دوران بارداری، سفری شگفتانگیز و پر از تحولات عمیق در بدن یک زن است. در حالی که این تغییرات برای رشد و تکامل جنین ضروری هستند، برخی از آنها میتوانند شرایطی را ایجاد کنند که نیازمند آگاهی و مراقبت ویژه است. یکی از این شرایط، ترومبوز ورید عمقی یا لخته شدن خون در بارداری است که اگرچه شایع نیست، اما به دلیل اهمیت آن برای سلامت مادر و جنین، درک دقیق آن ضروری است. این راهنما به صورت جامع به بررسی این عارضه، علل، علائم، روشهای تشخیص، درمان و پیشگیری از آن میپردازد تا با افزایش آگاهی، به حفظ آرامش و سلامت شما در این دوران کمک کند.
ترومبوز ورید عمقی یا DVT چیست؟
ترومبوز ورید عمقی که به اختصار DVT نامیده میشود، به تشکیل یک لخته خون یا ترومبوز در داخل یکی از سیاهرگهای عمقی بدن اشاره دارد. سیاهرگها یا وریدها، رگهایی هستند که خون فاقد اکسیژن را از اندامهای مختلف به سمت قلب باز میگردانند. این لختهها اغلب در وریدهای بزرگ پا، مانند ساق، ران یا لگن شکل میگیرند، هرچند احتمال وقوع آن در بازوها نیز وجود دارد. تشکیل این لخته میتواند مسیر جریان خون را به صورت جزئی یا کامل مسدود کند و منجر به اختلال در بازگشت خون از اندامها به قلب شود. خطر اصلی DVT در قابلیت حرکت این لخته نهفته است. اگر تکهای از لخته جدا شده و از طریق جریان خون به ریهها برسد، میتواند عارضهای جدی و بالقوه کشنده به نام آمبولی ریه (PE) ایجاد کند. بنابراین، درک DVT نه تنها به عنوان یک مشکل موضعی در پا، بلکه به عنوان منشأ یک وضعیت اورژانسی قلبی-عروقی، از اهمیت بالایی برخوردار است.
چرا بارداری خطر تشکیل لخته خون را افزایش میدهد؟
بارداری به خودی خود یک عامل خطر مهم برای ابتلا به ترومبوز ورید عمقی محسوب میشود. آمارها نشان میدهند که خطر بروز این عارضه در زنان باردار بین پنج تا ده برابر بیشتر از زنان غیرباردار در همان گروه سنی است. این افزایش خطر یک نقص یا بیماری نیست، بلکه نتیجه یک فرآیند تکاملی هوشمندانه است. بدن برای محافظت از مادر در برابر خونریزی شدید و تهدیدکننده حیات در حین زایمان و پس از آن، به طور طبیعی حالت «پراَنعقادی» یا تمایل به لختهسازی بیشتر پیدا میکند. این سازگاری که در گذشته برای بقای مادر حیاتی بوده است، در دنیای پزشکی مدرن که خونریزی حین زایمان بهتر مدیریت میشود، به یک شمشیر دولبه تبدیل شده و خود به یک عامل خطر تبدیل میشود. این وضعیت پیچیده را میتوان از طریق سه عامل کلیدی که به «سهگانه ویرشو» معروف است، توضیح داد.

تغییرات فیزیولوژیک و هورمونی بدن
مهمترین عامل در افزایش خطر DVT در بارداری، تغییر در ترکیبات خون است که آن را مستعد لخته شدن میکند. این وضعیت که هایپرکوآگولاسیون نامیده میشود، یک سازوکار دفاعی طبیعی است. در طول بارداری، سطح پروتئینهای لختهکننده خون مانند فاکتورهای انعقادی دو، هفت، هشت، ده و فیبرینوژن به طور قابل توجهی افزایش مییابد. همزمان، سطح پروتئینهای ضدانعقاد طبیعی بدن، مانند پروتئین S، کاهش پیدا میکند. این تغییرات هورمونی و فیزیولوژیک، تعادل ظریف سیستم انعقادی را به نفع لختهسازی تغییر میدهد تا بدن برای چالش بزرگ زایمان آماده باشد.
فشار فیزیکی رحم در حال رشد
عامل دوم، کند شدن جریان خون یا استاز وریدی است. با بزرگ شدن رحم برای جای دادن جنین در حال رشد، فشار فیزیکی قابل توجهی بر وریدهای بزرگ لگن، به ویژه ورید اجوف تحتانی و وریدهای ایلیاک، وارد میشود. این فشار مانند یک مانع عمل کرده و بازگشت خون از پاها به سمت قلب را کند میکند. این کاهش سرعت جریان خون، به خون فرصت بیشتری برای تجمع و تشکیل لخته میدهد. این فشار اغلب بر روی سمت چپ بدن بیشتر است، زیرا شریان ایلیاک مشترک راست از روی ورید ایلیاک مشترک چپ عبور میکند و فشار رحم این وضعیت آناتومیک را تشدید میکند. به همین دلیل است که بیش از هشتاد درصد موارد DVT مرتبط با بارداری در پای چپ رخ میدهد. علاوه بر این، آسیب به دیواره داخلی رگها، که سومین عامل سهگانه ویرشو است، میتواند در حین زایمان به دلیل فشار و کشش در وریدهای لگن رخ دهد و خطر را بیشتر افزایش دهد.
شناسایی علائم و نشانههای هشداردهنده
یکی از بزرگترین چالشهای تشخیص ترومبوز ورید عمقی در بارداری، شباهت علائم آن با ناراحتیهای رایج این دوران است. بسیاری از زنان باردار به طور طبیعی ورم و سنگینی پا را تجربه میکنند. با این حال، آگاهی از تفاوتهای کلیدی میتواند به تشخیص زودهنگام و جلوگیری از عوارض جدی کمک کند. نکته حیاتی که باید به خاطر سپرد این است که عدم تقارن، کلید تشخیص است. در حالی که تغییرات سیستمیک بارداری معمولاً هر دو پا را به طور مشابه تحت تأثیر قرار میدهند، یک انسداد عروقی یک رویداد موضعی است و علائم آن به طور مشخص در یک سمت بدن ظاهر میشود.
علائم ترومبوز وریدی در پاها
علائم DVT معمولاً فقط در یک پا بروز میکنند و به ندرت هر دو پا را به طور همزمان درگیر میکنند. شایعترین این نشانهها شامل تورم، درد و حساسیت به لمس در ناحیه ساق پا یا ران است. این درد ممکن است به صورت یک گرفتگی مداوم یا احساس سنگینی توصیف شود و اغلب با راه رفتن، ایستادن یا خم کردن مچ پا به سمت بالا تشدید میشود. علاوه بر این، پوست ناحیه درگیر ممکن است گرمتر از سایر نقاط بدن احساس شود و دچار قرمزی یا تغییر رنگ گردد. در برخی موارد، وریدهای سطحی پا بزرگتر و برجستهتر از حد معمول به نظر میرسند. مهم است بدانید که گاهی DVT میتواند بدون هیچ علامت واضحی رخ دهد، اما حضور هر یک از این نشانهها، به ویژه اگر به صورت ناگهانی و در یک پا ظاهر شوند، نیازمند توجه فوری پزشکی است.
تفاوت علائم DVT با ورم طبیعی بارداری
ورم طبیعی بارداری یا اِدِم فیزیولوژیک، ناشی از افزایش حجم مایعات بدن و فشار رحم بر وریدها است و معمولاً هر دو پا را به طور متقارن درگیر میکند. این ورم اغلب در پایان روز یا پس از ایستادن طولانیمدت بدتر میشود و با استراحت و بالا نگه داشتن پاها بهبود مییابد. در مقابل، تورم ناشی از DVT تقریباً همیشه یکطرفه است. یک معیار بالینی مهم، اختلاف در دور ساق پاهاست؛ اگر دور ساق یک پا بیش از دو سانتیمتر از دیگری بزرگتر باشد، شک به DVT را افزایش میدهد. علاوه بر این، درد ناشی از DVT با درد عضلانی یا گرفتگی متفاوت است؛ این درد با کشش یا استراحت بهبود نمییابد و مداوم است. برخلاف ورم طبیعی، تورم DVT اغلب با گرمای موضعی، قرمزی پوست و حساسیت شدید به لمس همراه است که این علائم در ادم فیزیولوژیک بارداری دیده نمیشوند.
عوامل خطرآفرین برای ترومبوز خونی در بارداری
خطر ابتلا به ترومبوز ورید عمقی برای همه زنان باردار یکسان نیست. این خطر تحت تأثیر مجموعهای از عوامل زمینهای، سبک زندگی و شرایط مرتبط با خود بارداری قرار دارد. ارزیابی این عوامل خطر یک فرآیند پویا است؛ به این معنا که پروفایل خطر یک فرد ممکن است در طول بارداری تغییر کند و در دوره پس از زایمان به اوج خود برسد. به همین دلیل، ارزیابی ریسک در مراحل مختلف، از جمله در اولین ویزیت بارداری، حدود هفته بیست و هشتم و به ویژه پس از زایمان، برای شناسایی افرادی که به اقدامات پیشگیرانه نیاز دارند، ضروری است.
سوابق پزشکی و خانوادگی
یکی از قویترین پیشبینیکنندههای DVT، سابقه شخصی یا خانوادگی ابتلا به لخته خون است. اگر فردی در گذشته دچار DVT یا آمبولی ریه شده باشد، خطر عود آن در بارداری به شدت افزایش مییابد. همچنین، وجود سابقه این بیماری در بستگان درجه اول (والدین یا خواهر و برادر) نیز یک عامل خطر مهم تلقی میشود. برخی افراد به طور ارثی دارای اختلالات انعقادی به نام ترومبوفیلی هستند، مانند جهش فاکتور پنج لیدن یا جهش ژن پروترومبین، که خون آنها را مستعد لخته شدن میکند. شرایط پزشکی اکتسابی مانند سندرم آنتیفسفولیپید، بیماری لوپوس، بیماریهای قلبی و ریوی، بیماری التهابی روده، دیابت و وجود وریدهای واریسی شدید نیز خطر ابتلا به DVT را افزایش میدهند.
عوامل مرتبط با سبک زندگی و شرایط فیزیکی
برخی از ویژگیهای فردی و عادات سبک زندگی نیز میتوانند خطر ترومبوز را تشدید کنند. سن بالای ۳۵ سال یکی از این عوامل است. چاقی، که با شاخص توده بدنی (BMI) ۳۰ یا بالاتر تعریف میشود، یک عامل خطر مستقل و قوی به شمار میرود، زیرا با افزایش التهاب و کاهش تحرک همراه است. استعمال دخانیات نیز با آسیب رساندن به دیواره رگهای خونی و افزایش تمایل به لختهسازی، خطر را به طور قابل توجهی بالا میبرد. بیتحرکی طولانیمدت، چه به دلیل استراحت مطلق در بستر، چه سفرهای طولانی بیش از چهار ساعت (با هواپیما یا اتومبیل) و چه به دلیل محدودیتهای حرکتی، جریان خون در پاها را کند کرده و زمینه را برای تشکیل لخته فراهم میکند.
ریسکهای مرتبط با خود بارداری و زایمان
علاوه بر تغییرات فیزیولوژیک عمومی، برخی شرایط خاص در دوران بارداری و زایمان نیز میتوانند به عنوان عوامل خطر عمل کنند. بارداری چندقلویی (دوقلو یا بیشتر) به دلیل بزرگتر بودن رحم و فشار بیشتر بر وریدها، خطر را افزایش میدهد. استفاده از روشهای کمکباروری مانند IVF، به ویژه اگر منجر به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان شود، نیز با ریسک بالاتر همراه است. بروز عوارضی در دوران بارداری مانند پرهاکلامپسی (فشار خون بالای بارداری)، استفراغ شدید بارداری (هایپرامزیس گراویداروم) که منجر به کمآبی بدن میشود، و عفونتهای شدید، همگی میتوانند خطر DVT را افزایش دهند. روش زایمان نیز تأثیرگذار است؛ زایمان سزارین، به خصوص اگر به صورت اورژانسی انجام شود، خطر را در مقایسه با زایمان طبیعی دو برابر میکند. حوادث پس از زایمان مانند خونریزی شدید، نیاز به تزریق خون، زایمان طولانیمدت (بیش از ۲۴ ساعت) و عفونتهای پس از زایمان نیز از عوامل خطر مهم در دوره نفاس به شمار میروند، دورهای که خطر لخته شدن خون در بالاترین حد خود قرار دارد.
عوارض و خطرات احتمالی برای مادر
اگرچه ترومبوز ورید عمقی در پا آغاز میشود، اما خطرات آن فراتر از یک اندام است. پیامدهای این عارضه را میتوان به دو دسته اصلی تقسیم کرد: خطر حاد و تهدیدکننده حیات که ناشی از حرکت لخته است، و عوارض مزمن و طولانیمدت که کیفیت زندگی را برای سالها تحت تأثیر قرار میدهد. درک این دو جنبه برای جدی گرفتن علائم و پیگیری درمان ضروری است، زیرا هدف از درمان نه تنها نجات جان در مرحله حاد، بلکه حفظ سلامت و عملکرد پاها در درازمدت است.
آمبولی ریه: جدیترین عارضه DVT
جدیترین و فوریترین خطر DVT، آمبولی ریه (PE) است. این وضعیت زمانی رخ میدهد که بخشی از لخته خون تشکیلشده در وریدهای عمقی پا یا لگن، از جای خود کنده شده و از طریق جریان خون به سمت راست قلب و سپس به شریانهای ریوی پمپ میشود. این لخته متحرک که آمبولی نام دارد، میتواند یکی از عروق اصلی ریه را مسدود کند و مانع از رسیدن خون به بخشی از بافت ریه شود. این رویداد یک اورژانس پزشکی است و یکی از علل اصلی مرگومیر مادران در کشورهای توسعهیافته به شمار میرود، به طوری که حدود ۹ تا ۲۰ درصد از کل مرگهای مرتبط با بارداری را به خود اختصاص میدهد. تشخیص و درمان به موقع DVT به طور چشمگیری از وقوع آمبولی ریه جلوگیری میکند و به همین دلیل، آگاهی از علائم هر دو بیماری حیاتی است.
علائم آمبولی ریه که نیاز به اقدام فوری دارند
علائم آمبولی ریه معمولاً به صورت ناگهانی ظاهر میشوند و هرگز نباید نادیده گرفته شوند. شایعترین علامت، تنگی نفس ناگهانی و بدون دلیل مشخص است. این تنگی نفس ممکن است با درد شدید و تیز در قفسه سینه همراه باشد که با نفس عمیق کشیدن یا سرفه کردن بدتر میشود. سرفه، که گاهی ممکن است با خلط خونی همراه باشد، نیز یکی دیگر از علائم هشداردهنده است. سایر نشانهها شامل افزایش ناگهانی ضربان قلب یا نامنظم شدن آن، احساس سرگیجه یا سبکی سر، تعریق شدید، و در موارد بسیار شدید، از حال رفتن یا غش کردن است. مشاهده هر یک از این علائم، به ویژه در فردی که علائم DVT در پا را نیز دارد، نیازمند تماس فوری با اورژانس و مراجعه به نزدیکترین مرکز درمانی است.
سندرم پس از ترومبوز و تاثیرات بلندمدت آن
حتی پس از درمان موفقیتآمیز DVT و جلوگیری از آمبولی ریه، خطر به طور کامل برطرف نمیشود. در حدود ۲۰ تا ۴۰ درصد از افرادی که دچار DVT میشوند، یک عارضه طولانیمدت به نام سندرم پس از ترومبوز (PTS) ایجاد میشود. این سندرم به دلیل آسیب دیدن دریچههای داخل وریدها توسط لخته خون رخ میدهد. این دریچهها به طور طبیعی از بازگشت خون به عقب جلوگیری میکنند و آسیب به آنها منجر به افزایش مزمن فشار در وریدهای پا میشود. علائم PTS شامل درد مزمن پا، تورم مداوم، احساس سنگینی و خستگی در پا، تغییر رنگ پوست (تیره شدن یا قهوهای شدن) و در موارد شدید، ایجاد زخمهای پوستی است که به سختی بهبود مییابند. این وضعیت میتواند به طور دائمی کیفیت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد و بر اهمیت پیشگیری و درمان کامل DVT میافزاید.
تاثیر ترومبوز ورید عمقی بر سلامت جنین
یکی از اولین و مهمترین نگرانیهای مادران باردار پس از اطلاع از هرگونه مشکل پزشکی، تأثیر آن بر سلامت جنین است. در مورد ترومبوز ورید عمقی، خبر خوب این است که خود لخته خون در پای مادر به طور مستقیم به جنین آسیبی نمیرساند. با این حال، خطرات به صورت غیرمستقیم و از طریق تأثیر این عارضه بر سلامت کلی مادر وجود دارند. اصل اساسی در این زمینه این است که سلامت مادر و جنین به طور جداییناپذیری به هم مرتبط هستند؛ هر عاملی که سلامت مادر را به طور جدی به خطر بیندازد، به طور بالقوه برای جنین نیز خطرناک است.
خطرات مستقیم و غیرمستقیم برای جنین
لخته خون موجود در وریدهای پای مادر نمیتواند از طریق جریان خون به جنین منتقل شود. بنابراین، خطر مستقیم وجود ندارد. خطرات اصلی زمانی به وجود میآیند که DVT منجر به عوارض جدی در مادر شود. اگر مادر دچار یک آمبولی ریه شدید شود، سیستم قلبی-عروقی و تنفسی او تحت فشار شدید قرار میگیرد. این وضعیت میتواند منجر به کاهش سطح اکسیژن در خون مادر شود که به نوبه خود، اکسیژنرسانی به جفت و جنین را مختل میکند. چنین شرایطی میتواند خطر زایمان زودرس یا محدودیت رشد داخل رحمی را افزایش دهد. در موارد نادر، به ویژه در زنانی که دارای اختلالات انعقادی زمینهای (ترومبوفیلی) هستند، ممکن است لختههای خون مستقیماً در عروق جفت تشکیل شوند. این لختهها میتوانند جریان خون به جنین را مسدود کرده و منجر به عوارض جدیتری مانند سقط جنین یا مردهزایی شوند.
ایمنی روشهای درمانی برای نوزاد
خوشبختانه، روش استاندارد درمان DVT در بارداری برای جنین کاملاً ایمن است. داروی انتخابی، هپارین با وزن مولکولی پایین (LMWH) است. این دارو از مولکولهای بزرگی تشکیل شده است که قادر به عبور از سد جفت نیستند. در نتیجه، دارو وارد جریان خون جنین نمیشود و هیچگونه تأثیر منفی بر رشد و تکامل او ندارد. در مقابل، داروهای ضدانعقاد خوراکی مانند وارفارین، که در شرایط غیربارداری استفاده میشوند، میتوانند از جفت عبور کرده و به خصوص در سه ماهه اول بارداری باعث ناهنجاریهای مادرزادی شوند، به همین دلیل مصرف آنها در دوران بارداری به شدت محدود است. علاوه بر این، هم هپارین و هم وارفارین در دوران شیردهی ایمن تلقی میشوند، زیرا به مقدار قابل توجهی وارد شیر مادر نمیشوند و خطری برای نوزاد ندارند. بنابراین، درمان DVT نه تنها برای حفظ جان مادر ضروری است، بلکه با جلوگیری از عوارض مادر، بهترین راه برای محافظت از سلامت جنین نیز محسوب میشود.
فرآیند تشخیص پزشکی DVT در دوران بارداری
تشخیص ترومبوز ورید عمقی در بارداری به دلیل همپوشانی علائم آن با تغییرات طبیعی بدن، چالشبرانگیز است. علاوه بر این، برخی از ابزارهای تشخیصی استاندارد که در جمعیت عمومی استفاده میشوند، در دوران بارداری کارایی کمتری دارند. این پیچیدگیها باعث شده است که رویکرد بالینی در زنان باردار محتاطانهتر باشد. در بسیاری از موارد، به دلیل خطرات بالقوه عدم درمان، پزشکان ممکن است استراتژی «درمان پیشگیرانه تا زمان تأیید تشخیص» را اتخاذ کنند. این بدان معناست که اگر شک بالینی قوی باشد، درمان با داروهای ضدانعقاد حتی قبل از دریافت نتایج قطعی آزمایشهای تصویربرداری آغاز میشود تا از هرگونه تأخیر در محافظت از مادر و جنین جلوگیری شود.
معاینات بالینی و ارزیابیهای اولیه
فرآیند تشخیص با یک شرح حال دقیق و معاینه فیزیکی آغاز میشود. پزشک در مورد علائم، زمان شروع آنها، و وجود عوامل خطرآفرین سوال خواهد کرد. در معاینه، پاها از نظر وجود تورم یکطرفه، قرمزی، گرمی و حساسیت به لمس به دقت بررسی میشوند. اندازهگیری دور ساق پاها برای مقایسه و شناسایی تفاوتهای قابل توجه، بخش مهمی از این ارزیابی است. همانطور که اشاره شد، به دلیل اینکه آزمایش خون دی-دایمر (D-dimer) به طور طبیعی در بارداری افزایش مییابد، ارزش تشخیصی آن در این دوران بسیار محدود است و معمولاً برای رد یا تأیید DVT استفاده نمیشود. بنابراین، تشخیص عمدتاً بر اساس یافتههای بالینی و نتایج تصویربرداری استوار است.
روشهای تصویربرداری ایمن در بارداری
ابزار اصلی و خط اول برای تشخیص DVT در بارداری، سونوگرافی داپلر فشاری (Compression Ultrasound) است. این روش یک روش غیرتهاجمی، بدون درد و بدون استفاده از اشعه است و برای مادر و جنین کاملاً ایمن محسوب میشود. در این سونوگرافی، پزشک با استفاده از پروب، وریدهای پا را فشار میدهد. یک ورید سالم به راحتی فشرده میشود، اما وریدی که حاوی لخته خون است، غیرقابل فشرده شدن باقی میماند. با این حال، سونوگرافی استاندارد در تشخیص لختههای موجود در وریدهای بالاتر مانند وریدهای لگنی (ایلیاک)، که در بارداری شایعتر هستند، حساسیت کمتری دارد. برای غلبه بر این محدودیت، اگر نتیجه سونوگرافی اولیه منفی باشد اما شک بالینی همچنان بالا باقی بماند، ممکن است سونوگرافی طی چند روز آینده (معمولاً در روزهای سوم و هفتم) تکرار شود تا از عدم تشکیل لخته اطمینان حاصل شود. در مواردی که شک به لخته در ناحیه لگن بسیار قوی است، ممکن است از روشهای تصویربرداری پیشرفتهتری مانند ونوگرافی با تشدید مغناطیسی (MRV) بدون ماده حاجب استفاده شود که این روش نیز برای جنین ایمن است.
رویکردهای درمانی موثر و ایمن
هدف اصلی از درمان ترومبوز ورید عمقی در بارداری، جلوگیری از رشد لخته، پیشگیری از حرکت آن به سمت ریهها و ایجاد آمبولی ریه، و کاهش خطر بازگشت بیماری در آینده است. مدیریت این وضعیت در دوران بارداری نیازمند یک برنامهریزی دقیق است، به ویژه در زمان نزدیک به زایمان، جایی که باید تعادل ظریفی بین دو خطر متضاد برقرار شود: خطر لخته شدن خون برای مادر و خطر خونریزی در حین زایمان. این تعادل با هماهنگی دقیق بین تیم پزشکی و بیمار مدیریت میشود تا زایمان به ایمنترین شکل ممکن انجام شود.
درمان دارویی با داروهای ضدانعقاد
درمان استاندارد و خط اول برای DVT در بارداری، استفاده از داروهای ضدانعقاد یا رقیقکننده خون است. این داروها لخته موجود را حل نمیکنند، بلکه از بزرگتر شدن آن جلوگیری کرده و به بدن فرصت میدهند تا به تدریج و به طور طبیعی لخته را تجزیه کند.
نقش هپارین با وزن مولکولی پایین
داروی انتخابی در دوران بارداری، هپارین با وزن مولکولی پایین (LMWH) است. این دارو به صورت تزریق زیرجلدی، معمولاً یک یا دو بار در روز، توسط خود بیمار یا یکی از اعضای خانواده انجام میشود. دوز دارو بر اساس وزن مادر در اوایل بارداری محاسبه میشود. درمان با LMWH باید تا پایان دوران بارداری و حداقل تا شش هفته پس از زایمان ادامه یابد. کل دوره درمان نباید کمتر از سه ماه باشد. این تداوم درمان پس از زایمان بسیار حیاتی است، زیرا خطر ترومبوز در هفتههای اول پس از تولد نوزاد در بالاترین حد خود قرار دارد.
مدیریت DVT در زمان زایمان
برنامهریزی برای زایمان در زنانی که تحت درمان با LMWH هستند، نیازمند هماهنگی دقیق است. به طور معمول، به زنان توصیه میشود که به محض شروع علائم زایمان، از تزریق دوز بعدی هپارین خودداری کرده و فوراً با بیمارستان تماس بگیرند. برای زایمانهای برنامهریزیشده، مانند سزارین انتخابی یا القای زایمان، تزریق LMWH معمولاً ۲۴ ساعت قبل از زمان مقرر متوقف میشود. این وقفه زمانی ضروری است تا اثر ضدانعقادی دارو از بین برود و خطر خونریزی بیش از حد در حین زایمان کاهش یابد. این موضوع بر روی گزینههای بیدردی نیز تأثیر میگذارد؛ بیحسی اپیدورال یا نخاعی را نمیتوان تا حداقل ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از آخرین دوز درمانی LMWH انجام داد تا از خطر نادر اما جدی هماتوم نخاعی (تجمع خون در اطراف نخاع) جلوگیری شود. در صورت نیاز به سزارین اورژانسی در فاصله کوتاهی پس از تزریق، ممکن است نیاز به بیهوشی عمومی باشد.
درمان پس از زایمان و در دوران شیردهی
همانطور که ذکر شد، درمان ضدانعقادی باید حداقل به مدت شش هفته پس از زایمان ادامه یابد. در این دوره، زنان میتوانند تزریق LMWH را ادامه دهند یا به قرصهای خوراکی وارفارین روی آورند. وارفارین نیاز به نظارت دقیق از طریق آزمایشهای خون منظم (معروف به INR) برای تنظیم دوز دارد. یک مزیت مهم این است که هم LMWH و هم وارفارین برای دوران شیردهی ایمن هستند و به مقدار ناچیزی وارد شیر مادر میشوند، بنابراین مانعی برای تغذیه نوزاد با شیر مادر ایجاد نمیکنند. در مقابل، استفاده از داروهای ضدانعقاد خوراکی جدیدتر (DOACs) در دوران شیردهی به دلیل اطلاعات ناکافی در مورد ایمنی آنها، معمولاً توصیه نمیشود.
راهکارهای کلیدی برای پیشگیری از لخته شدن خون
پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، و این اصل در مورد ترومبوز ورید عمقی در بارداری نیز صدق میکند. اساس پیشگیری، مقابله با کندی جریان خون یا استاز وریدی است. تمام توصیههای پیشگیرانه، از فعالیت بدنی گرفته تا استفاده از جورابهای فشاری، یک هدف مشترک دارند: کمک به سیستم وریدی برای بازگرداندن موثر خون از پاها به قلب، در برابر نیروی جاذبه و فشار فزاینده رحم. با اتخاذ این راهکارها، میتوان به طور قابل توجهی خطر تشکیل لخته خون را کاهش داد.
اصلاح سبک زندگی و فعالیت بدنی
فعال ماندن یکی از موثرترین راههای پیشگیری از DVT است. ورزشهای ملایم و منظم مانند پیادهروی و شنا به انقباض عضلات ساق پا کمک میکنند. این انقباضات عضلانی که به «پمپ عضلانی ساق پا» معروف است، مانند یک قلب ثانویه عمل کرده و خون را از وریدهای عمقی به سمت بالا پمپ میکنند. باید از نشستن یا ایستادن برای مدت طولانی خودداری کرد. اگر مجبور به نشستن طولانیمدت هستید، از روی هم انداختن پاها که جریان خون را مختل میکند، پرهیز کنید. نوشیدن آب فراوان برای جلوگیری از غلیظ شدن خون و حفظ حجم خون کافی ضروری است. همچنین، کنترل وزن قبل از بارداری و پرهیز از افزایش وزن بیش از حد در دوران بارداری، و ترک کامل دخانیات، از اقدامات اساسی برای کاهش خطر هستند.
اقدامات پیشگیرانه در سفرهای طولانی
سفرهای طولانی، به ویژه آنهایی که بیش از چهار ساعت طول میکشند، به دلیل بیتحرکی طولانیمدت، خطر DVT را افزایش میدهند. در طول این سفرها، چه با خودرو و چه با هواپیما، توصیه میشود حداقل هر ساعت یک بار از جای خود بلند شده و برای چند دقیقه راه بروید. اگر امکان راه رفتن وجود ندارد، انجام حرکات ورزشی ساده در حالت نشسته میتواند بسیار مفید باشد. این حرکات شامل بالا و پایین بردن پاشنه و پنجه پا و چرخاندن مچ پاها است. این تمرینات ساده پمپ عضلانی ساق پا را فعال کرده و به گردش خون کمک میکنند.
استفاده از جورابهای فشاری و سایر روشهای حمایتی
جورابهای فشاری یا واریس، جورابهای الاستیکی خاصی هستند که فشاری ملایم و مدرج را بر روی پاها اعمال میکنند؛ این فشار در ناحیه مچ پا بیشترین مقدار را دارد و هرچه به سمت زانو میرود، کمتر میشود. این طراحی به وریدها کمک میکند تا خون را به طور موثرتری به سمت قلب هدایت کنند. استفاده از این جورابها، به ویژه در سفرهای طولانی یا برای افرادی که دارای عوامل خطر مانند واریس هستند، میتواند در پیشگیری از لخته شدن خون مفید باشد. علاوه بر این، بالا نگه داشتن پاها در هنگام نشستن یا استراحت میتواند به کاهش تورم و بهبود بازگشت وریدی کمک کند و فشار را از روی سیستم وریدی پاها بردارد. این اقدامات ساده اما موثر، نقش مهمی در حفظ سلامت عروق در دوران حساس بارداری و پس از آن ایفا میکنند.