب سرد است. اگر صورت خود را ناگهان در کاسه‌ای از آب یخ فرو ببرید یا آب بسیار سرد به صورت خود بپاشید، رفلکسی به نام “رفلکس شیرجه پستانداران” (Mammalian Diving Reflex) در بدن فعال می‌شود. بدن تصور می‌کند که شما به زیر آب رفته‌اید و برای حفظ اکسیژن، به طور غریزی ضربان قلب را کند می‌کند و خون را از اندام‌ها به سمت مغز و قلب هدایت می‌کند. این موجودیت تودرتو (رفلکس درون سیستم عصبی) یکی از قوی‌ترین مکانیزم‌های طبیعی بدن برای بقاست که می‌توانیم آگاهانه از آن برای کنترل تپش قلب استفاده کنیم.

این اقدامات غیر دارویی، مصداق بارز تسلط ذهن بر جسم هستند. آن‌ها نیازمند هیچ ابزاری نیستند و در هر مکانی قابل اجرا می‌باشند. البته باید توجه داشت که مانور والسالوا برای کسانی که سابقه سکته مغزی یا مشکلات شبکیه چشم دارند، به دلیل افزایش فشار داخلی، توصیه نمی‌شود. اما برای یک فرد سالم که دچار حمله ناگهانی تپش قلب شده است، این مانورها می‌توانند نقش کلید قطع اضطراری را بازی کنند و قبل از رسیدن به اورژانس یا پیدا کردن دارو، ریتم قلب را به حالت نرمال برگردانند. دانستن این تکنیک‌ها بخشی از سواد سلامتی است که به ما قدرت می‌دهد در شرایط بحرانی، به جای وحشت، اقدامی موثر انجام دهیم.

دکترهای پیشنهادی رگارگ برای مشاوره درباره‌ی برای تپش قلب چه قرصی بخوریم