نارسایی قلبی، عبارتی که در نگاه اول ممکن است تصویری از پایان و توقف کامل را در ذهن تداعی کند، در حقیقت یک مفهوم پزشکی پیچیدهتر و قابل مدیریتتر است. درک دقیق این وضعیت، کلید اصلی برای کنترل آن و داشتن یک زندگی سالم و طولانی است. این عارضه مزمن که میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است، به معنای ایست کامل قلب نیست؛ بلکه به شرایطی اطلاق میشود که در آن، عضله قلب به تدریج توانایی خود را برای پمپاژ خون به اندازه کافی برای تأمین نیازهای حیاتی بدن از دست میدهد.
در واقع، قلب شما هنوز کار میکند، اما با کارایی و بازدهی کمتر. مهمترین و اولین قدم برای مقابله با این بیماری، شناخت دقیق و به موقع علائم نارسایی قلب است. این علائم، پیامها و هشدارهایی هستند که بدن شما برای درخواست کمک ارسال میکند و نادیده گرفتن آنها میتواند تفاوت بین یک وضعیت قابل کنترل و یک بحران پزشکی اورژانسی را رقم بزند.
این مقاله، یک راهنمای جامع و بنیادین است که با نگاهی عمیق و تخصصی، شما را با تمام جنبههای علائم نارسایی قلبی آشنا میکند. از شایعترین نشانهها مانند تنگی نفس و ورم پا گرفته تا علائم کمتر شناختهشدهای که ممکن است به سادگی به حساب خستگی روزمره یا افزایش سن گذاشته شوند. ما به شما خواهیم گفت که این علائم چرا و چگونه به وجود میآیند، بر اساس نوع نارسایی قلبی چه تفاوتهایی دارند و مهمتر از همه، چه زمانی باید زنگ خطر را به صدا درآورید و فوراً به پزشک مراجعه کنید. هدف ما، توانمندسازی شما با دانشی است که میتواند زندگی شما یا عزیزانتان را نجات دهد.
شناخت علائم نارسایی قلب
بدن انسان یک سیستم هوشمند و پیچیده است که در مواجهه با هرگونه اختلال، سیگنالهای هشداردهنده ارسال میکند. علائم نارسایی قلبی نیز دقیقاً همین نقش را ایفا میکنند و شناخت زودهنگام آنها از چند جهت کاملاً حیاتی و سرنوشتساز است.
اولین و مهمترین دلیل، امکان کند کردن روند بیماری است. نارسایی قلبی یک بیماری پیشرونده است و اگر به حال خود رها شود، وضعیت قلب به مرور زمان بدتر خواهد شد. مداخله زودهنگام با تجویز داروهای مناسب و ایجاد تغییرات مؤثر در سبک زندگی میتواند سرعت پیشرفت آسیب به عضله قلب را به طور چشمگیری کاهش داده و عملکرد آن را برای سالهای طولانی حفظ کند.
دوم، جلوگیری از آسیب به سایر ارگانهای حیاتی بدن است. وقتی قلب به عنوان پمپ مرکزی به درستی کار نمیکند، ارگانهای دیگری مانند کلیهها و کبد نیز تحت فشار شدید قرار میگیرند. کاهش جریان خون به کلیهها میتواند عملکرد آنها را در تصفیه مواد زائد مختل کند و تجمع مایعات در کبد میتواند به ساختار آن آسیب برساند. مدیریت به موقع نارسایی قلبی به مثابه یک سپر محافظ برای این اندامهای حیاتی عمل میکند.
سومین دلیل، بهبود چشمگیر کیفیت زندگی است. علائمی مانند تنگی نفس شدید و خستگی مفرط میتوانند به شدت فعالیتهای روزمره و استقلال فرد را مختل کرده و او را از انجام کارهای سادهای مانند لباس پوشیدن یا قدم زدن بازدارند. درمان مناسب و مؤثر میتواند این علائم را به خوبی کنترل کرده و به بیمار اجازه دهد تا زندگی فعالتر، شادابتر و مستقلتری داشته باشد.
و در نهایت، کاهش نیاز به بستری شدن در بیمارستان یکی دیگر از مزایای تشخیص به موقع است. مدیریت صحیح و پیوسته بیماری میتواند از بروز دورههای حاد و شدید بیماری که نیازمند بستری شدن اورژانسی در بیمارستان هستند، به طور مؤثری جلوگیری کند. به طور خلاصه، توجه به علائم و اقدام به موقع، قدرتمندترین ابزاری است که شما برای کنترل این بیماری و حفظ سلامتی خود در اختیار دارید.
شایعترین علائم نارسایی قلبی
اگرچه نارسایی قلبی میتواند علائم متعددی ایجاد کند، سه نشانه اصلی و کلیدی وجود دارند که به عنوان ستونهای تشخیصی این بیماری شناخته میشوند. این علائم مستقیماً از دو پیامد اصلی عملکرد ضعیف قلب ناشی میشوند: کاهش خونرسانی مؤثر به بدن و احتباس مایعات و نمک در بافتها.

تنگی نفس
تنگی نفس، شایعترین و اغلب اولین علامتی است که بیماران آن را تجربه میکنند و به پزشک مراجعه میکنند. این حالت به دلیل “پس زدن” خون از قلب ضعیف به سمت عروق ریهها و نشت تدریجی مایع به داخل کیسههای هوایی (آلوئولها) رخ میدهد. این وضعیت که در علم پزشکی به آن احتقان ریوی (Pulmonary Congestion) میگویند، مانند این است که ریهها به آرامی در حال غرق شدن در مایعات هستند و در نتیجه، تبادل اکسیژن با خون به شدت مختل میشود. تنگی نفس ناشی از نارسایی قلبی معمولاً در شرایط خاصی بروز میکند یا تشدید میشود.
در مراحل اولیه بیماری، ممکن است فرد تنها هنگام فعالیتهای شدید بدنی مانند بالا رفتن از پلهها، دویدن یا ورزش کردن دچار تنگی نفس شود که به آن تنگی نفس فعالیتی میگویند. با پیشرفت بیماری، حتی فعالیتهای سبک و روزمره مانند راه رفتن در یک مسیر صاف، حمام کردن یا لباس پوشیدن نیز میتوانند نفسگیر و طاقتفرسا شوند.
یکی از مشخصترین انواع تنگی نفس، تنگی نفس در حالت درازکش (Orthopnea) است. این یک علامت بسیار خاص برای نارسایی قلبی است. وقتی فرد به پشت دراز میکشد، به دلیل اثر جاذبه، مایع بیشتری در ریهها جمع میشود و به سرعت احساس خفگی و کمبود هوا به او دست میدهد. به همین دلیل، بسیاری از بیماران به طور ناخودآگاه یا آگاهانه مجبور میشوند برای خوابیدن از چند بالش زیر سر خود استفاده کنند تا بالاتنه خود را در وضعیت عمودیتری نگه دارند.
ترسناکترین نوع تنگی نفس، تنگی نفس حملهای شبانه (Paroxysmal Nocturnal Dyspnea – PND) است. در این حالت، بیمار معمولاً یک تا دو ساعت پس از به خواب رفتن، ناگهان با احساس شدید تنگی نفس، سرفه و خسخس سینه از خواب بیدار میشود و برای نفس کشیدن تقلا میکند. این حالت معمولاً با نشستن یا ایستادن بهبود مییابد، اما تجربه بسیار ناخوشایندی برای بیمار است.
خستگی و ضعف مزمن
احساس خستگی که در بیماران نارسایی قلبی دیده میشود، با خستگی ناشی از کار زیاد یا کمخوابی کاملاً متفاوت است. این یک خستگی عمیق، فراگیر و مداوم است که حتی پس از ساعتها استراحت و خواب کافی نیز به طور کامل برطرف نمیشود. دلیل این پدیده کاملاً فیزیولوژیک و قابل درک است: قلب ضعیف نمیتواند خون غنی از اکسیژن کافی را به عضلات اسکلتی و سایر اندامهای بدن برساند. در نتیجه، بدن برای انجام فعالیتهای روزمره و عادی، انرژی و سوخت لازم را در اختیار ندارد.
علاوه بر این، بدن در یک واکنش جبرانی هوشمندانه، ممکن است جریان خون را از اندامهای کماهمیتتر مانند عضلات دست و پا به سمت اندامهای حیاتی مانند مغز و قلب منحرف کند. این امر خستگی و ضعف عضلانی را تشدید کرده و باعث میشود کارهایی که قبلاً به سادگی انجام میشدند، مانند حمل کیسههای خرید یا باغبانی، به یک چالش بزرگ و نفسگیر تبدیل شوند.
تورم (اِدِم)
تورم یا اِدِم (Edema) یکی دیگر از نشانههای کلاسیک و بسیار شایع نارسایی قلبی است. مکانیسم ایجاد آن به این صورت است که وقتی پمپاژ قلب ضعیف میشود، جریان خون ورودی به کلیهها نیز کاهش مییابد. کلیهها این کاهش جریان را به اشتباه به عنوان کمآبی یا کاهش حجم خون در بدن تفسیر میکنند و در واکنش، با ترشح هورمونهای خاصی، شروع به نگه داشتن نمک (سدیم) و آب در بدن میکنند تا حجم خون را افزایش دهند. این مایع اضافی باید در جایی از بدن ذخیره شود. به دلیل نیروی جاذبه، این مایع معمولاً در نواحی پایینی بدن و بافتهای نرم جمع میشود.
شایعترین محل بروز اِدِم، پاها، مچها و به خصوص قوزک پا است. بیمار ممکن است متوجه شود که کفشهایش تنگ شدهاند یا جورابها پس از درآمدن، یک رد عمیق روی پوست باقی میگذارند. یک نشانه مشخص، اِدِم گودهگذار (Pitting Edema) است؛ به این معنی که اگر با انگشت به مدت چند ثانیه روی پوست متورم ساق پا فشار داده شود، یک فرورفتگی ایجاد میشود که به آرامی به حالت اول بازمیگردد.
در موارد پیشرفتهتر بیماری، مایع میتواند در حفره شکمی جمع شود که به این وضعیت آسیت (Ascites) میگویند و باعث تورم شدید شکم، احساس پری، درد و فشار میشود. همچنین، تجمع سریع مایعات میتواند باعث افزایش وزن ناگهانی و غیرقابل توضیح شود. به همین دلیل، به بیماران توصیه میشود که خود را به طور منظم وزن کنند. افزایش بیش از ۱ تا ۱.۵ کیلوگرم در طول یک شبانهروز یا ۲.۵ کیلوگرم در طول یک هفته میتواند نشاندهنده احتباس مایعات قابل توجه و یک زنگ خطر باشد.
علائم کمتر شایع اما مهم نارسایی قلبی
علاوه بر سه علامت اصلی، مجموعهای از علائم دیگر نیز وجود دارند که ممکن است به تنهایی یا در کنار نشانههای اصلی بروز کنند. توجه به این علائم برای تکمیل پازل تشخیصی و درک کامل وضعیت بیمار بسیار مهم است.
سرفه یا خسخس مداوم
همانطور که مایع در ریهها به دلیل احتقان ریوی جمع میشود، میتواند راههای هوایی را تحریک کرده و باعث ایجاد یک سرفه مزمن و خشک شود که به آن “سرفه قلبی” نیز میگویند. این سرفه اغلب در هنگام دراز کشیدن یا در طول شب بدتر میشود. گاهی اوقات، این سرفه ممکن است با تولید خلط همراه باشد که معمولاً سفید و کفآلود است. اما اگر خلط تولید شده صورتی رنگ و کفآلود باشد، این یک علامت هشدار بسیار جدی است که نشاندهنده نشت شدید مایع به داخل کیسههای هوایی (اِدِم حاد ریوی) است و نیاز به مداخله فوری و اورژانسی پزشکی دارد.
تپش قلب یا ضربان نامنظم قلب
بیماران ممکن است به طور مکرر احساس کنند که قلبشان تند، محکم، نامنظم یا لرزان میزند. این حالت که در پزشکی به آن تپش قلب (Palpitations) میگویند، به چند دلیل در نارسایی قلبی رخ میدهد. گاهی قلب در تلاش برای جبران قدرت پمپاژ ضعیف خود، سریعتر از حد معمول میزند تا بتواند خون بیشتری را به گردش درآورد. علاوه بر این، خود بیماری نارسایی قلبی و کشیدگی دیوارههای قلب میتواند به سیستم الکتریکی قلب آسیب برساند و باعث ایجاد ریتمهای نامنظم قلبی یا آریتمی (Arrhythmia) شود که شایعترین و مهمترین آن، فیبریلاسیون دهلیزی است.
بیاشتهایی و حالت تهوع
وقتی قلب خون کافی را به بدن پمپاژ نمیکند، سیستم گوارش نیز از این کمبود خونرسانی متأثر میشود. کاهش جریان خون به رودهها و کبد میتواند فرآیند هضم را کند کرده و باعث احساس پری زودهنگام، نفخ، حالت تهوع و بیاشتهایی شود. همچنین، تورم کبد به دلیل تجمع مایع در آن (کبد احتقانی) میتواند به معده فشار آورده و این علائم گوارشی را تشدید کند.
افزایش نیاز به ادرار کردن در شب (ناکچوریا)
این یک علامت کنجکاو برانگیز اما بسیار منطقی و شایع در نارسایی قلبی است. در طول روز که فرد در حالت ایستاده یا نشسته قرار دارد، مایعات اضافی به دلیل جاذبه در قسمتهای پایینی بدن، به خصوص پاها، جمع میشوند. در طول شب، هنگامی که فرد دراز میکشد، این مایع اضافی از بافتها به داخل جریان خون بازمیگردد. در نتیجه، حجم خون در گردش افزایش یافته و خون بیشتری به کلیهها میرسد تا فیلتر شود. این امر منجر به افزایش تولید ادرار و نیاز به بیدار شدن مکرر در طول شب برای رفتن به دستشویی میشود که به آن ناکچوریا (Nocturia) میگویند.
گیجی، سردرگمی یا اختلال در تفکر
مغز به عنوان مرکز فرماندهی بدن، برای عملکرد صحیح خود به یک منبع ثابت و غنی از اکسیژن و مواد مغذی نیاز دارد. در نارسایی قلبی پیشرفته، کاهش جریان خون به مغز و همچنین تغییر در سطح الکترولیتهای خون مانند سدیم، میتواند بر عملکردهای شناختی و ذهنی فرد تأثیر بگذارد. این امر ممکن است به صورت گیجی، مشکلات حافظه کوتاهمدت، سردرگمی در مورد زمان و مکان، یا کاهش سطح هوشیاری بروز کند. این علائم به ویژه در بیماران مسن شایعتر است و ممکن است توسط اعضای خانواده زودتر از خود بیمار تشخیص داده شود.
تفاوت علائم بر اساس نوع نارسایی قلبی
اگرچه بسیاری از علائم در انواع مختلف نارسایی قلبی مشترک هستند، اما بسته به اینکه کدام سمت قلب بیشتر درگیر و ضعیف شده است، الگوی غالب علائم میتواند متفاوت باشد. قلب انسان از دو پمپ مجزا و در عین حال هماهنگ تشکیل شده است: پمپ سمت راست و پمپ سمت چپ.
علائم نارسایی قلبی سمت چپ
این شایعترین نوع نارسایی قلبی است و زمانی اتفاق میافتد که بطن چپ، که وظیفه پمپاژ خون غنی از اکسیژن به کل بدن را بر عهده دارد، ضعیف میشود. در نتیجه این ضعف، خون به طور کامل به جلو پمپاژ نشده و به عقب، یعنی به سمت ریهها، پس میزند و در آنجا جمع میشود. بنابراین، علائم غالب در نارسایی قلبی سمت چپ عمدتاً تنفسی هستند. این علائم شامل تنگی نفس در شرایط مختلف (فعالیت، درازکش و شبانه)، سرفه مزمن یا خسخس سینه، تولید خلط کفآلود و احساس خستگی و ضعف عمومی به دلیل کاهش خونرسانی به بدن است.
علائم نارسایی قلبی سمت راست
این نوع نارسایی قلبی اغلب در نتیجه نارسایی طولانیمدت سمت چپ رخ میدهد. وقتی سمت چپ نارسا میشود، فشار در عروق ریهها به شدت افزایش مییابد و این فشار بالا به مرور زمان به سمت راست قلب منتقل شده و آن را نیز ضعیف و نارسا میکند. نارسایی سمت راست باعث پس زدن خون به سایر نقاط بدن و سیستم وریدی میشود.
بنابراین، علائم آن عمدتاً ناشی از احتباس مایعات سیستمیک است. این علائم شامل تورم شدید یا اِدِم در پاها، مچها و ساق پا، تورم شکم یا آسیت، برجسته شدن وریدهای گردن، بیاشتهایی و تهوع به دلیل احتقان کبد و دستگاه گوارش، و نیاز به ادرار مکرر است. در بسیاری از بیماران، به خصوص در مراحل پیشرفته، هر دو سمت قلب درگیر هستند که به آن نارسایی قلبی احتقانی میگویند و در نتیجه، ترکیبی از علائم تنفسی و سیستمیک را به طور همزمان تجربه میکنند.
تفاوت علائم در نارسایی سیستولیک و دیاستولیک
تشخیص تفاوت بین نارسایی سیستولیک (مشکل در انقباض) و دیاستولیک (مشکل در انبساط) بر اساس علائم بالینی به تنهایی تقریباً غیرممکن است. هر دو نوع میتوانند باعث تنگی نفس، خستگی و تورم شوند، زیرا نتیجه نهایی در هر دو، افزایش فشار در داخل حفرههای قلب و پس زدن خون به ریهها و بدن است. تشخیص قطعی و افتراق این دو نوع از یکدیگر تنها از طریق انجام تستهای تصویربرداری پیشرفته، به ویژه اکوکاردیوگرام، امکانپذیر است که میتواند قدرت انقباضی و وضعیت انبساطی عضله قلب را به دقت ارزیابی کند.
علائم نارسایی قلبی حاد در مقابل مزمن
تمایز بین فاز حاد و مزمن بیماری نیز برای درک وضعیت بیمار و انتخاب رویکرد درمانی مناسب، بسیار مهم است.
نارسایی قلبی مزمن (Chronic Heart Failure) یک وضعیت طولانیمدت و پایدار است. علائم معمولاً به تدریج و طی ماهها یا سالها ایجاد میشوند و بیمار و خانوادهاش به تدریج به آنها عادت میکنند. بیمار ممکن است دورههای پایداری طولانی داشته باشد که در آن علائم با استفاده از دارو و رعایت سبک زندگی به خوبی کنترل میشوند، و دورههایی که علائم به دلایل مختلفی مانند عفونت، عدم مصرف دارو یا مصرف غذای پرنمک، تشدید میشوند.
در مقابل، نارسایی قلبی حاد (Acute Heart Failure) وضعیتی است که به صورت ناگهانی و طوفانی رخ میدهد یا علائم مزمن بیمار به سرعت و به شدت بدتر میشوند. این یک اورژانس پزشکی است که نیازمند بستری فوری در بیمارستان است. علائم نارسایی حاد بسیار شدید هستند و شامل تنگی نفس بسیار شدید و ناگهانی که حتی در حالت استراحت و نشستن نیز بهبود نمییابد، سرفه همراه با خلط صورتی و کفآلود، ضربان قلب بسیار سریع و نامنظم، درد قفسه سینه، تعریق شدید و پوست سرد و مرطوب میشود.
چرا قلب دچار نارسایی میشود؟
علائم نارسایی قلبی، نتیجه نهایی آسیبی است که به عضله قلب وارد شده و آن را ضعیف کرده است. این آسیب میتواند ناشی از طیف گستردهای از بیماریها و شرایط مختلف باشد. شایعترین عللی که به قلب آسیب میرسانند عبارتند از:
بیماری عروق کرونر (Coronary Artery Disease – CAD) به عنوان شایعترین علت نارسایی قلبی در جهان شناخته میشود. باریک شدن یا انسداد عروق کرونر، جریان خون و اکسیژنرسانی به عضله قلب را کاهش داده و آن را به تدریج ضعیف میکند. یک حمله قلبی که خود نتیجه شدید بیماری عروق کرونر است، میتواند به طور ناگهانی به بخشی از عضله قلب آسیب دائمی و غیرقابل برگشت وارد کرده و منجر به شروع نارسایی قلبی شود.
فشار خون بالا (Hypertension) دومین علت شایع است. فشار خون بالا قلب را مجبور میکند تا برای پمپاژ خون در برابر مقاومت بالای شریانها، بسیار سختتر و با فشار بیشتری کار کند. با گذشت زمان، این بار کاری اضافی باعث ضخیم شدن و سفت شدن غیرطبیعی عضله قلب شده و در نهایت انعطافپذیری و قدرت آن را کاهش داده و آن را نارسا میکند.
دیابت (Diabetes) به طور مستقیم و غیرمستقیم خطر نارسایی قلبی را به شدت افزایش میدهد. این بیماری متابولیک، خطر ابتلا به فشار خون بالا و بیماری عروق کرونر را افزایش میدهد و همچنین میتواند به طور مستقیم با تأثیر بر عروق کوچک و اعصاب قلب و ایجاد التهاب، به عضله قلب آسیب برساند.
بیماریهای دریچهای قلب، مانند نشت یا تنگی دریچههای میترال یا آئورت، باعث میشوند قلب برای به گردش درآوردن حجم طبیعی خون، کار اضافی و جبرانی انجام دهد که این بار کاری اضافی در طول زمان منجر به خستگی، کشیدگی و نارسایی عضله قلب میشود.
کاردیومیوپاتی (Cardiomyopathy) به گروهی از بیماریها گفته میشود که مستقیماً خود عضله قلب را تحت تأثیر قرار میدهند. این بیماریها میتوانند دلایل مختلفی داشته باشند، از جمله علل ژنتیکی، عفونتهای ویروسی، مصرف بیش از حد الکل، و یا حتی دلایل نامشخص.
سایر عوامل مانند چاقی، آپنه انسدادی خواب، بیماریهای مزمن تیروئید، و مصرف برخی داروهای خاص مانند داروهای شیمیدرمانی نیز میتوانند در ایجاد یا تشدید نارسایی قلبی نقش داشته باشند.
پزشک چگونه نارسایی قلبی را تشخیص میدهد؟
تشخیص نارسایی قلبی یک فرآیند کارآگاهانه و چند مرحلهای است که با هنر گوش دادن به بیمار و گرفتن شرح حال دقیق آغاز میشود.
اهمیت شرح حال و معاینه بالینی
اولین و مهمترین قدم، گرفتن شرح حال دقیق از بیمار است. پزشک در مورد علائم شما، زمان شروع آنها، عواملی که آنها را بهتر یا بدتر میکنند (مانند فعالیت یا استراحت)، تعداد بالشهایی که زیر سرتان میگذارید، و سابقه پزشکی کامل شما شامل فشار خون، دیابت، حمله قلبی، و سابقه خانوادگی بیماریهای قلبی، سوالات مفصلی خواهد پرسید.
سپس یک معاینه فیزیکی کامل و دقیق انجام میشود. پزشک با استفاده از گوشی پزشکی به قلب و ریههای شما گوش میدهد تا به دنبال صداهای غیرطبیعی قلب (مانند صدای سوم قلب یا گالوپ S3 که نشانه قلب ضعیف است) یا صداهای ترقتרוق (کراکل) در ریهها که نشانه واضح تجمع مایع است، بگردد. فشار خون شما اندازهگیری میشود، وریدهای گردن شما برای یافتن برجستگی که میتواند نشانه افزایش فشار در سمت راست قلب باشد، بررسی میگردد و در نهایت پاها و شکم شما برای یافتن علائم تورم یا اِدِم به دقت معاینه میشود.
آزمایشهای کلیدی برای تأیید تشخیص
بر اساس یافتههای اولیه از شرح حال و معاینه، پزشک برای تأیید قطعی تشخیص و ارزیابی شدت بیماری، مجموعهای از آزمایشهای تکمیلی را درخواست خواهد کرد.
یک آزمایش خون کلیدی به نام BNP یا NT-proBNP وجود دارد. اینها هورمونهایی هستند که وقتی عضله قلب تحت کشش و فشار بیش از حد قرار میگیرد، در خون آزاد میشوند. سطح بالای این هورمونها به شدت به نفع تشخیص نارسایی قلبی است و میتواند به افتراق تنگی نفس قلبی از علل ریوی کمک کند.
اکوکاردیوگرام (Echocardiogram) مهمترین و قطعیترین ابزار تشخیصی برای نارسایی قلبی است. این تست که از امواج صوتی برای ایجاد یک تصویر متحرک و دقیق از قلب استفاده میکند، میتواند اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار پزشک قرار دهد. اکوکاردیوگرام اندازه و شکل حفرههای قلب، نحوه عملکرد دریچهها، و مهمتر از همه، کسر جهشی (EF) را با دقت اندازهگیری میکند تا قدرت پمپاژ قلب به طور دقیق مشخص شود.
الکتروکاردیوگرام (ECG or EKG) فعالیت الکتریکی قلب را ثبت میکند. این تست ساده و سریع میتواند اطلاعاتی در مورد ریتم قلب (آیا آریتمی وجود دارد؟)، بزرگ شدن احتمالی حفرههای قلب، یا شواهدی از یک حمله قلبی قدیمی را ارائه دهد.
عکس قفسه سینه (Chest X-ray) نیز میتواند به تشخیص کمک کند. این تصویربرداری میتواند بزرگ شدن سایه قلب (کاردیومگالی) و وجود مایع در ریهها (احتقان ریوی یا خطوط کرلی بی) را به وضوح نشان دهد.
علائم هشداردهنده نارسایی قلب
اگرچه نارسایی قلبی یک بیماری مزمن است، اما شرایطی وجود دارد که به یک اورژانس پزشکی تمامعیار تبدیل میشود و هرگونه تأخیر در درمان میتواند کشنده باشد. در صورت مشاهده هر یک از علائم زیر در خود یا اطرافیانتان، باید فوراً و بدون هیچ промедления با اورژانس تماس بگیرید یا به نزدیکترین مرکز درمانی مجهز مراجعه کنید.
این علائم هشداردهنده شامل تنگی نفس بسیار شدید و ناگهانی که در حالت استراحت نیز ادامه دارد، احساس خفگی یا غرقشدگی، سرفه همراه با خلط صورتی یا کفآلود، درد، فشار یا سنگینی در قفسه سینه به خصوص اگر همراه با تنگی نفس، تعریق، تهوع یا سرگیجه باشد، ضربان قلب بسیار سریع یا نامنظم همراه با احساس ضعف شدید یا غش، و از دست دادن ناگهانی هوشیاری یا غش کردن است. این علائم میتوانند نشاندهنده یک دوره حاد نارسایی قلبی یا یک مشکل جدی دیگر مانند حمله قلبی باشند که نیاز به درمان فوری و تخصصی دارند.
چگونه علائم نارسایی قلب مدیریت میشوند؟
خبر خوب این است که با وجود جدی بودن بیماری، نارسایی قلبی در دنیای پزشکی امروز یک بیماری کاملاً قابل مدیریت است. اگرچه در حال حاضر درمان قطعی برای اکثر موارد وجود ندارد، اما با استفاده از روشهای درمانی مدرن میتوان علائم را به خوبی کنترل کرد، کیفیت زندگی را به طور چشمگیری بهبود بخشید، سرعت پیشرفت بیماری را کند کرد و طول عمر بیماران را افزایش داد. رویکرد درمانی مدرن، یک استراتژی چندجانبه و جامع است که شامل موارد زیر میباشد.
تغییرات سبک زندگی سنگ بنای اصلی درمان است و شامل رژیم غذایی بسیار کمنمک برای کاهش احتباس مایعات، محدود کردن هوشمندانه مصرف مایعات روزانه، ترک کامل سیگار، قطع مصرف الکل، و انجام فعالیت بدنی منظم و هوازی متناسب با توانایی بیمار زیر نظر پزشک است.
مجموعهای قدرتمند از داروها در دسترس هستند که میتوانند عملکرد قلب را بهبود بخشیده، بار کاری آن را کاهش داده و علائم را کنترل کنند. این داروها شامل دستههای مختلفی مانند مهارکنندههای ACE، ARBها، بتابلاکرها، دیورتیکها (داروهای ادرارآور)، و داروهای جدیدتر و بسیار مؤثری مانند آنتاگونیستهای گیرنده مینرالوکورتیکوئید و ARNIها هستند که انقلابی در درمان این بیماری ایجاد کردهاند.
برای برخی بیماران با شرایط خاص، استفاده از دستگاههای پزشکی قابل کاشت میتواند نجاتبخش باشد. دستگاههایی مانند پیسمیکر (Pacemaker) برای تنظیم ضربان قلب، دفیبریلاتور قلبی (ICD) برای پیشگیری از مرگ ناگهانی ناشی از آریتمیهای خطرناک، یا درمان بازهمزمانسازی قلبی (CRT) برای هماهنگ کردن انقباضات قلب، همگی میتوانند به بهبود عملکرد قلب و افزایش طول عمر کمک کنند.
در موارد خاص و پیشرفته، جراحی و روشهای تهاجمی ممکن است به عنوان گزینههای درمانی مطرح شوند. جراحیهایی مانند جراحی بایپس عروق کرونر برای بهبود خونرسانی به قلب، یا ترمیم و تعویض دریچههای آسیبدیده قلب میتوانند عملکرد قلب را بهبود بخشند. در مراحل نهایی و بسیار پیشرفته بیماری، پیوند قلب یا استفاده از دستگاههای کمکی بطنی (VAD) به عنوان پلی برای پیوند، آخرین گزینههای درمانی هستند.