آنوریسم مغزی، یک اتساع یا برآمدگی غیرطبیعی در دیواره رگهای خونی مغز است که به دلیل ضعف ساختاری ایجاد میشود. این عارضه، که اغلب به حبابی کوچک بر روی یک شریان تشبیه میشود، پتانسیل آن را دارد که بدون هیچ هشدار قبلی پاره شده و منجر به خونریزی مغزی، معروف به خونریزی زیر عنکبوتیه، گردد. چنین رویدادی یک وضعیت اورژانسی پزشکی است که میتواند عواقب جبرانناپذیری همچون سکته مغزی، آسیب دائمی به سلولهای مغز و حتی مرگ را به دنبال داشته باشد. از آنجایی که بسیاری از آنوریسمها تا پیش از پارگی هیچگونه علامتی از خود بروز نمیدهند، شناسایی و تشخیص بهموقع آنها نقشی حیاتی در مدیریت و پیشگیری از خطرات ایفا میکند. فرآیند تشخیص بر مجموعهای از ارزیابیهای بالینی و تکنیکهای تصویربرداری پیشرفته استوار است که به پزشکان امکان میدهد تا با دقت بالا، وجود، اندازه، شکل و محل دقیق این ناهنجاری عروقی را مشخص کنند و بهترین مسیر درمانی را برای بیمار ترسیم نمایند.
فرآیند تشخیص آنوریسم مغزی
مسیر تشخیص آنوریسم مغزی معمولاً زمانی آغاز میشود که فرد با علائم هشداردهنده به مراکز درمانی مراجعه میکند یا زمانی که یک آنوریسم به صورت کاملاً اتفاقی در جریان تصویربرداریهای مغزی که به دلایل دیگری همچون بررسی سردردهای مزمن، سرگیجه یا پس از یک آسیب به سر انجام شده، کشف میگردد. در حالت اول که بیمار با علائم مراجعه میکند، فرآیند تشخیصی با یک ارزیابی دقیق بالینی و شرح حال کامل کلید میخورد. پزشک با دقت به توصیفات بیمار گوش میدهد و سوالات هدفمندی را برای درک ماهیت علائم مطرح میکند؛ به ویژه در مورد سردردهای ناگهانی و انفجاری که اغلب به عنوان بدترین سردرد زندگی توصیف میشوند، اختلالات بینایی نظیر دوبینی، تاری دید یا افتادگی پلک، و ضعفهای عصبی مانند بیحسی در یک طرف صورت یا فلج موقت. این ارزیابی اولیه بالینی، که شامل یک معاینه عصبی جامع برای بررسی عملکرد اعصاب مغزی، تعادل، و واکنشهای حرکتی است، گام نخست و حیاتی برای تعیین ضرورت انجام آزمایشهای تخصصیتر محسوب میشود. در این مرحله، هرگونه ناهنجاری در معاینه، مانند گشاد شدن مردمک یک چشم یا ضعف در حرکت چشم، میتواند شک پزشک را به وجود یک ضایعه فشارنده مانند آنوریسم تقویت کند. هدف اصلی در این مرحله، فراتر از یک تشخیص ساده، تأیید یا رد قطعی وجود آنوریسم و در صورت مشکوک بودن به پارگی، شناسایی فوری محل و شدت خونریزی مغزی است تا اقدامات درمانی اورژانسی برای جلوگیری از آسیب بیشتر و خونریزی مجدد، بدون اتلاف حتی یک لحظه، آغاز شود. این اطلاعات اولیه، نقشه راهی برای انتخاب بهترین روش تصویربرداری و در نهایت، برنامهریزی دقیقترین و مؤثرترین مداخله درمانی را فراهم میآورد.
روشهای تصویربرداری برای شناسایی آنوریسم
اساس تشخیص قطعی آنوریسم مغزی بر استفاده از مجموعهای از تکنولوژیهای تصویربرداری پزشکی پیشرفته بنا شده است. در خط مقدم تشخیص، به ویژه در شرایط اورژانسی و زمانی که شک بالایی به پارگی آنوریسم وجود دارد، سی تی اسکن یا توموگرافی کامپیوتری قرار دارد. این آزمایش به دلیل سرعت بسیار بالا و در دسترس بودن، به عنوان اولین ابزار تشخیصی به کار گرفته میشود و با استفاده از اشعه ایکس میتواند در عرض چند دقیقه، وجود خونریزی در فضای زیر عنکبوتیه را آشکار سازد. برای دستیابی به جزئیات بیشتر، از سی تی آنژیوگرافی (CTA) استفاده میشود که با تزریق ماده حاجب، تصاویر سهبعدی دقیقی از شریانها بازسازی کرده و میتواند محل، اندازه و شکل آنوریسم را مشخص نماید. در مقابل این روشها، تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) قرار دارد که بدون استفاده از اشعه ایکس، تصاویری با جزئیات استثنایی از بافتهای نرم مغز تهیه میکند و برای شناسایی آنوریسمهای پاره نشده، به خصوص موارد کوچک، بسیار مؤثر است. نوع خاصی از ام آر آی، موسوم به ام آر آنژیوگرافی (MRA)، به طور ویژه برای ارزیابی جریان خون در رگها طراحی شده و به عنوان ابزاری ایدهآل برای غربالگری و پیگیری بیماران عمل میکند.
آنژیوگرافی مغزی
با وجود تمام روشهای غیرتهاجمی، استاندارد طلایی و دقیقترین روش برای تشخیص آنوریسم، آنژیوگرافی مغزی دیجیتال (DSA) است. این روش که تهاجمیتر محسوب میشود، شامل وارد کردن یک لوله نازک به نام کاتتر از طریق شریانی در کشاله ران یا مچ دست و هدایت آن تا عروق مغزی است. سپس با تزریق مستقیم ماده حاجب از طریق کاتتر و تصویربرداری با اشعه ایکس به صورت زنده و پویا، دقیقترین جزئیات از وضعیت آناتومیک شریانها، نحوه پر شدن و تخلیه آنوریسم و دینامیک جریان خون آشکار میگردد. این روش به دلیل دقت بینظیر، نه تنها برای تشخیص قطعی در موارد پیچیده بلکه به عنوان بخش ضروری برنامهریزی دقیق مداخلات درمانی پیشرفته مانند جراحی یا روشهای اندوواسکولار به شمار میرود.

آزمایشهای تکمیلی در تشخیص
در مواردی که علائم بیمار قویاً به پارگی آنوریسم اشاره دارد اما سی تی اسکن اولیه شواهدی از خونریزی نشان نمیدهد، ممکن است پزشک دستور انجام پونکسیون کمری یا نمونهبرداری از مایع مغزی-نخاعی را صادر کند. در این روش، با استفاده از یک سوزن، مقداری از مایع اطراف نخاع در ناحیه کمر استخراج میشود. وجود گلبولهای قرمز خون در این مایع، نشاندهنده وقوع خونریزی در فضای زیر عنکبوتیه است و تشخیص پارگی آنوریسم را تأیید میکند.
علائم هدایتکننده به سمت تشخیص آنوریسم مغزی
نشانههای بالینی نقش مهمی در هدایت فرآیند تشخیص دارند، زیرا اغلب اولین سرنخها برای وجود یک آنوریسم مغزی از طریق علائمی که بیمار تجربه میکند، به دست میآید. این علائم بسته به اینکه آنوریسم پاره شده باشد یا خیر، به طور قابل توجهی متفاوت هستند و شناخت آنها برای اقدام بهموقع حیاتی است.
علائم آنوریسم مغزی پاره نشده
یک آنوریسم پاره نشده، به ویژه اگر در اندازههای کوچک باقی بماند، یک عارضه خاموش است و ممکن است برای سالها یا حتی تمام طول عمر فرد هیچ علامتی ایجاد نکند. با این حال، با بزرگ شدن تدریجی آنوریسم، این برآمدگی به یک توده در حال رشد تبدیل میشود که میتواند به ساختارهای ظریف و حساس مجاور در مغز، به خصوص اعصاب جمجمهای، فشار وارد کند و منجر به بروز نشانههایی شود که در ابتدا ممکن است جزئی به نظر برسند. این علائم اغلب به محل آنوریسم بستگی دارند؛ به عنوان مثال، درد مداوم در بالا و پشت یک چشم میتواند ناشی از فشار مستقیم بر اعصاب آن ناحیه باشد. یکی از نشانههای کلاسیک، اختلال در عملکرد عصب سوم مغزی (عصب حرکتی چشم) است که میتواند خود را به صورت افتادگی پلک، گشاد شدن مردمک یک چشم که به نور واکنش نشان نمیدهد، و دوبینی یا تاری دید به دلیل عدم هماهنگی در حرکت چشمها نشان دهد. علاوه بر این، فشار بر عصب سهقلو (عصب پنجم مغزی) ممکن است باعث بیحسی، ضعف یا درد در یک طرف صورت شود. سردردهای موضعی و مداوم که کیفیتی متفاوت از سردردهای معمولی فرد دارند نیز میتوانند از دیگر علائم باشند. گاهی اوقات، یک نشت یا تراوش بسیار کوچک خون از آنوریسم میتواند باعث بروز سردرد هشداری (sentinel headache) شود که چند روز یا چند هفته قبل از پارگی کامل رخ میدهد. ظهور هر یک از این نشانهها، هرچند نامحسوس، یک زنگ خطر جدی برای ارزیابی پزشکی فوری است تا از وقوع یک پارگی فاجعهبار پیشگیری شود.
علائم آنوریسم مغزی پاره شده
پارگی آنوریسم یک وضعیت اورژانسی و تهدیدکننده حیات است و علائم آن به صورت ناگهانی، انفجاری و با شدت بسیار زیاد ظاهر میشوند. بارزترین و مشخصترین علامت، سردرد ناگهانی و فوقالعاده شدیدی است که بیماران آن را بدون هیچ تردیدی “بدترین سردرد زندگی” توصیف میکنند. این سردرد که به آن “سردرد صاعقهآسا” نیز گفته میشود، در عرض چند ثانیه به اوج شدت خود میرسد و هیچ شباهتی به سردردهای قبلی فرد ندارد. این رویداد در واقع یک خونریزی زیر عنکبوتیه است که به سرعت فشار داخل جمجمه را افزایش میدهد و باعث بروز آبشاری از علائم دیگر میشود. حالت تهوع و استفراغ شدید و جهنده، از پیامدهای مستقیم این افزایش فشار است. خونی که در فضای اطراف مغز پخش شده، پردههای مغزی (مننژ) را تحریک کرده و منجر به گرفتگی و سفتی شدید گردن و حساسیت شدید به نور (فتوفوبیا) میشود، به طوری که بیمار تحمل کوچکترین منبع نوری را ندارد. سطح هوشیاری بیمار میتواند به سرعت تغییر کند و از یک حالت گیجی و سردرگمی خفیف تا خوابآلودگی عمیق و حتی کما متغیر باشد. در برخی موارد، تحریک شدید قشر مغز توسط خونریزی، منجر به وقوع تشنج میشود. بسته به محل خونریزی، ممکن است علائم عصبی موضعی مانند ضعف ناگهانی در یک طرف بدن یا اختلال در تکلم نیز بروز کند. بروز هر یک از این علائم نیازمند تماس فوری با اورانس و مداخله سریع پزشکی است، زیرا زمان در نجات جان بیمار و کاهش آسیبهای دائمی مغزی نقشی حیاتی دارد.
درک ماهیت آنوریسم مغزی
برای فهم بهتر فرآیند تشخیص، لازم است که با ماهیت و انواع مختلف آنوریسم مغزی آشنا شویم. این شناخت به درک بهتر چالشهای تشخیصی و اهمیت شناسایی دقیق ویژگیهای هر آنوریسم کمک میکند.
آنوریسم مغزی چیست
ایجاد آنوریسم مغزی یک فرآیند پیچیده و چندعاملی است که حاصل تعامل میان ضعفهای ساختاری مادرزادی در دیواره عروق و عوامل خطری است که در طول زندگی فرد به این ضعفها دامن میزنند. این عوامل را میتوان به دو دسته اصلی اکتسابی و ژنتیکی تقسیم کرد. در میان عوامل اکتسابی، فشار خون بالا و استعمال سیگار به عنوان دو مورد از مهمترین و قابل پیشگیریترین دلایل شناخته میشوند. فشار خون بالا و درماننشده، با وارد کردن استرس مکانیکی مداوم به دیواره شریانها، به ویژه در نقاط انشعاب که به طور طبیعی ضعیفتر هستند، روند فرسایش و تخریب آنها را تسریع کرده و زمینه را برای ایجاد برآمدگی فراهم میکند. از سوی دیگر، مواد شیمیایی سمی موجود در دود تنباکو به لایه داخلی عروق (اندوتلیوم) آسیب رسانده، خاصیت ارتجاعی آنها را کاهش میدهد و با ایجاد التهاب، دیواره رگ را مستعد ضعیف شدن میکند. علاوه بر این، سن بالا (معمولاً بالای ۴۰ سال) به دلیل فرسودگی طبیعی عروق، مصرف مواد مخدر به ویژه محرکهایی مانند کوکائین که باعث افزایش ناگهانی و شدید فشار خون میشوند، و مصرف بیش از حد الکل نیز از دیگر عوامل خطر مهم هستند.
در کنار این موارد، زمینههای ژنتیکی و مادرزادی نیز نقش بسیار حیاتی ایفا میکنند. سابقه خانوادگی، به خصوص وجود آنوریسم در بستگان درجه یک مانند والدین یا خواهر و برادر، خطر ابتلا را به طور قابل توجهی افزایش میدهد که نشاندهنده یک استعداد ژنتیکی برای ضعف دیواره عروق است. برخی بیماریهای ارثی نیز ارتباط مستقیمی با افزایش ریسک آنوریسم دارند؛ از جمله بیماری کلیه پلیکیستیک اتوزومال غالب (ADPKD) و اختلالات بافت همبند مانند سندرم اهلرز-دانلوس و سندرم مارفان که ساختار کلاژن و الاستین را در سراسر بدن، از جمله در دیواره رگها، تضعیف میکنند. همچنین، وجود ناهنجاریهای شریانی-وریدی (AVM) در مغز میتواند به دلیل ایجاد جریان خون غیرطبیعی و پرفشار، باعث ایجاد آنوریسم در شریانهای مجاور شود. جنسیت نیز یک عامل تأثیرگذار است، به طوری که زنان، به ویژه پس از دوره یائسگی، به دلیل تغییرات هورمونی و کاهش اثرات محافظتی استروژن بر عروق، بیشتر از مردان در معرض خطر ابتلا قرار دارند. در نهایت، اغلب این عوامل با یکدیگر همافزایی دارند و وجود همزمان چند عامل خطر، ریسک تشکیل و پارگی آنوریسم را به مراتب بالاتر میبرد.
رویکردهای درمانی پس از تشخیص آنوریسم عروق مغزی
پس از تشخیص قطعی آنوریسم، تیم پزشکی متشکل از جراحان مغز و اعصاب و متخصصان رادیولوژی مداخلهای، بر اساس ویژگیهای منحصربهفرد آنوریسم و وضعیت بیمار، بهترین رویکرد درمانی را انتخاب میکند. هدف اصلی، جلوگیری از پارگی آنوریسم پاره نشده یا ممانعت از خونریزی مجدد در آنوریسم پاره شده است که هر دو نیازمند یک استراتژی درمانی دقیق و حسابشده هستند.
درمان آنوریسم پاره نشده
تصمیمگیری برای درمان یک آنوریسم پاره نشده که به صورت اتفاقی کشف شده، یکی از پیچیدهترین و حساسترین بخشهای مدیریت این بیماری است و بر پایه ارزیابی دقیق موازنه میان ریسک پارگی در آینده و خطرات ناشی از خود مداخله درمانی استوار است. این یک تصمیمگیری کاملاً فردیسازی شده است که به عواملی متعدد بستگی دارد. ویژگیهای خود آنوریسم مانند اندازه، محل و شکل آن، نقشی کلیدی دارند. به طور کلی، آنوریسمهای بزرگتر (معمولاً با قطر بالای ۷ میلیمتر)، آنوریسمهایی که در عروق خلفی مغز قرار دارند و آنوریسمهایی با شکل نامنظم یا دارای برجستگیهای کوچک ثانویه (daughter sacs) ریسک پارگی بالاتری داشته و کاندیدای جدیتری برای درمان هستند.
علاوه بر این، شرایط بیمار نیز به همان اندازه اهمیت دارد. سن بیمار یک فاکتور مهم است؛ در یک فرد جوان و سالم، به دلیل طول عمر بیشتر و در نتیجه افزایش احتمال تجمعی پارگی، تمایل بیشتری به درمان وجود دارد. در مقابل، برای یک فرد مسن با بیماریهای زمینهای متعدد، خطرات جراحی یا درمان اندوواسکولار ممکن است از ریسک خود آنوریسم بیشتر باشد. سابقه خانوادگی پارگی آنوریسم نیز میتواند وزنه را به سمت درمان فعال سنگینتر کند.
در مورد آنوریسمهای کوچک با ریسک پایین پارگی، ممکن است پزشک رویکرد “نظارت و انتظار فعال” را توصیه کند. این رویکرد به معنای نادیده گرفتن آنوریسم نیست، بلکه شامل یک برنامه منظم تصویربرداریهای دورهای (معمولاً با امآرآی یا سیتی آنژیوگرافی) برای زیر نظر گرفتن هرگونه تغییر در اندازه یا شکل آنوریسم است. در طول این دوره، کنترل شدید عوامل خطر مانند فشار خون بالا و ترک کامل سیگار از اهمیت حیاتی برخوردار است. اما اگر آنوریسم شروع به رشد کند، تغییر شکل دهد یا علائمی مانند درد چشم یا اختلالات بینایی ایجاد نماید، این نشاندهنده ناپایداری آنوریسم بوده و مداخله درمانی برای پیشگیری از پارگی ضروری خواهد بود.
روشهای درمانی اصلی
انتخاب روش درمانی برای آنوریسم مغزی یک تصمیم کاملاً تخصصی است که پس از ارزیابی دقیق ویژگیهای آنوریسم (مانند اندازه، محل و شکل گردن) و شرایط عمومی بیمار (مانند سن و بیماریهای زمینهای) توسط یک تیم پزشکی چندرشتهای اتخاذ میشود. هدف اصلی از هر مداخله، حذف کامل آنوریسم از گردش خون مغزی و جلوگیری از خطر پارگی یا خونریزی مجدد است. دو رویکرد اصلی برای دستیابی به این هدف وجود دارد: جراحی باز و روشهای کمتهاجمی اندوواسکولار.
کلیپینگ جراحی
کلیپینگ جراحی، روشی سنتی و بسیار مؤثر است که به عنوان یک درمان قطعی و بادوام شناخته میشود. این فرآیند یک عمل جراحی باز مغز است که تحت بیهوشی عمومی انجام میشود. جراح مغز و اعصاب با ایجاد یک شکاف در جمجمه (کرانیوتومی)، با ظرافت و با استفاده از میکروسکوپهای پیشرفته جراحی، به رگ آسیبدیده دسترسی پیدا میکند. پس از شناسایی دقیق آنوریسم و گردن آن، یک گیره فلزی کوچک و دائمی، که معمولاً از جنس تیتانیوم ساخته شده، در قاعده یا گردن آنوریسم قرار داده میشود. این کلیپ مانند یک گیره لباس، گردن آنوریسم را به طور کامل میبندد و مانع از ورود جریان خون به داخل کیسه آنوریسم میشود. مزیت اصلی این روش، درصد بسیار بالای موفقیت در حذف دائمی آنوریسم و احتمال پایین بازگشت آن در طول زمان است. این روش به ویژه برای آنوریسمهایی با گردن پهن یا آنوریسمهایی که در مناطق قابل دسترس مغز قرار دارند، انتخاب مناسبی است. با این حال، به دلیل ماهیت تهاجمی آن، نیازمند دوره بهبودی طولانیتری در بیمارستان است و خطرات مرتبط با جراحی باز مغز را به همراه دارد.
کویلینگ اندوواسکولار
کویلینگ اندوواسکولار یک روش درمانی کمتهاجمی است که از طریق عروق خونی بدن انجام میشود و نیازی به باز کردن جمجمه ندارد. در این تکنیک، متخصص رادیولوژی مداخلهای یا جراح مغز و اعصاب، یک لوله بسیار نازک به نام کاتتر را از طریق شریانی در ناحیه کشاله ران یا مچ دست وارد کرده و با کمک تصاویر اشعه ایکس زنده، آن را در مسیر سیستم عروقی بدن تا رسیدن به مغز هدایت میکند. پس از اینکه نوک کاتتر به دقت در داخل کیسه آنوریسم قرار گرفت، سیمهای بسیار نرم و مارپیچی از جنس پلاتین به نام “کویل” از طریق کاتتر به داخل آنوریسم فرستاده میشوند. این کویلها کیسه آنوریسم را از داخل پر کرده و با ایجاد اختلال در جریان خون، باعث تشکیل لخته و در نهایت مسدود شدن کامل آنوریسم از درون میشوند. این روش به دلیل تهاجم کمتر، دوره بهبودی کوتاهتر و ریسک پایینتر برای بیمارانی که شرایط جسمی مناسبی برای جراحی باز ندارند، ارجحیت دارد. با این حال، در برخی موارد، به خصوص در آنوریسمهای با گردن پهن، ممکن است کویلها در طول زمان فشرده شوند و آنوریسم مجدداً پر از خون شود، که این امر نیازمند پیگیریهای منظم با تصویربرداری و گاهی درمان مجدد است.
انحراف جریان
انحراف جریان یک تکنیک جدیدتر و پیشرفتهتر در حوزه درمانهای اندوواسکولار است که انقلابی در درمان آنوریسمهای بزرگ، غولپیکر یا آنوریسمهایی با شکل نامناسب (مانند آنوریسمهای دوکیشکل) ایجاد کرده است که درمان آنها با روشهای قبلی دشوار یا غیرممکن بود. در این روش، به جای پر کردن کیسه آنوریسم، یک استنت متراکم و توریمانند به نام “منحرفکننده جریان” در شریان اصلی و در مقابل گردن آنوریسم قرار داده میشود. این استنت جریان طبیعی خون را در شریان اصلی حفظ میکند اما با کاهش سرعت و تغییر دینامیک جریان ورودی به آنوریسم، باعث میشود خون در داخل کیسه راکد شده و به تدریج لخته شود. با گذشت زمان، بدن بر روی سطح استنت، لایه داخلی جدیدی از رگ را میسازد و به این ترتیب، شریان آسیبدیده را بازسازی کرده و آنوریسم را به طور کامل از چرخه گردش خون حذف میکند. این فرآیند نیازمند مصرف داروهای رقیقکننده خون برای جلوگیری از تشکیل لخته بر روی استنت است.
درمانهای حمایتی و مدیریتی
در موارد پارگی آنوریسم و وقوع خونریزی مغزی، علاوه بر ترمیم منبع خونریزی با یکی از روشهای فوق، مدیریت عوارض ناشی از خونریزی برای بقا و بهبود بیمار حیاتی است. این درمانها که معمولاً در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) انجام میشوند، بر پیشگیری از آسیبهای ثانویه مغزی تمرکز دارند. یکی از خطرناکترین عوارض، وازواسپاسم یا انقباض شدید عروق مغزی است که چند روز پس از خونریزی اولیه رخ میدهد و میتواند منجر به سکته مغزی شود. برای پیشگیری از این عارضه، از داروهای مسدودکننده کانال کلسیم مانند نیمودیپین استفاده میشود. همچنین، مدیریت دقیق فشار خون، کنترل تشنج با داروهای ضد تشنج، و مدیریت تجمع مایع مغزی-نخاعی (هیدروسفالی) از طریق کارگذاری یک درین خارجی، از دیگر اقدامات ضروری در این دوره بحرانی هستند. این مراقبتهای حمایتی نقش کلیدی در کاهش مرگومیر و بهبود نتایج عملکردی بیماران پس از پارگی آنوریسم دارند.
عوارض ناشی از پارگی آنوریسم
پارگی آنوریسم مغزی میتواند منجر به مجموعهای از عوارض شدید و تهدیدکننده حیات شود که مدیریت آنها بخشی حیاتی از فرآیند درمان است.
خونریزی مجدد
آنوریسمی که یک بار پاره شده، در معرض خطر بالای خونریزی مجدد قرار دارد، به ویژه در ساعات و روزهای اولیه پس از پارگی اولیه. خونریزی مجدد اغلب عواقب وخیمتری نسبت به خونریزی اول دارد.
وازواسپاسم
پس از خونریزی زیر عنکبوتیه، رگهای خونی مغز ممکن است به طور غیرقابل پیشبینی دچار تنگی و انقباض شوند. این وضعیت که وازواسپاسم نامیده میشود، جریان خون به بخشهایی از مغز را کاهش داده و میتواند منجر به سکته ایسکمیک و آسیب بیشتر مغزی شود.
هیدروسفالی
خون ناشی از پارگی آنوریسم میتواند مسیر گردش طبیعی مایع مغزی-نخاعی را مسدود کند. این امر منجر به تجمع مایع و افزایش فشار داخل جمجمه میشود که به آن هیدروسفالی میگویند و میتواند به سلولهای مغزی آسیب برساند.
هیپوناترمی
خونریزی مغزی میتواند تعادل سدیم در خون را مختل کرده و منجر به کاهش سطح سدیم یا هیپوناترمی شود. این وضعیت میتواند باعث تورم سلولهای مغزی و آسیب دائمی به آنها گردد.