چگونه حمله قلبی را درمان کنیم
حمله قلبی، که در علم پزشکی با عنوان انفارکتوس میوکارد شناخته میشود، یک وضعیت اورژانسی و تهدیدکننده حیات است که در اثر انسداد ناگهانی جریان خون به بخشی از عضله قلب رخ میدهد. این توقف در خونرسانی، که غالباً به دلیل تشکیل لخته خون بر روی پلاکهای چربی در عروق کرونر ایجاد میشود، منجر به کمبود اکسیژن و مواد مغذی در سلولهای قلبی شده و میتواند به آسیب دائمی یا مرگ بافت عضلانی قلب منجر شود. درک این نکته حیاتی است که در مواجهه با حمله قلبی، زمان به معنای واقعی کلمه معادل با حفظ عضله قلب است؛ هر دقیقهای که درمان به تأخیر میافتد، بخش بزرگتری از قلب دچار آسیب غیرقابل بازگشت میشود. از این رو، آگاهی از روشهای صحیح درمانی، از اقدامات اولیه و فوری گرفته تا مداخلات پیشرفته پزشکی و مراقبتهای بلندمدت، نقشی تعیینکننده در نجات جان بیمار و بهبود کیفیت زندگی او پس از این رویداد دارد. این راهنمای جامع به تفصیل به این پرسش پاسخ میدهد که برای درمان حمله قلبی چه باید کرد و تمامی مراحل، از لحظات بحرانی اولیه تا مسیر بهبودی کامل و پیشگیری از وقوع مجدد را پوشش میدهد. هدف، ارائه اطلاعاتی دقیق، قابل اعتماد و کاربردی است تا افراد بتوانند با اقدام بهموقع و صحیح، بهترین نتیجه ممکن را برای خود یا عزیزانشان رقم بزنند.
اقدامات فوری و حیاتی در لحظات اولیه حمله قلبی
در لحظات ابتدایی بروز علائم حمله قلبی، انجام مجموعهای از اقدامات سریع و صحیح میتواند تفاوت میان مرگ و زندگی را رقم بزند. این اقدامات که پیش از رسیدن تیم پزشکی انجام میشوند، با هدف به حداقل رساندن آسیب به عضله قلب و حفظ عملکرد حیاتی بدن طراحی شدهاند. واکنش درست در این دقایق طلایی، سنگ بنای اصلی فرآیند درمان محسوب میشود.
اولین و مهمترین اقدام: تماس فوری با اورژانس
نخستین و بیدرنگترین کاری که باید در صورت شک به حمله قلبی انجام داد، تماس با مرکز فوریتهای پزشکی (شماره 115 در ایران) است. این اقدام باید بر هر کار دیگری اولویت داشته باشد؛ حتی پیش از تماس با اعضای خانواده یا پزشک شخصی. اهمیت این تماس صرفاً به دلیل درخواست آمبولانس برای انتقال بیمار نیست، بلکه این تماس خود آغازگر زنجیره درمان است. پرسنل اورژانس از طریق تلفن میتوانند راهنماییهای حیاتی اولیه را ارائه دهند و همزمان، تیمی مجهز را به محل اعزام کنند. تیم پزشکی حاضر در آمبولانس قادر است درمانهای اولیه مانند اکسیژنتراپی، تجویز دارو و استفاده از دستگاه الکتروکاردیوگرام (ECG) را در مسیر رسیدن به بیمارستان آغاز کند. این موضوع زمان از دست رفته را به حداقل میرساند. علاوه بر این، پرسنل اورژانس میدانند که کدام بیمارستانها دارای امکانات تخصصی لازم برای درمان حمله قلبی، مانند بخش آنژیوگرافی (کت لب)، هستند و بیمار را مستقیماً به مرکز درمانی مناسب منتقل میکنند. تلاش برای رانندگی شخصی یا انتقال بیمار با وسیله نقلیه شخصی، مگر در شرایطی که هیچ گزینه دیگری وجود نداشته باشد، اقدامی بسیار پرخطر است، زیرا ممکن است وضعیت بیمار در حین رانندگی وخیمتر شده و جان او و دیگران را به خطر اندازد.

حفظ آرامش و قرارگیری در وضعیت مناسب
پس از تماس با اورژانس، فردی که دچار علائم حمله قلبی شده است باید فوراً تمام فعالیتهای فیزیکی خود را متوقف کرده و در یک وضعیت راحت قرار گیرد. نشستن روی زمین با تکیه به دیوار یا دراز کشیدن در حالتی که سر و شانهها کمی بالاتر از بدن قرار دارند، میتواند به کاهش فشار بر روی قلب کمک کند. حفظ خونسردی، هم برای بیمار و هم برای اطرافیان، از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا استرس و اضطراب با افزایش ترشح هورمونهایی مانند آدرنالین، ضربان قلب و فشار خون را بالا برده و نیاز قلب به اکسیژن را افزایش میدهد که این امر میتواند شرایط را وخیمتر کند. همچنین، بهتر است لباسهای تنگ و محدودکننده مانند کمربند یا یقه پیراهن شل شوند تا تنفس راحتتر صورت گیرد. خلوت کردن محیط اطراف بیمار نیز به کاهش استرس و فراهم شدن اکسیژن بیشتر در هوا کمک میکند.
نقش آسپرین در کاهش آسیبهای قلبی
یکی از مداخلات دارویی کلیدی در دقایق اولیه، مصرف آسپرین است. در صورتی که فرد به آسپرین حساسیت ندارد و پزشک او را از مصرف آن منع نکرده باشد، جویدن یک قرص آسپرین با دوز 325 میلیگرم یا دو تا چهار قرص آسپرین بچه (با دوز 81 میلیگرم) توصیه میشود. آسپرین با مهار عملکرد پلاکتها، از تجمع آنها و در نتیجه از بزرگتر شدن لخته خون جلوگیری میکند و به حفظ جریان خون در شریان نیمهمسدود کمک مینماید. جویدن قرص به جای بلعیدن کامل آن، باعث جذب سریعتر دارو از طریق مخاط دهان شده و اثر آن را تسریع میبخشد. با این حال، این اقدام نباید تماس با اورژانس را به تأخیر بیندازد و بهتر است پس از تماس و در صورت امکان، با راهنمایی کارشناس اورژانس انجام شود. این احتیاط از آن جهت ضروری است که در برخی شرایط پزشکی خاص، مصرف آسپرین میتواند مضر باشد؛ بنابراین، اقدام به مصرف آن باید با آگاهی از سابقه پزشکی فرد و در هماهنگی با متخصصان صورت پذیرد.
استفاده از نیتروگلیسیرین در صورت تجویز قبلی
افرادی که سابقه بیماری قلبی دارند، ممکن است دارویی به نام نیتروگلیسیرین به صورت قرص زیرزبانی برایشان تجویز شده باشد. اگر فردی که دچار حمله قلبی شده است، این دارو را با تجویز پزشک در اختیار دارد، باید طبق دستورالعمل آن را مصرف کند. نیتروگلیسیرین یک وازودیلاتور (گشادکننده عروق) است که با باز کردن رگهای خونی، به بهبود جریان خون به عضله قلب کمک کرده و میتواند درد قفسه سینه را تسکین دهد. این دارو باید در حین انتظار برای رسیدن کمکهای پزشکی مصرف شود. نکته بسیار مهم این است که هرگز نباید از نیتروگلیسیرین تجویز شده برای شخص دیگری استفاده کرد، زیرا این کار میتواند منجر به افت شدید و خطرناک فشار خون شود و وضعیت را پیچیدهتر کند.
احیای قلبی ریوی (CPR) فقط در صورت ایست قلبی
باید تأکید کرد که احیای قلبی ریوی یا CPR برای فردی که هوشیار است و نفس میکشد، حتی اگر دچار درد قفسه سینه شدید باشد، لازم نیست و میتواند مضر باشد. CPR تنها زمانی باید انجام شود که فرد هوشیاری خود را از دست داده، نفس نمیکشد یا تنفس طبیعی ندارد و نبض او قابل لمس نیست؛ این وضعیت به معنای وقوع ایست قلبی است. در چنین شرایطی، انجام فوری CPR میتواند با به جریان انداختن مصنوعی خون اکسیژندار در بدن، به خصوص به مغز، از آسیبهای جبرانناپذیر جلوگیری کند. اگر فردی که کمک میکند آموزش CPR ندیده است، باید روش “فقط فشردن قفسه سینه” (Hands-only CPR) را انجام دهد. این کار شامل قرار دادن پاشنه یک دست در مرکز قفسه سینه بیمار، قرار دادن دست دیگر روی آن و فشردن محکم و سریع با سرعت 100 تا 120 بار در دقیقه است. برای افراد آموزشدیده، چرخه استاندارد شامل 30 فشار قفسه سینه و سپس 2 تنفس مصنوعی است. این عملیات باید تا زمان رسیدن اورژانس یا در دسترس قرار گرفتن دستگاه دفیبریلاتور خارجی خودکار (AED) ادامه یابد. استفاده از AED در صورت وجود، بسیار حیاتی است، زیرا این دستگاه با اعمال شوک الکتریکی میتواند ریتم مرگبار قلب را به حالت طبیعی بازگرداند و دستورالعملهای صوتی آن، استفاده را برای افراد غیرمتخصص نیز ممکن میسازد.
درمانهای پزشکی و تخصصی در محیط بیمارستان
پس از رسیدن بیمار به مرکز درمانی، فرآیند درمان وارد مرحلهای تخصصی و حیاتی میشود. هدف اصلی در این مرحله، تشخیص قطعی حمله قلبی، ارزیابی میزان آسیب وارد شده به قلب و مهمتر از همه، بازگشایی سریع شریان مسدود شده برای بازگرداندن جریان خون به عضله قلب است. این اقدامات توسط تیمی از متخصصان قلب، پرستاران و تکنسینها با استفاده از داروها و روشهای پیشرفته انجام میشود.
فرآیندهای تشخیصی برای تأیید حمله قلبی
برای تأیید تشخیص حمله قلبی و تعیین بهترین رویکرد درمانی، مجموعهای از آزمایشها و ارزیابیها به سرعت انجام میشود.
الکتروکاردیوگرام (ECG)
الکتروکاردیوگرام یا نوار قلب، اولین و یکی از مهمترین ابزارهای تشخیصی در اورژانس است. این تست غیرتهاجمی با ثبت فعالیت الکتریکی قلب، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار تیم پزشکی قرار میدهد. ECG میتواند نشان دهد که آیا یک حمله قلبی در حال وقوع است یا خیر، نوع آن را مشخص کند (بهویژه تمایز بین حمله قلبی از نوع STEMI که با بالا رفتن قطعه ST در نوار قلب مشخص میشود و نیاز به درمان فوری برای بازگشایی رگ دارد، و نوع NSTEMI) و همچنین ناحیهای از قلب که دچار آسیب شده را تعیین نماید.
آزمایشهای خون و نشانگرهای قلبی
هنگامی که عضله قلب به دلیل کمبود اکسیژن آسیب میبیند، پروتئینهای خاصی به نام نشانگرهای قلبی یا آنزیمهای قلبی، به ویژه تروپونین، در جریان خون آزاد میشوند. اندازهگیری سطح این پروتئینها از طریق آزمایش خون، تشخیص حمله قلبی را تأیید میکند. معمولاً چندین نمونه خون در فواصل زمانی مشخص گرفته میشود تا روند افزایش یا کاهش این نشانگرها بررسی گردد و به تشخیص قطعی کمک کند.
روشهای تصویربرداری پیشرفته
در کنار ECG و آزمایش خون، از روشهای تصویربرداری نیز برای ارزیابی دقیقتر وضعیت قلب استفاده میشود. عکسبرداری با اشعه ایکس از قفسه سینه میتواند اطلاعاتی کلی در مورد اندازه قلب و وضعیت ریهها ارائه دهد. اکوکاردیوگرافی، که با استفاده از امواج صوتی تصاویری متحرک از قلب ایجاد میکند، برای ارزیابی عملکرد پمپاژ قلب، شناسایی نواحی آسیبدیده عضله قلب و بررسی عملکرد دریچهها بسیار مفید است. در نهایت، آنژیوگرافی عروق کرونر که به عنوان کاتتریزاسیون قلبی نیز شناخته میشود، استاندارد طلایی برای مشاهده مستقیم عروق قلب است. در این روش، یک لوله نازک و انعطافپذیر (کاتتر) از طریق شریانی در کشاله ران یا مچ دست به سمت قلب هدایت شده و با تزریق ماده حاجب، محل دقیق و شدت انسداد در عروق کرونر مشخص میشود. این روش نه تنها تشخیصی است، بلکه اغلب به صورت همزمان به یک اقدام درمانی به نام آنژیوپلاستی منجر میشود.
درمانهای دارویی برای بازگرداندن جریان خون و تثییت وضعیت
درمان دارویی در حمله قلبی یک استراتژی چندوجهی است که همزمان چندین هدف را دنبال میکند: حل کردن لخته موجود، جلوگیری از تشکیل لختههای جدید، کاهش فشار کاری قلب، کنترل درد و مدیریت عوامل خطر در بلندمدت.
داروهای حلکننده لخته (ترومبولیتیکها)
این داروها که به “لختهشکن” یا فیبرینولیتیک نیز معروف هستند، با حل کردن مستقیم لخته خونی که شریان را مسدود کرده، جریان خون را مجدداً برقرار میکنند. درمان ترومبولیتیک زمانی بیشترین اثربخشی را دارد که در ساعات اولیه پس از شروع علائم (که به “ساعات طلایی” معروف است) تجویز شود. این روش درمانی معمولاً در بیمارستانهایی که امکان انجام فوری آنژیوپلاستی (PCI) وجود ندارد، به عنوان یک راهکار نجاتبخش مورد استفاده قرار میگیرد.
داروهای رقیقکننده خون و ضد پلاکت
این دسته از داروها برای جلوگیری از تشکیل لختههای جدید و پیشگیری از بزرگتر شدن لخته موجود ضروری هستند. داروهای ضد پلاکت مانند آسپرین و مهارکنندههای P2Y12 (مانند کلوپیدوگرل یا تیکاگرلور) از چسبیدن پلاکتها به یکدیگر جلوگیری میکنند. داروهای ضد انعقاد مانند هپارین نیز با مهار عوامل انعقادی در خون، فرآیند تشکیل لخته را کند میکنند. معمولاً ترکیبی از این داروها، که به آن درمان ضد پلاکتی دوگانه (DAPT) گفته میشود، به خصوص پس از استنتگذاری، برای بیمار تجویز میگردد.
بتابلاکرها برای کاهش فشار بر قلب
بتابلاکرها (مانند متوپرولول و بیزوپرولول) با مسدود کردن اثرات هورمونهای استرس مانند آدرنالین، باعث کاهش ضربان قلب و فشار خون میشوند. این اثر دو مزیت عمده دارد: اول اینکه با کاهش سرعت و قدرت انقباضات قلبی، نیاز عضله قلب به اکسیژن را کاهش میدهد و در نتیجه به محدود کردن اندازه آسیب در حین حمله قلبی کمک میکند. دوم اینکه در بلندمدت، این داروها به پیشگیری از حملات قلبی بعدی و بهبود عملکرد قلب در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی کمک میکنند.
مهارکنندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE)
این داروها (مانند کاپتوپریل و رامیپریل) با مهار سیستم رنین-آنژیوتانسین-آلدوسترون (RAAS)، که در تنظیم فشار خون نقش دارد، عمل میکنند. نتیجه این مهار، گشاد شدن عروق خونی و کاهش فشار خون است که این امر فشار کاری قلب را کاهش داده و به آن اجازه میدهد تا با کارایی بیشتری پمپاژ کند. مهارکنندههای ACE در پیشگیری از بازسازی نامطلوب قلب پس از حمله قلبی و مدیریت نارسایی قلبی نقش بسیار مهمی دارند.
استاتینها برای مدیریت کلسترول
استاتینها (مانند آتورواستاتین و رزوواستاتین) داروهای کاهنده کلسترول هستند که با مهار یک آنزیم کلیدی در کبد به نام HMG-CoA ردوکتاز، تولید کلسترول بد (LDL) را کاهش میدهند. علاوه بر کاهش سطح کلسترول، استاتینها دارای اثرات ضدالتهابی هستند و به تثبیت پلاکهای آترواسکلروتیک موجود در دیواره عروق کمک میکنند، که این امر آنها را کمتر مستعد پارگی و ایجاد لخته میکند. به همین دلیل، این داروها بخش جداییناپذیر درمان بلندمدت پس از حمله قلبی برای همه بیماران هستند.
سایر داروها مانند مورفین و اکسیژندرمانی
برای تسکین درد شدید قفسه سینه که به نیتروگلیسیرین پاسخ نمیدهد، ممکن است از مورفین استفاده شود. اکسیژندرمانی نیز برای افزایش سطح اکسیژن خون و اطمینان از رسیدن اکسیژن کافی به عضله قلب و سایر بافتهای بدن، به ویژه در بیمارانی که سطح اشباع اکسیژن پایینی دارند، تجویز میشود.
مداخلات تهاجمی برای رفع انسداد عروق
در بسیاری از موارد، به ویژه در حملات قلبی از نوع STEMI، درمان دارویی به تنهایی کافی نیست و برای بازگشایی سریع و مؤثر شریان مسدود شده، نیاز به مداخلات تهاجمی است.
آنژیوپلاستی کرونری و استنتگذاری (PCI)
مداخله کرونری از راه پوست یا PCI، که عموماً با نام آنژیوپلاستی شناخته میشود، روش درمانی ارجح برای باز کردن فوری عروق مسدود شده است. در این روش که اغلب بلافاصله پس از آنژیوگرافی تشخیصی انجام میشود، کاتتر مجهز به یک بالون کوچک به محل تنگی در شریان کرونر هدایت میشود. سپس بالون باد شده و پلاک چربی را به دیواره رگ فشرده میکند تا مسیر رگ باز شود. تقریباً در تمام موارد، پس از باز کردن رگ با بالون، یک لوله توری فلزی کوچک به نام استنت در محل قرار داده میشود تا از بستهشدن مجدد شریان جلوگیری کند. برخی از استنتها با دارو پوشانده شدهاند (استنتهای دارویی) تا از رشد بافت اضافی در داخل استنت و تنگی مجدد رگ در آینده پیشگیری نمایند.
جراحی بایپس عروق کرونر (CABG)
جراحی بایپس عروق کرونر یک عمل قلب باز است که در آن، جراح از یک رگ خونی سالم از قسمت دیگری از بدن بیمار (مانند قفسه سینه، پا یا بازو) به عنوان یک مسیر جایگزین یا “بایپس” استفاده میکند تا جریان خون را از اطراف ناحیه مسدود شده عبور دهد. این جراحی معمولاً برای بیمارانی در نظر گرفته میشود که دچار انسدادهای متعدد و شدید در چندین رگ کرونر هستند، یا زمانی که آناتومی عروق آنها برای انجام PCI مناسب نیست. جراحی بایپس ممکن است به صورت اورژانسی در زمان حمله قلبی انجام شود، اما گاهی نیز چند روز بعد و پس از پایدار شدن وضعیت بیمار صورت میگیرد تا به قلب فرصت بهبودی اولیه داده شود.
مسیر بهبودی و مدیریت بلندمدت در حمله قلبی؟
یکی از پرسشهای کلیدی که برای بیماران و خانوادههایشان پس از یک حمله قلبی مطرح میشود این است که “آیا حمله قلبی درمان دارد؟”. پاسخ به این سوال نیازمند درک تفاوت میان درمان رویداد حاد و مدیریت بیماری مزمن است. اقدامات اورژانسی مانند آنژیوپلاستی یا جراحی بایپس میتوانند انسداد فعلی را برطرف کرده و جان بیمار را نجات دهند، اما اینها درمان قطعی برای بیماری زمینهای، یعنی بیماری عروق کرونر یا آترواسکلروز، نیستند. آترواسکلروز یک فرآیند پیشرونده و مزمن است که نیازمند مدیریت و مراقبت مادامالعمر برای جلوگیری از وقوع حوادث قلبی بعدی است. بنابراین، بهبودی پس از حمله قلبی یک مسیر طولانی است که شامل دوره نقاهت، بازتوانی قلبی و تعهد به تغییرات دائمی در سبک زندگی میشود.
دوره نقاهت اولیه پس از ترخیص از بیمارستان
مدت زمان بستری در بیمارستان پس از یک حمله قلبی معمولاً بین سه تا پنج روز است، اما این زمان به شدت حمله و وجود عوارض دیگر بستگی دارد. پس از ترخیص، یک دوره استراحت و بهبودی در منزل ضروری است. به بیماران توصیه میشود که برای بازگشت به فعالیتهای عادی و کاری خود عجله نکنند و بسته به شرایط، ممکن است به چند هفته تا دو ماه استراحت نیاز داشته باشند. در روزهای اول پس از ترخیص، فعالیتهای سبک مانند راه رفتن در خانه توصیه میشود و باید به تدریج بر میزان فعالیت افزود. انجام کارهایی مانند رانندگی معمولاً برای حداقل یک هفته، به ویژه پس از استنتگذاری، ممنوع است. در این دوره، توجه به علائم هشداردهنده مانند درد قفسه سینه، تنگی نفس یا سرگیجه و گزارش آنها به پزشک بسیار مهم است.
برنامه جامع بازتوانی قلبی
بازتوانی قلبی یک برنامه ساختاریافته و تحت نظارت پزشکی است که به عنوان بخش حیاتی فرآیند بهبودی پس از حمله قلبی در نظر گرفته میشود. این برنامه صرفاً محدود به ورزش نیست، بلکه یک رویکرد جامع و چند تخصصی است که هدف آن بهبود سلامت جسمی و روانی بیمار، کاهش عوامل خطر و توانمندسازی او برای مدیریت بیماریاش است. این برنامه به شکل موثری نشان داده است که میتواند کیفیت زندگی را بهبود بخشد و خطر حملات قلبی آینده و مرگ ناشی از بیماریهای قلبی را کاهش دهد.
تمرینات ورزشی تحت نظارت پزشکی
بخش اصلی بازتوانی قلبی شامل یک برنامه ورزشی شخصیسازی شده است. این برنامه معمولاً در بیمارستان یا یک مرکز تخصصی و تحت نظارت متخصصان انجام میشود. فعالیتها به آرامی شروع شده و به تدریج بر شدت و مدت زمان آنها افزوده میشود. تمرینات معمولاً شامل فعالیتهای هوازی مانند پیادهروی روی تردمیل، دوچرخه ثابت و همچنین تمرینات قدرتی با وزنههای سبک یا باندهای مقاومتی است. در طول جلسات ورزش، ضربان قلب، فشار خون و ریتم قلب بیمار به طور مداوم کنترل میشود تا از ایمنی کامل اطمینان حاصل شود.
آموزش و مشاوره برای تغییر سبک زندگی
برنامههای بازتوانی قلبی فرصتی عالی برای آموزش بیماران در مورد بیماریشان فراهم میکنند. متخصصان تغذیه به بیماران کمک میکنند تا یک رژیم غذایی سالم برای قلب را طراحی و دنبال کنند. همچنین، آموزشهای لازم در مورد اهمیت و نحوه مصرف صحیح داروها، مدیریت فشار خون، کلسترول و دیابت ارائه میشود. مشاوره برای ترک سیگار نیز یکی از اجزای کلیدی این برنامهها است.
حمایت روانی و مدیریت استرس
تجربه یک حمله قلبی میتواند از نظر روانی بسیار آسیبزا باشد و احساساتی مانند ترس، اضطراب، افسردگی و خشم را در بیمار ایجاد کند. بازتوانی قلبی به این جنبه از بهبودی نیز توجه ویژهای دارد. جلسات مشاوره با روانشناس یا مددکار اجتماعی و همچنین شرکت در گروههای حمایتی که در آن بیماران تجربیات خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند، به مدیریت استرس و سازگاری با شرایط جدید کمک شایانی میکند.
اصلاحات دائمی در سبک زندگی برای پیشگیری از حملات بعدی
موفقیت درازمدت پس از یک حمله قلبی به شدت به تعهد بیمار به ایجاد تغییرات پایدار در سبک زندگی بستگی دارد. این تغییرات، در کنار درمان دارویی، بهترین راه برای کنترل بیماری عروق کرونر و کاهش خطر وقایع آینده است.
اصول تغذیه سالم برای قلب
اتخاذ یک رژیم غذایی دوستدار قلب ضروری است. این رژیم بر مصرف میوهها، سبزیجات، غلات کامل، حبوبات، مغزها و پروتئینهای بدون چربی مانند ماهی و مرغ تأکید دارد. مصرف چربیهای اشباع و ترانس، کلسترول، سدیم (نمک) و قندهای افزودنی باید به شدت محدود شود. رژیمهای غذایی مانند رژیم مدیترانهای و رژیم DASH به دلیل تأثیرات مثبتشان بر سلامت قلب، به طور گسترده توصیه میشوند. به عنوان مثال، توصیه میشود روزانه حداقل چهار تا پنج وعده میوه و سبزیجات مصرف شود، مصرف سدیم به کمتر از 1500 تا 2300 میلیگرم در روز محدود گردد و حداقل دو بار در هفته ماهی، به ویژه ماهیهای چرب غنی از امگا-3، در برنامه غذایی گنجانده شود.
اهمیت فعالیت بدنی منظم و ایمن
پس از اتمام دوره بازتوانی قلبی، ادامه فعالیت بدنی منظم در خانه بسیار مهم است. هدف، انجام حداقل 30 دقیقه ورزش با شدت متوسط، مانند پیادهروی سریع، در بیشتر روزهای هفته است. ورزش منظم به تقویت عضله قلب، کنترل وزن، کاهش فشار خون و بهبود سطح کلسترول کمک میکند. با این حال، هرگونه برنامه ورزشی باید با مشورت پزشک تنظیم شود تا از ایمنی آن اطمینان حاصل گردد.
مدیریت وزن و کنترل بیماریهای زمینهای
اضافه وزن و چاقی فشار مضاعفی بر قلب وارد میکند و خطر بیماریهای قلبی را افزایش میدهد. رسیدن به وزن سالم و حفظ آن از طریق ترکیبی از رژیم غذایی مناسب و ورزش، یک هدف کلیدی است. علاوه بر این، مدیریت دقیق سایر شرایط پزشکی مانند فشار خون بالا، دیابت و کلسترول بالا از طریق پایبندی به درمانهای تجویز شده، برای پیشگیری از حمله قلبی مجدد حیاتی است.
ترک کامل دخانیات و محدودیت مصرف الکل
ترک سیگار شاید مهمترین تغییری باشد که یک فرد پس از حمله قلبی میتواند در سبک زندگی خود ایجاد کند. استعمال دخانیات به شدت به عروق خونی آسیب میرساند و خطر تشکیل لخته را افزایش میدهد. همچنین، مصرف نوشیدنیهای الکلی باید محدود یا به طور کامل قطع شود.
پایبندی به مصرف داروها پس از حمله قلبی
تقریباً تمام بیمارانی که دچار حمله قلبی شدهاند، باید تا پایان عمر مجموعهای از داروها را مصرف کنند. این داروها که معمولاً شامل ترکیبی از داروهای ضد پلاکت، بتابلاکرها، مهارکنندههای ACE و استاتینها هستند، برای کنترل عوامل خطر، کاهش فشار بر قلب و جلوگیری از تشکیل لختههای جدید ضروری میباشند. مصرف منظم و دقیق داروها طبق دستور پزشک، حتی در صورت احساس بهبودی کامل، برای پیشگیری از حوادث قلبی آینده کاملاً حیاتی است.
بازگشت به فعالیتهای روزمره، کار و زندگی اجتماعی
بازگشت به زندگی عادی یک فرآیند تدریجی است. اکثر افراد بسته به شدت حمله قلبی و نوع شغلشان، میتوانند ظرف دو هفته تا سه ماه به کار خود بازگردند. از سرگیری فعالیتهای اجتماعی، تفریحات و روابط شخصی نیز بخش مهمی از بهبودی روانی و عاطفی است. مهم است که بیمار تعادلی میان فعالیت و استراحت برقرار کند و از فعالیتهای بیش از حد شدید که باعث خستگی یا بروز علائم میشود، پرهیز نماید. با پیروی از توصیههای پزشکی و ایجاد تغییرات لازم در سبک زندگی، اکثر افراد میتوانند پس از یک حمله قلبی، زندگی طولانی، فعال و پرباری داشته باشند.