چرا فشار خون بالا و کبد چرب همزمان سراغ ما میآیند؟
فعالسازی سیستم رنین-آنژیوتانسین (RAAS) و مقاومت به انسولین، دو مکانیسم اصلی هستند که باعث میشوند کبد چرب مستقیماً با ترشح آنژیوتانسین II موجب تنگی عروق و افزایش فشار خون شود.
زمانی که در مطب با بیمارانی روبرو میشوم که همزمان از فشار خون بالا و کبد چرب رنج میبرند، اولین واکنش آنها تعجب است؛ گویی تصور میکنند دچار بدشانسی شدهاند که دو بیماری متفاوت همزمان به سراغشان آمده است. اما واقعیت علمی این است که این دو وضعیت، دو بیماری جداگانه نیستند، بلکه دو روی یک سکه متابولیک محسوب میشوند. من سهراب پارسا هستم و در این نوشتار قصد دارم بر اساس آخرین یافتههای پزشکی، نقشه دقیقی از ارتباط این دو بیماری و روشهای درمان همزمان آنها را برایتان ترسیم کنم.
ارتباط فشار خون بالا و کبد چرب
برای درک اینکه چرا درمان یکی بدون توجه به دیگری محکوم به شکست است، باید به اعماق سلولهای کبد سفر کنیم. تصور عمومی این است که کبد تنها یک تصفیه خانه است، اما در واقعیت، کبد یک کارخانه هوشمند شیمیایی است که وقتی دچار اختلال میشود، پیامهای خطرناکی به سراسر بدن مخابره میکند. طبق گزارش انجمن قلب آمریکا در سال ۲۰۱۹، حدود ۵۰ درصد از بیمارانی که فشار خون بالا دارند، همزمان به کبد چرب مبتلا هستند. این همزمانی تصادفی نیست.
ریشه این ماجرا در سیستمی به نام رنین-آنژیوتانسین یا به اختصار RAAS نهفته است. وقتی چربی در سلولهای کبد انباشته میشود، کبد تنها چاق نمیشود، بلکه ملتهب و تهاجمی میشود. این التهاب باعث فعالسازی سیستم RAAS در بافت کبد میشود. نتیجه این فعالسازی، تولید بیش از حد مادهای به نام آنژیوتانسین II است. این ماده شیمیایی وارد جریان خون میشود و مستقیماً روی دیواره رگها اثر میگذارد، آنها را تنگ میکند و فشار خون را بالا میبرد.
عامل واسط دیگری که نباید نادیده گرفته شود، مقاومت به انسولین است. در تحقیقی که در ژورنال Frontiers در سال ۲۰۲۲ منتشر شد، مشخص گردید که مقاومت به انسولین مانند یک پل عمل میکند؛ از یک سو باعث انباشت چربی در کبد (استئاتوز) میشود و از سوی دیگر با سفت کردن دیواره عروق و احتباس آب و نمک در کلیهها، فشار خون را افزایش میدهد. بنابراین، افزایش آنژیوتانسین II همزمان باعث فیبروز (سفت شدن) بافت کبد و افزایش مقاومت عروقی در کل بدن میشود. ما با یک حلقه معیوب طرف هستیم: کبد چرب سیگنالهایی میفرستد که فشار خون را بالا میبرد و فشار خون بالا با کاهش خونرسانی بهینه به بافتها، متابولیسم کبد را بدتر میکند.
خطرات همزمانی کبد چرب و فشار خون
بسیاری از افراد تصور میکنند که داشتن کمی چربی در کبد یا فشار خون لبمرزی مسئله مهمی نیست، اما وقتی این دو با هم ترکیب میشوند، ریاضیات خطر تغییر میکند. نگاه ما در پزشکی به این ترکیب، نگاهی مبتنی بر “همافزایی خطر” است. مطالعاتی که در سال ۲۰۲۲ در ژورنال Frontiers Cardiovascular Medicine منتشر شد نشان میدهد بیمارانی که همزمان به کبد چرب و فشار خون مبتلا هستند، ۱.۸۵ برابر بیشتر از کسانی که تنها یکی از این مشکلات را دارند، در معرض مرگ ناشی از حوادث قلبی-عروقی قرار دارند.
این عدد ۱.۸۵ تنها یک آمار خشک نیست؛ به این معنی است که قلب این افراد تحت فشار مضاعف است. از یک طرف باید خون را با فشار بیشتری پمپاژ کند و از طرف دیگر با خون غلیظتر و پر از فاکتورهای التهابی که از کبد میآید سروکار دارد. همچنین متاآنالیز انجام شده توسط گروه تحقیقاتی Ciardullo نشان داد که وجود کبد چرب به تنهایی خطر ابتلا به فشار خون جدید را تا ۶۶ درصد افزایش میدهد. این یعنی کبد چرب یک پیشگوییکننده قوی برای فشار خون آینده است.
خطر دیگر، تاثیر متقابل این دو بر بافت کبد است. فشار خون بالا باعث تغییرات میکروسکوبی در عروق کبد میشود که روند فیبروز یا همان زخم شدن کبد را تسریع میکند. وقتی فشار خون کنترل نشود، کبد سریعتر به سمت نارسایی پیش میرود. در واقع سکته قلبی (به عنوان یک موجودیت قوی در این سناریو) و نارسایی کبد، هر دو در انتهای جادهای قرار دارند که با بیتوجهی به این همزمانی آغاز میشود. ما اینجا با یک وضعیت اورژانسی خاموش طرف هستیم که نیاز به اقدام فوری دارد، نه فقط برای پایین آوردن اعداد روی دستگاه فشارسنج، بلکه برای نجات بافتهای حیاتی بدن.
بهترین قرص فشار خون برای کبد چرب
یکی از رایجترین سوالاتی که بیماران از من میپرسند این است: “آیا قرص فشار خونی که میخورم برای کبدم ضرر دارد؟” پاسخ دقیق و علمی به این سوال میتواند سرنوشت درمان را تغییر دهد. در انتخاب دارو برای این گروه از بیماران، ما به دنبال دارویی هستیم که اصطلاحاً “دوگانه” عمل کند.
بر اساس دادههای موسسه ملی سلامت (NIH) در سال ۲۰۱۳، داروی “تلمیزارتان” (Telmisartan) یک انتخاب طلایی در این زمینه محسوب میشود. تلمیزارتان تنها یک مسدودکننده گیرنده آنژیوتانسین برای کاهش فشار خون نیست؛ این دارو یک ویژگی منحصر به فرد دارد که آن را از سایر داروهای همخانوادهاش مثل لوزارتان متمایز میکند. تلمیزارتان به عنوان یک “آگونیست نسبی PPAR-gamma” عمل میکند.
گیرنده PPAR-gamma در بدن مسئول تنظیم متابولیسم قند و چربی است. وقتی تلمیزارتان این گیرنده را تحریک میکند، حساسیت بدن به انسولین افزایش مییابد و چربی کبد شروع به سوختن میکند. دادههای آزمایشگاهی نشان دادهاند که کاهش اسیدهای چرب آزاد با مصرف تلمیزارتان از نظر آماری کاملاً معنادار است (با P-value برابر ۰.۰۰۵). این یعنی بیمار با مصرف یک قرص، هم فشار خون خود را کنترل میکند و هم مستقیماً به درمان کبد چرب خود کمک مینماید.
در مقابل، لوزارتان اگرچه داروی خوبی برای کنترل فشار خون است، اما اثرات متابولیک قدرتمند تلمیزارتان را روی کبد ندارد. دوز موثر تلمیزارتان معمولاً بین ۴۰ تا ۸۰ میلیگرم است و به دلیل نیمهعمر طولانی ۲۴ ساعته، پوشش کاملی در طول شبانهروز ایجاد میکند. بنابراین در تصمیمگیری دارویی، اگر منع مصرف خاصی وجود نداشته باشد، تلمیزارتان میتواند گزینهای هوشمندانه برای قطع کردن آن حلقه معیوب بین کبد و عروق باشد.
رژیم غذایی مناسب برای کبد و فشار خون
شاید فکر کنید رژیم غذایی تنها نخوردن چربی است، اما وقتی پای کبد و فشار خون وسط باشد، باید مهندسی دقیقتری روی بشقاب غذا انجام دهیم. پروتکل درمانی استاندارد در اینجا رژیم DASH است. این رژیم در ابتدا برای توقف فشار خون طراحی شد، اما مطالعات جدید اثرات حیرتانگیز آن را روی کبد نشان دادهاند.
یک مطالعه بسیار مهم که در سال ۲۰۲۳ در پایگاه PubMed نمایه شد، نتایج تکاندهندهای را آشکار کرد. در این مطالعه، بیمارانی که از رژیم DASH پیروی کردند، شاهد کاهش ۲۳ درجهای در نمره فیبروز کبد خود بودند، در حالی که این عدد در گروه کنترل تنها ۷ درجه بود. تفاوت بین ۲۳ و ۷، تفاوت بین درمان واقعی و تغییرات جزئی است. این نشان میدهد که رژیم DASH پتانسیل معکوس کردن آسیبهای بافتی کبد را دارد.
اصل اول در این رژیم برای بیماران مشترک، مدیریت سدیم است. مصرف نمک باید اکیداً به زیر ۲۳۰۰ میلیگرم در روز برسد. سدیم نه تنها آب را در بدن نگه میدارد و فشار خون را بالا میبرد، بلکه فرآیندهای التهابی در کبد را نیز تحریک میکند. اما نکتهای که کمتر به آن توجه میشود، نقش فروکتوز است. قند میوه و شیرینکنندههای صنعتی که حاوی فروکتوز هستند، در کبد مستقیماً به چربی تبدیل میشوند (لیپوژنز). محدودیت فروکتوز در کنار سدیم، کلید اصلی موفقیت رژیم DASH برای کبد چرب است. مصرف غلات کامل و فیبرهای محلول نیز در این رژیم نقش کاتالیزور را بازی میکنند و به دفع کلسترول و قند اضافی کمک مینمایند.
ورزش و کاهش وزن در سندرم متابولیک
تغییر سبک زندگی آخرین قطعه این پازل است، اما مبهم بودن توصیههایی مثل “ورزش کن” یا “لاغر شو” اغلب باعث سردرگمی بیماران میشود. بیایید با اعداد صحبت کنیم. برای اینکه التهاب کبد (NASH) فروکش کند و خطر فشار خون کاهش یابد، بدن نیاز به یک شوک متابولیک مثبت دارد که با کاهش وزن ۷ تا ۱۰ درصدی کل بدن محقق میشود.
رسیدن به این عدد ۷ تا ۱۰ درصد، نقطه عطف درمان است. کمتر از این مقدار ممکن است چربی کبد را کمی کم کند، اما برای از بین بردن التهاب و جلوگیری از فیبروز کافی نیست. اما سوال مهم این است: چه نوع ورزشی؟ بسیاری فکر میکنند برای چربیسوزی حتماً باید ساعتها روی تردمیل بدوند. اما علم فیزیولوژی ورزشی پاسخ دقیقتری دارد.
تمرینات هوازی (مانند پیادهروی سریع، دوچرخهسواری یا شنا) حتی اگر منجر به کاهش وزن قابل توجهی روی ترازو نشوند، باز هم چربی کبد و فشار خون را کاهش میدهند. این پدیده به این دلیل است که ورزش هوازی مستقیماً چربیهای احشایی (چربیهای پنهان شده بین ارگانها) را هدف قرار میدهد. انجام ۱۵۰ دقیقه فعالیت هوازی با شدت متوسط در هفته، استانداردی است که باید رعایت شود. ترکیب این ورزشها با تمرینات مقاومتی سبک میتواند حساسیت عضلات به انسولین را بالا برده و موتور سوختوساز بدن را روشن نگه دارد. هدف در اینجا تبدیل بدن از حالت ذخیرهکننده چربی به حالت مصرفکننده انرژی است که نتیجه مستقیم آن، کاهش فشار از روی کبد و دیواره رگها خواهد بود.